تدبیر24: کاوه بهلولی - قرآن کریم در سوره مطففین نسبت به کمفروشی در داد و ستدهای اقتصادی هشدار میدهد و میفرماید: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» واى بر کم فروشان"!تطفیف" به معناى کم کردن پیمانه و وزن است؛ یعنی کالاى فروخته شده را ناقص تحویل خریدار میدهند. «ویل» واژهای است که هر کس در مهلکه واقع شود آنرا به کار میبرد و در اصل به معنای عذاب و هلاک است. راغب اصفهانی از اصمعى نقل میکند؛ «ویل» به معناى قبح است و گاهى در تحسّر و تأسف به کار میرود. و در سخن خدای تعالی در حق کسی به کار رفته که استحقاق عذاب و جهنم را دارد.خبر آنلاین در شهریور می نویسد:شاید هنوز هم به محض شنیدن واژه کم فروشی، ذهنمان متوجه بقال وقصاب ومیوه فروش و... می شود وتقریباً همه ما آیه شریفه"ویل للمطففین"را به یاد می آوریم وجالب است که برای مبارزه با کم فروشی هایی از این دست سازمان ها ونهادهای ناظر نیز پیش بینی شده است که در مواقع مقتضی ودر حد بضاعت خود به این نوع کم فروشی ها پرداخته وبعضاً با آن برخورد نیز می کنند.اما شاید به مصادیق جامع تر آن کمتر توجه می کنیم مصادیقی از کم فروشی که موارد برشمرده فوق در برابرآن به مثابه قطره ای است در مقابل دریا ،آیا می توان موارد زیر را نیز چیزی غیر از کم فروشی دانست؟
اخذ بهای برق براساس 220ولت، وتحویل آن با ولتاژی به مراتب پایین تر(صرفنظر از خساراتی که این کاهش ولتاژ به دستگاه های مصرف کننده وارد می آورد(
- اخذ بهای اینترنت براساس قرارداد و سرعتی مشخص،وارائه آن با چندین برابر سرعت پایین تر از قرارداد منعقده.
عدم پاسخگویی مناسب بعضی ازکارکنان دولت به ارباب رجوع در فرصت مقتضی ومحول نمودن کار آنان به فرصت های بعد
عدم عرضه دقیق سوخت به خودروها توسط بعضی از جایگاه های عرضه کننده سوخت
عدم ارائه خدمات متناسب با قراردادهای منعقده توسط اپراتورهای تلفن همراه وثابت
یکه تازی شرکت های بی کیفیت خودروسازی وتحویل هرمحصول بی کیفیت به هر قیمت دلخواه
خیلی ازموارد دیگر که با کمی دقت به اطرافمان قابل احصاء هستند. اما وجه مشترک مصادیق اشاره شده چیست؟
حضرت آیتالله حسین مظاهری، رییس حوزه علمیه اصفهان،: کمفروشی هم تنها کاسبی نیست که میوه یا کالایی که ارائه میدهد، را کم بدهد، بلکه یک فرد اداری اگر کمکاری، بدکاری کند و حقی را که به گردنش است ادا نکند، کمفروش میشود، اگر طلبهای به وظیفه خود عمل نکند، کمفروش میشود.او میگوید:کمکاری بدکاری، بیکاری برای طلاب را نیز مصداق «وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ» برشمرد و گفت: کاسبی مصداق ضعیف ویل للمطفیین است، این فساد اداری که ما داریم مصداق کامل ویل للمطففین است و خود ما طلبهها باید در این موضوع بسیار مواظب باشیم.وی خاطرنشان کرد: استفاده کردن از امکانات حوزه علمیه و از امکانات روحانیت، اما عمل به وظیفه نکردن ممکن است شامل حال طلاب شود و انسان به حرام بیفتد، فرد طلبه باید توجه کند که وظیفه خود را بشناسد و به آن عمل کند تا مبادا به حرام دچار شود.
آثار و عواقب کمفروشی
مهمترین اثر کم فروشی, سلب اعتماد است که چنانچه کمفروشی در جامعه توسعه یابد، اعتماد مردم به یکدیگر سلب می شود و دومین اثر ان,فساد اقتصادی می باشد و به این ترتیب کمفروشى و ترک عدالت به هنگام پیمانه و وزن را در ردیف فساد در زمین شمرده است، و این خود دلیلى به ابعاد مفاسد اجتماعى این کار است کمفروشی باعث تباهى اجتماع انسانى است که اساس آن بر تعادل حقوق متقابل است، و اگر این تعادل از بین برود، همه چیز از بین میرود.سلب اعتماد در هر جامعه ای منجر به کاهش سرمایه اجتماعی و فساد اقتصادی موجب بحران سرمایه گذاری شده وهمین دو اعامل کافی است که جامعه ای را به نابودی بکشاند.
علت چیست؟
تمام مصادیقی که تاکنون و در ابتدای مطلب ,ارائه شد مصادیق معلولی و شناساننده هستند اما اگر بخواهیم مصادیق علی و ریشه ای کم فروشی را بررسی کنیم باید به موارد ذیل اشاره کرد:
حضور معلم و مدرس در کلاس درس دانش آموز ودانشجو, بدون مطالعه وآمادگی لازم و همچنین ترک کلاس درس زودتر از موعد مقرر!
نماینده مجلسی که قرار است از حقوق همه مردم ایران دفاع کند که گاهی به دلیل منافع باندی و حزبی یا برخی ملاحظات ,زبان در کام کشیده و سکوت میکند!یا رای مثبت خود را در رای اعتماد به وزیری لایق, دریغ میکند!
خبرنگاری که قرار است واقعیت را مخابره کند گاهی به دلیل ترس و گاهی به دلیل نگاه بخشی,حقیقت را منعکس نکرده یا نیمی از ان را منعکس میکند!(همانطور که میدانیم گاهی گفتن نیمی از حقیقت ,می تواند بزرگترین دروغ و تخطئه باشد!)
قاضی و ماموریکه در جایی مجری قانون میشود و جایی دیگر چشم پوشی میکند!
همه اینها از مصادیق کم فروشی بودند و البته علت تمام کم فروشی هایی که در جامعه اتفاق می افتد!زیرا اگر این چهار گروه کم فروش نباشند , کم فروشی در جامعه رخ نخواهد داد!