تدبیر24: «کتایون» سال هاست که مدیر یکی از کافی شاپ های تهران است. او این کار را نه از روی تفنن بلکه به عنوان یک شغل و منبع اصلی درآمدش دنبال می کند. کتایون می گوید: «کار حق زنان است؛ در صورت ممنوعیت اشتغال آنها در کافی شاپ ها چه کسی پاسخگوی بیکار شدن صدها نفر خواهد بود؟»
این پرسشی است که از نظر بسیاری از کارشناسان، افراد دست اندر کار در این طرح، کوچک ترین توجهی به آن نداشته اند؛ پرسشی به ظاهر ساده که اکنون ذهن عده ی زیادی از افراد مشغول در این حرفه را به خود مشغول کرده است.
برای شنیدن دغدغه های افراد شاغل در این حرفه، به یکی از کافه های نام آشنای خیابان انقلاب می رویم؛ کافه یی کوچک و آرام با فضایی گرم که سراسر دیوارها و حتی زیر شیشه ی میزهای آن، پوشیده از یادداشت هایی است که مشتریان این کافه در قالب شعر یا دلنوشته از خود بجای گذاشته اند.
بعد از سفارش قهوه یی فرانسوی، پای صحبت آقای «خوش خلق» مسوول فرهنگی و هنری این کافه که هر روز پذیرای عده ی زیادی از مردم و بویژه دانشجویان است، می نشینم. او در واکنش به طرح اخیر نیروی انتظامی در ممنوعیت اشتغال زنان در کافی شاپ ها می گوید: «به نظر می رسد افرادی که چنین طرح هایی را ارایه می کنند در جامعه حضور ندارند و هیچگونه مشورتی با افرادی که در این عرصه فعالیت دارند، نکرده اند. آیا ارایه کنندگان چنین طرح هایی حتی یک درصد به ضررهای اقتصادی که افراد شاغل در این حوزه متحمل آن خواهند شد فکر می کنند؟»
اطراف ما در کافی شاپ پر از دختران و پسران جوانی است که در فضایی آرام مشغول گفت و گو و نوشیدن انواع نوشیدنی ها هستند. درست است که در این مکان خانمی اشتغال ندارد، ولی به گفته ی خوش خلق، «در برخی دیگر از شعبه های این کافه خانم هایی فعالیت می کنند که کار خود را بدون هیچگونه مشکل و به بهترین وجه انجام می دهند و از دقت بالایی نیز برخوردار هستند.»
خوش خلق با اشاره به فضای آرام، فرهنگی و بدون تنش این کافه و بسیاری دیگر از کافه های مشابه آن می گوید: « موضوع اصلی در این تصمیم نه فقط جنبه ی اقتصادی بلکه جنبه ی ضدفرهنگی آن است. بسیاری از کافی شاپ های ما دارای محیطی فرهنگی-هنری هستند که مکانی مناسب را برای اشتغال و حضور بانوان فراهم می کند. چرا یک خانم نباید طبق علایق و سلایق خود در این مکان فعالیت و گذران زندگی کند؟»
مقصد بعدی ما یکی دیگر از کافه های معروف تهران است که فضا و چیدمان هنری و زیبای آن، با نام کافه کاملا در تناسب است. «کتایون» مدیر این کافی شاپ با وجود مشغله ی فراوان، با مهربانی و رویی گرم دعوت ما را برای گفت و گو می پذیرد.
اطلاعات درستی از این طرح ندارد و آگاهی او در سطح خبرهایی است که در مطبوعات یا فضای مجازی مطالعه کرده است. از او می پرسیم آیا در این خصوص بخشنامه یی هم به شما ابلاغ شده است که می گوید: « نه من و نه افراد دیگری که در این حرفه با آن ها آشنایی دارم چنین بخشنامه یی را دریافت نکرده ایم.»
در این کافه نیز بجز «کتایون»، خانم دیگری فعالیت نمی کند. چرایی این موضوع را جویا می شویم و او در جواب می گوید: «من خانم ها و دختران جوان زیادی را می شناسم که در کافی شاپ های دیگر فعالیت می کنند. همه ی آن ها افرادی موقر و نجیب هستند و کار خود را بخوبی انجام می دهند. ولی برای من به عنوان یک زن بسیار سخت است تا به دختران جوان برای انجام فعالیت هایشان امر و نهی کنم. بنابراین ترجیح می دهم آقایان را در کافه استخدام کنم.»
او بزرگ ترین تاثیر طرح تازه ی نیروی انتظامی را بی توجهی به معیشت و بازار کار بانوان دانست و گفت: «تنها قربانی این طرح، زنان خواهند بود. آن ها با از دست دادن شغل خود برای جبران این خلا و تامین زندگی ممکن است به ناچار دست به کارهایی بزنند که تبعات بسیار تاسف باری داشته باشند.»
او همچنین این طرح را تاثیرگذار بر اشتغال عده ی زیادی از افراد جامعه عنوان کرد و گفت: «بسیاری از این زنان، سرپرست خانوار هستند و با توجه به اینکه سن ازدواج بسیار بالا رفته، بسیاری از دختران جوان ما برای تامین مخارج زندگی به این کار روی می آورند. خیلی از افرادی که برای کارهایی نظیر ظرف شویی و ... به ما مراجعه می کنند دختران و پسران جوانی هستند که دارای مدارک سطح بالای دانشگاهی هستند. چه کسی می خواهد پاسخگوی این افراد باشد؟ ما باید جایگزینی برای موقعیت هایی که از زنان سلب می کنیم داشته باشیم تا برای جبران آن به کارهای ناشایست دست نزنند. حتی زمانی که فروشندگان مترو را از کار منع می کنیم باید به فکر آینده و معیشت آنان باشیم.»
«کتایون» با ذکر این گفته ی قدیمی که «انسان به هرآنچه از آن منع شود حریص تر می شود» ادامه داد: «تنها پیامد این طرح، جری تر و حریص تر شدن افراد است. البته خانم های ما را نمی توان با چنین سیاست هایی متوقف کرد. آن ها همیشه با هوش و ذکاوت بالای خود راه دیگری را برای گذر از مشکلات پیدا می کنند. ولی با وجود این، باید امیدوار بود این طرح اجرایی نشود؛ چرا که من خودم به عنوان یک زن می دانم آن ها چقدر تحت فشار قرار خواهند گرفت.»
خوش خلق در ادامه ی گفت و گویش، بروشوری را نشانمان می دهد که در آن، ظرفیت بزرگ فرهنگی کافه ی کوچکی که در آن مشغول گفت و گو هستیم بخوبی نشان داده شده است. این کافه مدتی است با جمع آوری نوشته هایی که مشتریان به رسم عادت بر روی دیوار یا زیر شیشه ی میزها باقی می گذارند، اقدام به چاپ آن ها می کند.
او می گوید: «حتی در گذشته، کافه نادری مکانی بود که به نوعی زایش فرهنگی و هنری در آن رخ می داد و هنرمندان زیادی برای آشنایی بیشتر با یکدیگر و همچنین آشناییِ مردم با آثار آن ها، در این مکان جمع می شدند. ما اکنون به چنین محیط هایی در سطح شهر نیاز داریم. چرا بجای حمایت از پیشرفت بیشتر این مکان ها در سایه ی فرهنگ و باورهای ایرانی، آن ها را درگیر حاشیه هایی می کنیم که نه تنها برای بانوان بلکه برای جامعه ی ما چیزی جز پسرفتِ فرهنگی نتیجه یی بدنبال ندارد؟»
خوش خلق ادامه داد: «قشر دانشجو و فرهیخته ی ما، بر اساس نگاه و آگاهی یی که پیدا کرده است و همچنین زندگی در عصری که ارتباط های انسانی و مجازی مهم ترین جنبه ی آن را تشکیل می دهد، نیازمند ارتباط هایی از این دست است و ما با محدود کردن این ارتباط، تنها او را از رفع نیازهای طبیعی اش منع می کنیم. به اعتقاد من حتی صحبت درباره ی چنین طرحی یک عقبگرد بزرگ است.»
ممکن است بسیاری افراد تصور کنند کافی شاپ ها مکان هایی هستند که قشری خاص از جامعه در آن رفت و آمد دارند و از همین رو حضور و اشتغال بانوان در این مکان را نامناسب بدانند؛ نکته یی که خوش خلق در پاسخ به آن گفت: «ما مشتریان محجبه و حتی طلبه داریم. در این کافه و بسیاری دیگر از کافه های شهر، افراد از هر قشر و طبقه یی که تصور کنید حضور پیدا می کنند. ممکن است برخی از کافی شاپ های تهران به سبب فضایی که دارند و اینکه تلاش می کنند غربی تر به نظر بیایند برای برخی افراد مناسب نباشند، ولی باید از سایر فضاها و بویژه افراد شاغل در آن ها حمایت شود. افرادی که چنین طرح هایی را بدون در نظر گرفتن شرایط روز جامعه و پیش بینی پیامدهای اجرای آن مطرح می کنند، باید توجیه دقیق خود از ارایه ی چنین طرحی را ارایه کنند. چرا که نسل جوان پذیرای بهانه های ساده انگارانه نخواهد بود.»