تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 02
کد خبر: ۳۸۹۳
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۸

آخر و عاقبت عشق شیطانی

حکم قصاص یک مرد جوان که در جنوب شرق استان تهران، اسیر عشق شیطانی شده و دست به جنایت خانوادگی زده بود به تایید دیوان عالی کشور رسید.
به گزارش تدبیر24 به نقل از  فرهیختگان، دوم آذر ۱۳۸۹ مردی میانسال به نام «فیروز»،  به اداره آگاهی «ورامین» رفت و گفت: پارسال خانه‌ام را به یک زن و شوهر جوان به نام‌های «محبوبه» و «رضا» اجاره دادم. این زن و شوهر اما همیشه با هم دعوا داشتند و همسایگان را هم کلافه کرده بودند.


«
فیروز» اضافه کرد: دیروز «محبوبه» سرزده به سراغم آمد و گفت می‌خواهد خانه‌ام را تخلیه کند. این زن ادعا می‌کرد شوهرش برای کار به بندرعباس رفته است. من اما هنگام تحویل گرفتن خانه، روی دیوار لکه‌های خون دیدم. لکه‌های خون با اسپری قرمز پوشانده شده است. احتمال دارد کاسه‌ای زیر نیم کاسه باشد.

به دنبال اظهارات این مرد، پلیس به خانه مورد نظر رفت و با دیدن آثار خون به بازجویی از «محبوبه» پرداخت. این زن ۲۵ ساله گفت: دیشب شوهرم قبل از سفر به بندرعباس دستش را با چاقو برید و خون روی دیوار پاشید چون می‌خواستیم اسباب‌کشی کنیم فرصت نکردم لکه‌ها را پاک کنم.

در شرایطی که پرونده، رنگ و بوی جنایی گرفته بود کارآگاهان پرده از رابطه پنهانی «محبوبه» با خواهرزاده شوهرش برداشتند. در نتیجه «محبوبه» در بن‌بست اطلاعاتی قرار گرفت و به ناچار لب به بیان حقیقت گشود: فقط ۱۴ سال داشتم که با «رضا» ازدواج کردم. شوهرم بداخلاق بود و در حالی که از زندگی با او خسته شده بودم به خواهرزاده‌اش به نام «حمید» علاقه‌مند شدم. برای سر به نیست کردن شوهرم، نقشه‌ای کشیدم و «حمید» کار را تمام کرد.

به دنبال این اعتراف‌های تکان‌دهنده «حمید» ۲۲ ساله بازداشت شد و کشتن دایی‌اش را گردن گرفت: تحت تاثیر حرف‌های «محبوبه» دستم به خون آغشته شد. «محبوبه» تهدیدم کرده بود اگر دایی‌ام را از سر راه برندارم خودکشی می‌کند. یک هفته پس از قتل، جنازه را در کمد جاسازی کردیم و با کمک دو کارگر افغانی به بیابان‌های «ورامین» بردیم.

پس از کشف بقایای پیکر مرد ۳۴ ساله، کیفرخواست صادر و به شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این پرونده، دهم تیر ۱۳۹۱ به ریاست قاضی «اصغرعبداللهی» تحت رسیدگی قرار گرفت و «حمید» به قصاص نفس (اعدام با طناب دار) محکوم شد. «محبوبه» نیز به ۱۵ سال زندان و ۲۰ سال تبعید به «خاش» محکوم شد.

دیروز رای در شعبه ششم دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و ضرباهنگ قصاص جانی به صدا درآمد.

 

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: