تدبیر24: بنياد باران بر اين نکته که مدارس در نظام جمهوري اسلامي معرف چهره رحماني اسلامي باشند تاکيد و راه حل آن را همزيستي گرايشها ، دينها و مذاهب مختلف دانست. حجتالاسلام سيدمحمد خاتمي در ديدار جمعي از فرهنگيان با تبريک ميلاد با سعادت حضرت ثامن الائمه امام علي بنموسيالرضا(ع)، جايگاه آن امام همام به عنوان معلم بزرگ ادب، علم و معرفت؛ اخلاق، انسانيت و خدا و خداشناسي را يادآور شد و گفت: اميدوارم که به برکت وجود او و پيامبر عظيم الشان و همه امامانمان بتوانيم راه آيندهمان را روشنتر از گذشته بيابيم و طي کنيم و ارزشهايي که مورد توجه اين بزرگواران بود در وجود خودمان و در جامعهمان پياده شود. وي همچنين با اشاره به همزماني اين ايام و سال جديد تحصيلي با تاکيد بر اينکه سير تاريخي ما با سير تاريخي غرب متفاوت است،گفت: غرب در سير تاريخي خودش به جامعه مدني رسيده با ارزشهاي خودش، از جمله اينکه حرمتي که انسان دارد و انساني که در آنجا هست آن انسان،انسان زميني است، يعني با آمال و ارزشهايي که متعلق به اين دنيا است، اعتبار داده ميشود يا بکلي شأن متعالي وجود انسان نفي ميشود يا مورد کم اعتنايي قرار ميگيرد بنابراين معلوم است که نقش من مسلمان ايراني در مورد انسان با بينش غربي متفاوت است و طبعا جامعه انسان بنياد من هم نميتواند همان شکل و فرم و حتي محتواي آن جامعه را داشته باشد و يکي از عوامل از خود بيگانگي و آشفتگيمان در تفکر، نظم و نظام همين است ما جامعه مدني نخواهيم داشت، مگر اينکه حکومتها حکومتهاي غيرجبار، غيرديکتاتور و غير مستبد باشند. خاتمي در بخش ديگري از اظهاراتش با تاکيد بر اينکه ما جامعه مدني نخواهيم داشت، مگر اينکه حکومتها حکومتهاي غيرجبار، غيرديکتاتور و غير مستبد باشند و در آن مردم اعتباري داشته باشند و ميان حکومت، توده مردم و نهادهاي مردم بنياد ارتباط وجود داشته باشد، افزود:اين انسان را محور قرار دادن خيلي مهم است؛ دستاورد مهم بشر اين است که به اين نتيجه رسيده که اراده؛ خواست و رضايت مردم مبناي نظم جامعه و حکومت است و هيچ حکومتي اعتبار ندارد، مگر اينکه استوار بر اراده و خواست مردم باشد و نيز اينکه انسان حرمت و کرامت و منافع و حقوقي دارد که بايد به آنها برسند. نهادهاي مدني هم از جمله اين امر مهم را نمايندگي ميکنند.
وقتي بنده گفتم جامعه مدني ما ريشه در مدينهالنبي دارد، داد و فريادها بلند شد که اين دو با هم متعارض است؛ نتيجه بد فهمي دوستان است. وي در ادامه با مروري بر انتقادهاي مطرح شده عليه خود، زماني که مساله ريشه در مدينه النبي داشتن جامعه را مطرح کرد، گفت: وقتي بنده گفتم جامعه مدني ما ريشه در مدينهالنبي دارد ، داد و فريادها بلند شد که اين دو با هم متعارض است که نتيجه بد فهمي دوستان است بنده نميگويم شکل جامعهاي که در زمان پيامبر(ص) بود را عينا بياوريم، بلکه من به عنوان مسلمان ميگويم ارزشهايي وجود داشت که در اين زمان هم ميتواند و بايد وجود داشته باشد.
خاتمي اضافه کرد:در حکومت سازگار با ديني که بنده ميگويم انسان در آن محترم است، نه اينکه ما انسان را بياعتبار بکنيم و بياييم براي يک بخش خاص جامعه همه امکانات و زمينه فراهم بکنيم و ديگران را صاحب حق ندانيم، در جامعه ديني و حکومتساز و با دين مورد نظر ما يک غير مسلمان هم مثل مسلمان صاحب حق و حرمت و کرامت است، من اين حرف را ميزنم. وي در ادامه با تاکيد بر لزوم شناخت تحولات غرب و آشنا بودن با آن ،يادآور شد: مساله ما مساله تقليد از غرب نيست و در جهت ديگر مساله ما که پايبند به سنتيم اين نيست که شکلها و فرمها را به عنوان امور مقدس بخواهيم پياده کنيم و ظاهربيني بي توجه به روح سنت را جايگزين حقيقت دين کنيم.
وي با خاطرنشان کردن اين مساله که ما هيچ ادعايي نداريم در حکومت باشيم، تصريح کرد: ميگوييم فضا را باز کنيد که حق قانوني و شرعي و ديني خودمان را انجام دهيم، بنشينيم صحبت و بحث کنيم اگر فکري داريم بتوانيم آن فکر را در چارچوب جامعه مطرح کنيم، بيشاز اين توقعي در جامعه نداريم.
وي بر ايجاد مدارسي که چهره رحماني اسلام را نشان ميدهد، تاکيد کرد و گفت: بايد مدارسي ايجاد کنيم که در آن همزيستي ميان گرايشهاي مختلف، دينهاي مختلف، مذاهب مختلف را نشان ميدهد و اسلام را در عرصه اجتماعي با دو عنصر قسط و اخلاق ببينند و حرمت و انسانيت را پاس دارد، نشان دهيم و به فرزندانمان بياموزيم. وي با طرح اين سوال که امور تربيتي براي اين مساله چه فکري کرده است؟خاطرنشان کرد: متاسفانه حکومتي شدن مساله آموزشوپرورش ابراز و اعمال سليقههاي خاص به حساب آوردن، آفت است. در فضاي آموزشوپرورش بايد آزادي وجود داشته باشد، تا کار انجام بگيرد. وي در ادامه خطاب به فرهنگيان حاضر در جلسه گفت: شما نبايد منتظر بمانيد تا دولت در همه کارها کمک کند، بايد از امکانات جامعه استفاده کرد و ميشود اين کار را کرد. شما که نميخواهيد کار سياسي کنيد. ميخواهيم به نوجوان و جوان ايراني برسيم که محتواي درستتري را از اسلام و تحول و توسعه را به فرزندانمان منتقل کنيم، تا چگونه در خيابان راه بروند و ضوابط را رعايت کنند، يادشان دهيم چگونه ديگران را تحمل کنند، يادشان دهيم انسان اهل گفتوگو است، يادشان دهيم نياز مهم دنياي ما صلح است. وي همچنين با طرح اين سوال که چرا در جامعه، حذف اصل ميشود و در همه سليقهها و گرايش ها با توسل به هر وسيلهاي حذف ميشوند، گفت:بودند کساني در اين مدت امکانات در اختيارشان بود، ولي جز به حذف و توسل به هر شيوهاي براي حذف نميانديشيدند، والا ما اين همه زنداني و دلهاي پر از کينه نداشتيم.بايد بچههايي تربيت کنيم که به غير از حذف به باهم بودن هم بينديشند. وي ادامه داد:امروز واقعا تاسف ميخورم در کشورمان بين شيعه و سني که هيچ؛ بين دو جريان که شيعه اثني عشري و شيعه مرتضي علي هستند، اينطور مرز گذاري ميشود يکي ميشود کافر مطلق و ديگري ميشود مسلمان مطلق، ولي آنچه اميدبخش و غرورانگيز است، رشد بالاي ملت ما و بخصوص جوانان است که توانست در تحولات امروز عقلانيت و متانت و قناعت را به منصه ظهور برساند. مسوولان کشور بايد حق اينها را ادا بکنند نبايد گذاشت فضايي که باز شده بسته شود.