ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

مینو خالقی - «صلح پایدار تنها زمانی ممکن است که طرفین به هزینه‌های تنش‌آفرینی بیشتر از منافع آن بیندیشند»، شاید بیش از هر زمان دیگری درباره رابطه ایران و آمریکا، خصوصا در شرایط فعلی، مصداق داشته باشد.
روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

محمدمهدی محمدی - اقتصاد دیجیتال با تعریف سازوکارهای اقتصادی مبتنی بر داده و فناوری، به یکی از مهم‌ترین عناصر ساختار اقتصادی جهانی تبدیل شده است. این مفهوم نه تنها شامل تجارت الکترونیک می‌شود، بلکه به تمامی ابعاد استفاده از فناوری‌های دیجیتال در زندگی روزمره، از مبادلات مالی تا ارتباطات، پرداخته و تأثیر قابل توجهی بر رفتارهای اجتماعی، فرآیندهای مدیریتی و ساختارهای زیرساختی جوامع دارد. با پیشرفت‌های مداوم و ظهور فناوری‌های نوآورانه، به‌ویژه در حوزه‌های هوش مصنوعی، بیگ دیتا، اینترنت اشیاء و بلاک‌چین، تحولات عمیق‌تری در بازارهای جهانی و شکل‌گیری مدل‌های کسب‌وکار جدید مشاهده می‌شود.
سه‌شنبه ۳۱ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 22
کد خبر: ۳۸۵۵۳
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۴

شوخی مرگبار پلیس جوان در آگاهی

وقتی در بررسی‌ها مشخص شد سجاد بارها با اسلحه خالی با سایر همکارانش شوخی کرده و آنها را به مرگ تهدید کرده بود، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
تدبیر24: یک مامور پلیس که به دنبال شوخی مرگبار، سرباز وظیفه را در پلیس آگاهی غرب تهران کشته بود، دیروز پای میز محاکمه ایستاد و اشک ریخت.
 
میثم 20 ساله که سرباز وظیفه بود، عصر بیستم بهمن 92 در اتاقک نگهبانی پلیس آگاهی غرب تهران با شلیک گلوله به سرش جان سپرد. با وقوع این حادثه، یک مامور پلیس به نام سجاد که عامل تیراندازی بود بازداشت شد و به شلیک مرگبار اعتراف کرد. سجاد گفت: «در حال شوخی با میثم بودم که دستم را روی ماشه چکاندم، اما ناخواسته یک تیر شلیک شد.»
 
وقتی در بررسی‌ها مشخص شد سجاد بارها با اسلحه خالی با سایر همکارانش شوخی کرده و آنها را به مرگ تهدید کرده بود، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
 
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، پدر و مادر میثم در جایگاه ویژه ایستادند و برای قاتل پسرشان حکم قصاص خواستند.
 
سپس متهم پشت تریبون دفاع ایستاد و در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: «ساعت نزدیک به هفت عصر بود و می‌خواستم اسلحه‌ام را به اسلحه‌خانه تحویل بدهم و به خانه بروم که در اتاقک نگهبانی با میثم روبه‌رو شدم. چون همیشه خشاب را از اسلحه جدا می‌کردم و آن را در جیبم می‌گذاشتم، برای شوخی اسلحه را به سمت میثم گرفتم. او به پشت تخت رفت تا از تیررس من دور شود، اما چون فکر می‌کردم اسلحه خالی است دستم را روی ماشه چکاندم. وقتی پوکه از اسلحه خارج شد شوکه شدم. خودم را بالای سر میثم رساندم. وقتی دیدیم غرق خون روی زمین افتاده متوجه شدم که چه اتفاقی افتاده است.»
 
 این پسر 23 ساله در حالی که به‌شدت گریه می‌کرد، ادامه داد: «باور کنید من و میثم با هم دوست بودیم و هیچ خصومتی با هم نداشتیم. من قبلا هم با او چنین شوخی‌ای کرده بودم، اما این‌بار خشاب در اسلحه بود. من هرگز قصد کشتن او را نداشتم. مرگ او یک اتفاق تلخ بود.»
 
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: