مطمئنا پس از مدتیاندک، دیگر کسی از بچههای مظلوم رزمی، سراغی نمیگیرد. دیگر نه حمایتی، نه تشویقی و نه رسیدگی به مسائل و مشکلات.....
تدبیر24: نمایندگان رشتههای رزمی ایران در بازیهای آسیایی اینچئون، بازهم گل سرسبد کاروان کشورمان در این رویدادی قارهای بودند و حقیقتا به پنجمی ما در بازیهای آسیایی کمک شایانی کردند.
هفدهمین دوره بازیهای آسیایی اینچئون در حالی در کرهجنوبی به کار خود پایان داد که در یک بررسی اجمالی درخصوص کارنامه ورزشکاران ما، به همان نتیجه همیشگی میرسیم، یعنی مدالآوری ورزشکاران رزمی و کمک به کسب جایگاه ایران در ردهبندی جدول بازیها.
سهم ویژه رزمیکارها
جام هفدهم المپیک آسیایی در شرق دور، جدا از نتایج قابل قبول نمایندگان ورزش ما، یک بار دیگر واقعیتی ملموس و بزرگ را به منصه ظهور رساند و آن افتخارآفرینی بروبچههای رزمی بود که سهم ویژهای در ایستادن کاروان ورزش ایران در جایگاه پنجمی رقابتها داشت. همین 4 سال پیش بود که در روز آخر بازیهای آسیایی گوانگژو و در مصافی نفسگیر با کشور قزاقستان بر سر کسب عنوان چهارمی، دوباره ورزشکارانرزمی به داد کاروان ما رسیدند. علاوه بر نشان های رنگارنگ بروبچههای رزمی، در روز پایانی مسابقات، جاسم ویشگاهی کاپیتان تیم ملی کاراته، بیستمین طلای کاروان کشورمان را به دست آورد تا قزاقها برای رسیدن به جایگاه چهارمی، امیدهای خود را از دست رفته بدانند.
19 مدال از 57 نشان
مدالهایرنگارنگ تکواندو، کاراته، ووشو و بوکس، جام هفدهم در اینچئون را به عرصهای دیگر برای موفقیت ورزش ایران در قاره کهن تبدیل کرد. البته تنها جودو بود که نتوانست با مدال به کشور بازگردد، اما در مجموع، اهالی رزمی با کارنامهای صد در صد موفقیتآمیز، میدان بازیهای آسیایی را ترک کردند و این را آمار میگوید. از 57 مدال کاروان ایران در اینچئون، 19 مدال آن سهم بچههای شایسته و بیادعای رزمی بود. یعنی بیش از یکسوم کل مدالهای کاروان ما که عملکردی درخشان به حساب میآید.
8 طلا از 21 طلا
یکی از مهمترین نکاتی که در کارنامه کلی کاروان ورزش کشورمان در بازیهای آسیایی اینچئون دیده میشود، این است که از 21 طلای کاروان ما، 8 نشان زرین توسط ورزشکاران رزمی کار به دست آمده و از این حیث نیز نمایندگان رزمیایران در جام هفدهم بهترین بودند.
این رزمیکاران مظلوم!
حالا که بازیهای آسیایی اینچئون به پایان رسیده، مطمئنا تا مدتها مسئولان ورزش ما از افتخاراتی که اهالی رزمی(و البته سایر رشتههای مدالآور) به دست آوردهاند، یاد میکنند و یک نمره قبولی در کارنامه مدیریتی خود میافزایند. بعد از بازگشت قهرمانان شایسته رزمی به میهن، متولیان ورزش و سایر مسئولان کشور، در کنار آنها عکس یادگاری میاندازند و درخشش این دلیرمردان را ثمره مدیریت خود میدانند، اما مطمئنا پس از مدتی اندک، دیگر کسی از بچههای مظلوم رزمی، سراغ چندانی نمیگیرد. دیگر نه حمایتی، نه تشویقی و نه رسیدگی به مسائل و مشکلات این بزرگمردان دیده نمیشود...و دوباره مظلومیت اهالی رزمی آغاز میشود!
وقتی به قهرمان کاراته جهان اجازه استفاده از استخر را نمیدهند!
از مظلومیت قهرمانانرزمی، هزاران بار گفتهاند و گفتهایم، اما کمتر به خواستههایشان توجهی نشده. این مثال، عمق بیتوجهی به مدالآوران رزمی را نشان میدهد. سال 2012 و در مسابقات جهانی فرانسه بود که یک جوان 60 کیلویی به نام "امیر مهدیزاده" موفق شد نشان طلای دنیا را بر سینه بیاویزد. بعد از بازگشت به کشورمان، اما مهدیزاده پاداش 20 میلیون تومانی خود را تا مدتها دریافت نکرد که البته با پیگیریهای مسئولان وقت فدراسیونکاراته، بالاخره این پاداش را در چند قسط از مسئولان گرفت. در همان ایام، وی برای بهبود مصدومیت خود نیاز به مداوا داشت و طبق توصیه پزشکان، میبایست هر روز آب درمانی میکرد، اما در اقدامی عجیب و در برخوردی تاسفبار، مسئولان تربیت بدنی شهر قم اجازه استفاده از استخر را به قهرمان کاراته دنیا ندادند. آنها در توجیه رفتار نادرست خود با قهرمان شهرشان و ایران، میگفتند نامهای مبنی بر استفاده مهدیزاده از استخر به دستشان نرسیده!! این بیتوجهیها همچنان ادامه داشت، اما مهدیزاده از جهانی 2012 پاریس تا قبل از بازیهای آسیایی اینچئون، در اکثر تورنمنتها با مدال به میهن بازگشت تا اینکه در المپیک هفدهم آسیایی هم با شایستگی نشان طلا را از آن خود کرد.
مقایسهای بین وینگادای 450 هزار دلاری و مربیان بیادعای رزمی
پایان بازیهای آسیایی به احتمال بسیار زیاد، آغاز بیتوجهی به مدالآوران کاروان کشورمان به خصوص رزمیکاران است. در این میان صد البته مربیان دلسوز و کاردان رشتههای رزمی حاضر در اینچئون نیز با تبعیضهای بزرگ مواجه خواهند شد. آیینهای مختلف تجلیل از مدالآوران در سالهای گذشته یک واقعیت تلخ را عیان میکند و آن اینکه پاداش اختصاص یافته به مربیان، کمتر از جوایز ورزشکاران بوده و این اجحافی آشکار در حق مربیان خوب و موفق رشتههای رزمی است. از سوی دیگر نوع نگاه متولیان ورزش به مربیان رزمی واقعیتی در حد فاجعه است. البته دلیل این رویکرد نادرست کل ورزش ما به مربیان زحمتکش و دلسوز به خصوص اهالی رزمی به این جهت است که آنها مربی فوتبال نیستند که با 450 هزار دلار قرارداد ببندند و تیمشان 4 – یک به ویتنام ببازد و با قرقیزستان یک – یک مساوی کند و در نهایت در همان دور اول مسابقات حذف شود. شهرام هروی، حسین روحانی، بیژن مقانلو، مهدی بیباک، مهرداد یوسفی، اکبر احدی، حسین اوجاقی، توحید اسدیان، فریبا بداغی، مینو مداح، پروانه تهرانی، و آمنه احسانینژاد که در واقع نمایندگان تمامی مربیان زحمتکش و بی ادعای رزمی ایران هستند، با کارنامه درخشان خود نشان دادند در عمل، فراتر از مربیان پرمدعای فوتبال به ویژه خارجیهای بیکارنامه هستند. هرچند مبلغ قرارداد آنها کجا و قرارداد وینگادا و امثال او کجا؟!
همان تقاضاهای همیشگی
در روزهایی که شاهد بازگشت قهرمانان ورزش مملکت از اینچئون هستیم، بازهم همان تقاضای همیشگی از مسئولان ورزش تکرار میشود و آن، حمایتهای مادی و معنوی از مدالآوران به خصوص افتخارآفرینان رزمی است. صد البته که همه حمایتها به مسائل مالی خلاصه نمیشود، اما این اتفاق میبایست هرچه زودتر رخ دهد تا خستگی نبرد رزمیکاران با برترینهای قاره کهن، بر تن آنها نماند. هنوز هستند قهرمانان رزمی که پاداشهای سالهای قبل خود را دریافت نکردهاند که امیدواریم امسال این اتفاق تکرار نشود. اما نکته مهمتر اینکه بچههای رزمی و البته مربیانشان، شایسته بهترین برخوردها و دلگرمیهای معنوی هستند تا با انگیزههای دوچندان به فکر خلق افتخارات جدیدتر و بزرگتر برای ورزش این مرز و بوم باشند. این کمترین و البته بدیهیترین انتظاری است که از دست اندرکاران ورزش مملکت میرود... آیا واقعا قهرمانان رزمی و مربیانشان مورد حمایت قرار میگیرند و یا تاریخ تکرار میشود و آنها مثل همیشه از یادها میروند؟ پاسخ این پرسش قطعا در روزهای آینده و با نوع نگاه مسئولان ورزش مشخص خواهد شد.
گزارش: جواد منتخبی