قطعا یکی از نکات حساس در دادن رای اعتماد به وزیر علوم بُعد فرهنگی است و با بررسی سابقه مدیریتهای پیشین ایشان معلوم بود که آقای نیلی حساسیتهای چندان زیادی نسبت به ارزشهای اسلامی نداشتند.
تدبیر24: منتقدین -متن زیر یادداشتی شفاهی از
حجتالاسلام نبویان از مخالفان وزیر پیشنهادی برای تصدی وزارت علوم، تحقیقات و فناوریست که در آن مفصلا دلایل عدم رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی دولت را توضیح میدهد:
نسبت به آنچه که چند روز پیش و در جلسه رای اعتماد به وزیر پیشنهادی علوم در مجلس شورای اسلامی گذشت و عدم رای اعتماد مجلس به آقای دکتر نیلی احمدآبادی میخواهم مقداری به علت مخالفتها اشاره کنم.
غیر از مسائل مدیریتی که برخی از دوستان اشاره کردند، آنچه که میخواهم در این زمینه بیان کنم تا ملت ایران در جریان امور قرار بگیرند از دو جهت است. یکی دو دورهای که ایشان مسئولیت داشتند باید بررسی شود. یک دوره ایشان بین سالهای 81 تا 87 رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران بودند و الان هم سه چهار ماهی هست که سرپرست دانشگاه تهران هستند. درباره هر دو بخش گزارش میدهم تا ملت ایران بیشتر در جریان امر قرار بگیرند.
قطعا یکی از نکات حساس در دادن رای اعتماد به وزیر علوم بُعد فرهنگی است و با بررسی سابقه مدیریتهای پیشین ایشان معلوم بود که آقای نیلی حساسیتهای چندان زیادی نسبت به ارزشهای اسلامی نداشتند. برای نمونه همانطور که در صحبتهای جلسه رای اعتماد هم گفتم، مثلاً ایشان مدیر روابط عمومی دارد. خانمی که نمیخواهم اسمش را بیاورم که علاوه بر اینکه حجاب درستی ندارد، علناً با مردان نامحرم دست میدهد و وقتی بچههای ارزشی اعتراض میکنند، آقای نیلی احمدآبادی به عنوان رئیس این خانم اصلاً اعتنایی به این اعتراضات نمیکند و رئیس دانشگاه این خانم را حذف میکند.
مواردی دختر و پسر به صورت مختلط در آن زمان با هم ورزش میکردند، اردوهای مختلفی هست که مجوزش را ایشان میدهد و به اندک بهانهای و با اسامی گوناگون سعی کرده است این اختلاطی را که مفسدهانگیز هم هست، با دادن مجوز برای مراسمهای مختلف میسر کند. از بودجههای فرهنگی برای مراسمی که خودشان هم نامگذاری میکردند، مثل جشنهای عیدانه و جشنهای پایان سال استفاده میکردند. طبیعی است وقتی این جشنها مختلط باشند در آنها چه میگذرد و چقدر ارزشهای اسلامی رعایت میشوند یا نمیشوند.
این حساسیت یک مدیر است که اجازه بدهد یا ندهد. جشنهای عیدانه، جشنهای پایان سال، جشنهای آغاز سال تحصیلی، جشنهای بازیهای رایانهای، کنسرت موسیقی، اردوهای تفریحی و اردوهای جدیدالورودیها. ایشان در همین دوره جدید هم به کنسرت موسیقی مجوز داده است. باز در همان وقت برخورد بدی با مسئول نهاد همان وقت کرد. بحث حجاب پیش ایشان مطرح میشود و ایشان مسخره میکند.
از جمله موارد سئوالبرانگیز تزریق کتابهای افراد منحرفی است که قرآن، نبوت و انبیا را قبول ندارند و نمیخواهم اسم آن اشخاص را بیاورم. کتب اینها را به کتابخانههای دانشگاهی افزوده است.
این بعد فرهنگی ایشان است، ولی از نظر سیاسی موضوع خیلی حادتر است. امام(ره) میفرماید دانشگاه مبدأ همه تحولات در کشور است. مقام معظم رهبری میفرمایند دانشگاه همه چیز کشور ماست. آیا این حرفها درست هستند یا غلط؟ دانشگاه نخبگان کشور را جمع کرده است. حدوداً 4 میلیون و 400 هزار دانشجو داریم. جوانان نخبه و پرانرژی دانشگاهی. دانشگاه علوم بیش از 70 هزار هیئت علمی دارد که اگر با حقالتدریسیها جمع کنید بیش از 200 هزار نفر میشود. یعنی حدود 5 میلیون از نخبگان کشور در دانشگاهها جمع شدهاند. کار دانشگاه چیست؟ اگر قرار است در کشور علم تولید شود، دانشگاه باید تولید کند. در هفت هشت سالی که آرامش داشتیم، ایران در تولید علم به مقام شانزدهم دنیا رسیده است. خود غربیها گفتهاند اگر ایران با همین سرعت رشد علمی یابد، در سال 2018 به مقام چهارم علمی دنیا خواهد رسید. تولید علم به برکت وجود اساتید و دانشجویان نخبه ما در دانشگاهها میسر شده است.
همه امروز میخواهند مشکلات اقتصادی مملکت از جمله بیکاری، رکود و تورم حل شود. این مسئله به یک طراحی علمی نیاز دارد. همینطوری که نمیشود چشممان را ببندیم و بگوییم میخواهیم بیکاری، رکود و تورم را حل کنیم. باید عالمان و متخصصان حوزه اقتصاد طرح بدهند و این کار جز از دانشگاهیان ما از کس دیگری برنمیآید، پس دانشگاه در حل و کنترل مشکلات اقتصادی مردم نقش دارد.
نکته سوم فاصله بین صنعت و تولیدات علمی دانشگاههاست. این فاصله باید پر شود. ما باید شرکتهای دانش بنیان را تأسیس کنیم و این کار به طراحی نیاز دارد. صنعت و تولید علم به برنامهریزی نیاز دارد و این کار به عهده دانشگاهیان ماست. پس دانشگاه در اقتصاد، حل مشکلات، صنعت، تکنولوژی و به یک معنا در پیشرفت کشور نقش دارد. به همین دلیل امام میفرماید دانشگاه مبدأ تحولات در کشور است.
از سوی دیگر دانشگاهیان نخبه هستند و اگر به لحاظ فرهنگی درست شود، تأثیرات تعیینکنندهای بر جامعه خواهد داشت. سئوال این است که چه دانشگاهی میتواند زمینههای رشد صنعت، علم و فرهنگ ما را فراهم کند؟ اگر استاد ما آرامش فکری داشته باشد، میتواند مشکلات را حل کند. طرح علمی بدهد، فکر، مطالعه و پژوهش کند. نخبگان دانشجوی ما هم همینطور. پس اگر میخواهیم دانشگاه در تمام زمینهها مبدأ خیر و پیشرفت شود، باید آرامش را در دانشگاه حفظ کنیم.
حالا اگر کسی این آرامش را به هم بزند، طبیعتاً دارد به حقوق مردم و دانشگاهیان خیانت میکند. تمام حرف ما این است که نمایندگان مردم هیچگاه از حقوق مردم دست نخواهند کشید. هیچگاه از حقوق دانشگاهیان عزیز چشمپوشی نخواهند کرد و قطعاً از حقوق آنان دفاع میکنند. این جزو حقوق دانشگاهیان است که محیط دانشگاه آرام باشد تا پیشرفت کند و موجب پیشرفت جامعه در زمینههای مختلف شود. نمیتوانیم کسی را وزیر علوم یا معاون او قرار بدهیم که افراطی است، آرامش دانشگاه را به هم میزند، اهل اغتشاش و تحصن است. سئوال این است که آیا این نوع رفتارها خدمت به حقوق مردم، دانشگاهیان و جامعه است؟
متأسفانه تمام افرادی را که این دولت برای تصدی وزارت علوم معرفی کردهاند، اینطور هستند و این گلایه جدی ماست که گویا دانشگاه برای این دولت اهمیت ندارد. چرا میخواهند به دانشگاهی که در جامعه ما تا این حد نقش دارد، ضرر برسانند؟ یکییکی این وزرا را توضیح میدهم.
اولین وزیر آقای میلیمنفرد بود. ایشان به کمیسیون آمد و خودم با ایشان صحبت کردم و خود ایشان هم قبول داشت بعد از فتنه 88 در تحصن شرکت میکند. در تیر ماه 78 که دخالتهایش بماند که چقدر دخالت کرد یا نکرد، کاری ندارم، ولی در همین فتنه 88 که به ما نزدیک است، ایشان تحصن میکند و دستگیر میشود. ایشان گفت ما را آزاد کردند. گفتم بله، ولی با واسطهگری یکی از مسئولین نظام. سئوال ما این است که چرا کسی که در تحصن و اغتشاش شرکت کرده بود برای این کار معرفی میشود؟ آیا چنین فردی میخواهد آرامش دانشگاه را حفظ کند؟ ایشان که رأی نیاورد، بلافاصله آقای توفیقی به عنوان سرپرست وزارت علوم معرفی میشود. آقای توفیقی کیست؟ سخنران اصلی همان تحصنی که آقای منفرد در آنجا دستگیر شده بود. سخنرانی ایشان در اینترنت هست. بروید و گوش کنید. یکی از موارد سخنرانی ایشان این است که نظام را به خیانت متهم میکند. ایشان به دروغ میگوید رأی آقای موسوی 24 میلیون بود. نظام اعلام کرد 13 میلیون است، پس نظام 11 میلیون خیانت و دستکاری کرده است. آیا کسی که در تحصن میرود، دروغ میگوید و برای اغتشاشات بعدی تحریک میکند، میتواند آرامش بیاورد و دانشگاه را به پیشرفت برساند؟ سئوال ما این است که آقای رئیسجمهور به چه دلیل میخواهد آدمهای افراطی و اغتشاشگر را در رأس دانشگاههای ما قرار بدهد؟ این همه آدم معتدل داریم. چند بار گفتهام که نمیگویم اصولگرا بگذارید، اصلاحطلب بگذارید، «تِلْكَ الأيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ»(1)، اما فردی را نگذارید که دانشگاه را به هم بریزد. در دانشگاه باید فضا و جو علمی حاکم باشد. برکت دانشگاه در جامعه ظاهر میشود و مشکلات جامعه را حل میکند.
فرد سومی که معرفی میکنند آقای فرجیداناست. همان روز اولی که ایشان آمد گفتیم رهبری میفرمایند دانشگاه باید آرام و مرکز علم و پژوهش باشد. به ما قول داد و قول مؤکد هم از ایشان گرفتیم. اسمم به عنوان مخالف درآمد، اما صحبت نکردم، چون ایشان قول داده بود. گفتم نمیخواهد بگذار کارش را پیش ببرد. به ایشان رأی اعتماد داده شد. کمتر از یک ماه بعد، همین میلیمنفردی را که مجلس به خاطر افراطی بودن، اهل اغتشاش و تحصن بودن رد کرد، معاون آموزشی خود قرار داد. همین توفیقی را که تهمت خیانت به نظام میزند و در اغتشاشات سخنران اصلی و تحریککننده است، مشاور اول میکند. آقای ظریفیان را که معلوم است در 78 و 88 چه کاره بود، میآورد. سمنانیان و افراد مختلفی را که بسیاری از آنها رد صلاحیت شده بودند، میآورد. رئیس دانشگاه چمران در اغتشاشات بعد از فتنه دخالت داشت، همینطور دانشگاه یاسوج و جاهای دیگر. به ایشان گفتیم مگر قول نداده بودی؟ چرا میخواهی دانشگاه را به هم بریزی؟ چرا افراطیون را سر کار میآوری؟ از آن طرف هم دیدیم در 16 آذر در خواجه نصیر و دانشگاه تهران چه گذشت. نشریات تند تجزیهطلبانه پخش میشوند. اساتیدی را سر کار میآورند که از نظر سیاسی که هیچ، از نظر اخلاقی مشکل دارند. بعضیهایشان به چند دختر تجاوز و بعضی از آن دخترها خودکشی کردهاند و یکسری مسائل دیگر را به ایشان تذکر دادیم. سئوال مطرح کردیم تا بالاخره مجبور شدیم در اسفند 93 مسئله استیضاح را مطرح کنیم. هرچه میگفتیم، میگفت نه، باید همینطور که من میگویم باشد. هیچ خیرخواهی از طرف نمایندگان توسط ایشان پذیرفته نشد.
این نکته خیلی جالب است که چرا رئیسجمهور لجاجت میکند؟ چرا مشاورینش لجوج هستند؟ چرا نمیخواهند افراطیون را بر دانشگاههای کشور ما حاکم کنند؟ این خیلی جای سئوال و مشکل دارد.
بعد از ایشان آقای نجفی را معرفی میکنند. ایشان برای وزارت آموزش و پرورش که معرفی شد، رأی نیاورد. از آن طرف رئیس جهانگردی میشود و خودش استعفا میدهد و میگوید قلبم درد میکند. ایشان در بسیاری از موارد در فتنه حضور داشت. ایشان همراه با عده دیگری از جمله سران فتنه مثل سید محمد خاتمی، مهدی کروبی، میرحسین موسوی و... این بیانیه را امضا میکند. در این بیانیه، اینها نظام را وحشی میخوانند. وقتی ایشان به عنوان کاندید وزارت آموزش و پرورش اعلام شد، به ایشان گفتم چطور میخواهی وزیر نظامی شوی که معتقدی وحشی است؟ اگر یک وقتی نظام به خطر افتاد، قرار است شما به عنوان وزیر از نظام دفاع کنی. شما که در فتنه بودی و به نظام ضربه زدی. دیروز هم وقتی گفتم، ایشان نامهای به آقای لاریجانی نوشت که من امضا نکردهام. سند را بردم و نشان دادم و گفتم این امضای ایشان است. آقای لاریجانی گفت حالا ولش کن دیگر. حالا گفت. گفتم از قول من بگویید سندش هست.
همان موقعی که ایشان به عنوان وزیر آموزش و پرورش مطرح شد، به خود آقای نجفی این بیانیه را نشان دادم و گفتم موضع شما نسبت به فتنه چیست؟ نقد داری؟ قبول داری؟ گفت فتنه چیست که شما هی میگویید؟ اصلاً قبول ندارد. افراد افراطی که منشاء اغتشاشات در جامعه بودهاند اصلاً قبول ندارند که فتنه بوده است. ما میگوییم افراد معتقد را بگذارید. وقتی نامه را به او نشان دادم، گفت: «اِ... اسم مرا زدند؟» گفتم: «اگر قبول نداشتی، چرا تکذیب نکردی؟» الان هم به هیچوجه حاضر نیستند واژه فتنه را به کار ببرند و نقد کنند.
متأسفانه آقای نیلی احمدآبادی به عنوان وزیر علوم معرفی میشود. خود ایشان هم منشاء ناآرامی و اغتشاشات در دانشگاهها بود که به مواردی اشاره میکنم. در سال 84 وقتی قرار شد مرحوم آیتالله عمید زنجانی رئیس دانشگاه شود، ایشان از دانشکده فنی و جاهای دیگر عدهای را به سالنی که جلسه تودیع و معارفه صورت میگرفت، میآورد و بهقدری فشار را زیاد میکنند که به برخورد فیزیکی با آیتالله عمید زنجانی منجر میشود. آقای نیلی احمدآبادی چهار روز هم کلاسهای دانشکده فنی را تعطیل میکند. چرا؟ آیا رئیس دانشگاه که میخواهد عوض شود باید این کارها را کرد؟
در فتنه 88 در جمع کردن اساتید در همان تحصنی که آقای توفیقی و آقای میلیمنفرد صحبت کردند، ایشان و معاونانش دخالت جدی داشتند که اساتید را برای تحصن جمع کنند. در بیستم خرداد در جمع دانشجویان معترض شرکت و تجمع را به سمت سردر اصلی دانشگاه تهران هدایت میکند. بچههای حزباللهی هم از بیرون اعتراض میکنند که چرا اینها دارند اغتشاش میکنند و درگیری حادث میشود. در 16 آذر 88 دانشجویان حزباللهی شعار «ما اهل کوفه نیستیم» و شعارهایی مبنی بر دفاع از نظام میدهند. در 17 آذر افراطیون دانشگاه با تحریک همینها دو باره میآیند و اوضاع را به هم میریزند و در دفاع از سران فتنه شعارهای تند میدهند. جالب اینجاست که آقای نیلی احمدآبادی و عدهای دیگر خطاب به آقا نامه میدهند و صراحتاً از بچههای اغتشاشگر دفاع میکنند و میگویند باید از این بچهها عذرخواهی کنید. چرا از اغتشاشگران دفاع میکنید؟ این مال قبل، جالب است که در این سه چهار ماه اخیر هم کارهای جالبی انجام داده است. ایشان سرپرست دانشگاه تهران است و اعضای کمیته جذب قبلی را که بچه حزباللهیها بودند عزل میکند و مدیریت کمیته جذب را به دست خانمی میدهد که مشارکتی است. حزب منحل مشارکت که افرادش افراطی به تمام معنا هستند. مدیرکل کارگزینی را عزل میکند و آقای دکتر حاتمی را میگذارد که توهینش به مسئولین نظام کاملاً روشن است. بخش حقوقی را به کسی میدهد که پیگیری مستمر میکند تا همه افرادی را که اخراج شدهاند، برگرداند. یکی از آنها آقای محسن رهامی معروف است. جمله ایشان در سال 88 این است: سنگفرش خیابانهای شهر با خون شهدای پس از انتخابات رنگین شده است. فردی را که فقط اغتشاش و تحریک میآورد، آقای نیلی احمدآبادی دستور میدهد به دانشگاه برگردد، آقای دکتر مقاری. وقتی فرجیدانا وزیر شد، ایشان را یکی از معاونین خود کرده بود. ما فشار آوردیم که استعلامش را از وزارت اطلاعات بیاور. استعلام گرفت، وزارت اطلاعات همین دولت به آقای مقاری امتیاز منفی داد. ایشان ترور شهید علیمحمدی را میگوید کار نظام است، ربطی به منافقین ندارد. الان ایشان عضو شورای مشورتی آقای نیلی احمدآبادی و رئیس دانشکده شیمی است. آقای داود سلیمانی، عضو حزب مشارکت، از محکومین و زندانیان فتنه 88 را میآورد. آقای کاظمی را میآورد. تیپ تیم گزینش دانشگاه این است. یا آقای تخشید را میآورد که فقط از مشارکتیها استفاده میکند. همین الان به مجوزهایی که میدهد توجه کنید. به افراطیون مجوز ضیافت افطاری میدهد و آقای نوریزاد را میآورد. برای مقابله استیضاح مجلس به آقای فرجیدانا مجوز میدهد. در ابتدای سال مجوز میدهد که حجاریان بیاید و سخنرانی کند که اطلاعات جلویش را گرفت. برای برگزاری کنسرت موسیقی با حضور محمدرضا خاتمی و نظامزاده مجوز میدهد. دوباره مجوز افطاری برای حزب کارگزاران میدهد. برای تشکلهای افراطی برای نصب عکس سران فتنه در اتاقهایشان مجوز میدهد. همین هفته گذشته برای اردوی آشنایی جدیدالورودیها به صورت مختلط مجوز داده است که بروید ببینید در دفاع از سران فتنه در آن اردو چه گذشت. استاد تمامی به یکی از اساتید میدهد که طلبه است و اسمش را نمیاورم. با استادی که از نظر اخلاقی مشکل دارد تمدید قرارداد میکند. چرا باید چنین فردی مسئولیت وزارت علوم را به عهده بگیرد؟
تقاضایم از آقای رئیسجمهور این است که این لجاجت را کنار بگذارند. هر پنج نفری را که ایشان معرفی کرده است جزو افراطیون هستند و میخواهند آرامش دانشگاه را به هم بزنند. مجلس میگوید اگر میخواهید اصلاحطلب بیاورید، طوری نیست، آرامش دانشگاه برای پیشرفت کشور اصل است. شاید بگویند آقا نمیگذارند ما کار کنیم. میخواهیم مشکلات را حل کنیم. مردم مشکل اقتصادی دارند. به وزیر اقتصاد که رأی داده شد. مشکلی نداریم. در سیاست خارجی آقای ظریف دارد کار میکند. درست یا غلطش را کار ندارم. کسی با ایشان کاری ندارد. در صنعت آقای نعمتزاده دارد کار میکند. مگر مجلس با ایشان کار دارد؟ اینها مشکلات زندگی مردم است. مجلس با اینها کاری ندارد. شما هستید که قیمت خودروها را بیحساب و کتاب بالا میبرید. مجلس با شما کاری نکرد، فقط همکاری تمام کرد. در طول عمر جمهوری اسلامی هیچ وزیر اقتصادی به اندازه وزیر اقتصاد آقای روحانی از مجلس رأی اعتماد نگرفته است تا مشکل اقتصاد سریعتر حل شود. پس مجلس بنای همکاری دارد. مجلس میگوید آرامش دانشگاهها حفظ شود. مردم آرامش میخواهند. مردم بچههایشان را به دانشگاه نمیفرستند که آنجا سربازخانه سیاسی شود، بلکه میفرستند که درس بخوانند و پیشرفت کنند.
لذا برای آخرین بار از آقای رئیسجمهور تقاضا میکنم لجاجت نکنند. نمیشود با لجاجت کاری را پیش برد و نمایندگان مجلس از حقوق مردم عقبنشینی نخواهند کرد. فردی را که معرفی میکنند معتدل باشد و از افراطیون دست بکشند. این چند تایی که معرفی کردند از افراطیون و دستشان در دست اغتشاشگران فتنه بود.
منبع: رجانیوز