تدبیر24: «در 8 سال دولت احمدی نژاد حجم نقدینگی در مجموع 400 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرد؛ یعنی میانگین سالانه 50 هزار میلیارد تومان. اما دولت روحانی در سال اول خود 150 هزار میلیارد تومان نقدینگی ایجاد کرده است؛ یعنی سه برابر متوسط دولت احمدی نژاد». بعد درباره اثر بر تورم اظهار نگرانی کرده است.
احمد توکلی با این مقدمه در یاداشتی که تازه منتشر کرده، آورده است: این ارزیابی از نظر علمی مخدوش، از نظر سیاسی مضر و از همه مهم تر از نظر دینی مسئولیت آور است:
در ادامه یادداشت آمده است:
1) از نظر علمی مقایسه مقادیر مطلق افزایش یک متغیر برای نشان دادن موفقیت یا ناکامی دولت ها ناصواب است. مثلاً دولت احمدی نژاد در سال 1385، نخستین سالی که با برنامه ها و ایده های خودش کشور را اداره کرد، مقدار مطلق نقدینگی را 36,320 میلیارد تومان افزوده است.
حال می توان فرض کرد که دولت روحانی نیز در سال 1393، نخستین سالی که با ایده های خودش کشور را اداره می کند، همین مبلغ 150,000 میلیارد تومان بر نقدینگی بیفزاید(از تفاوت فاحش آنچه دو دولت تحویل گرفتند و تفاوت شرایط تحمیلی تحریم صرف نظر می کنیم)، آیا می توان از مقایسه دو عدد 36,320 و 150,000 نتیجه گرفت که روحانی بیش از 4 برابر بدتر از احمدی نژاد در ارتباط با نقدینگی و حفظ سطح تقاضای بالقوه عمل کرده است؟
روشن است که این نتیجه گیری نادرست است. برای پرهیز از این خطای فاحش، باید دید اولی چه مقدار را 36,320 میلیارد تومان افزوده و دومی چه میزان نقدینگی را 150,000 میلیارد تومان افزایش داده است؟ یعنی نرخ رشد نقدینگی این دو سال باید با هم مقایسه شوند. در این صورت خواهیم دید که رشد نقدینگی در سال مربوط به احمدی نژاد تقریباً 40 درصد است و مربوط به روحانی 25 درصد! حالا نتیجه گیری کاملاً برعکس می شود.
نکته دیگر دراین باره مقایسه میانگین هشت ساله دوره دولت پیشین با کارکرد یک ساله دولت فعلی است. میانگین گیری گرچه کار را آسان می سازد، ولی کامیابی ها و ناکامی ها(با فرض ثبات سایر شرایط) را می پوشاند. به نمودار زیر توجه کنید.
مأخذ: نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی شماره های مختلف
ملاحظه می فرمایید که دولت قبل نقدینگی را با رشدی حدود 30 درصد تحویل داده است و گرچه نرخ رشد نقدینگی در یکی از سالها حتی به 40 درصد هم نزدیک شده، امّا نرخ رشد مهارشده 16 درصد را نیز به جا گذاشته است. کدام سال از 8 سال آن را با یک سال این مقایسه کنیم؟ از نکات ریزتر صرف نظر می کنیم.
2) از نظر سیاسی حفظ امید مردم و تقویت حداکثر وحدت ممکن در وضعیت کنونی بسیار اهمیت دارد، وقتی انتقاد بر اساس محکمی استوار نباشد، تلقی به کارشکنی می شود و چیزی جز دلسردی و بغض و عداوت نمی زاید. چیزی که قطعاً به سود دشمنان این ملت شریف است.
3) امّا مسئولیت دینی. قرآن به ما دستور می دهد:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَیٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَیٰ
ای اهل ایمان ! همواره [در همه امور] قیام کننده برای خدا و گواهان به عدل و داد باشید . و نباید دشمنی با گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نورزید ؛ عدالت کنید که عدالتورزی به پرهیزکاری نزدیکتر است(مائده/8)
این سفارش درباره دشمنان است، با برادران دینی در تنها دولت مسلمان سوگند خورده به قرآن که جای خود دارد. علاوه بر این، دوستان که به حق بر پیروی از ولی فقیه اصرار دارند و تا آنجا که من می شناسم، پافشاری شان صادقانه است، بهتر میدانند ولی فقیه واجب الاطاعه چه دستوراتی برای حمایت از دولت و رعایت حدود در انتقاد بیان فرموده اند. خداوند بر توفیق خدمت و خیرخواهی همه ما، که انتقاد محکم و مستحکم یکی از آنهاست، بیفزاید.