توافق بر سر حق پخش بازی های تلویزیونی جایی بیرون از تلویزیون و فوتبال ، میان مجلس و نمایندگان دولت حل شد.
تدبیر24: علی کفاشیان خود را در یک قدمی فتحی بزرگ می دید که ناکام ماند. اگرچه او و فدراسیونش گامی به پیش برداشتند اما این گام آنی نشد که رویایش را داشتند. آنها به دنبال حقی بودند که باشگاه ها باید از پی اش می جنگیدند. آنها دلخوش به حمایت وزارت ورزش بودند چون اولین بار این وزیر ورزش بود که یادآور شد حق فوتبال باید از تلویزیون گرفته شود اما در نهایت این فدراسیون بود که دور خورد و کفاشیان بود که عقبگرد را تجربه کرد.
همه چیز به زعم کفاشیان داشت خوب پیش می رفت. او درهای استادیوم ها را به روی دوربین ها بست و حتی توانست 90 را از سکه بیاندازد. باورش این بود که تا حداقل 2 برابر کردن حق پخش فاصله ای ندارد و فقط باید لیگ را تا نیم فصل به همین شیوه پیش می برد اما به یکباره دید چاره غیر از مصالحه ندارد. وزیر ورزش که اولین بارتیر ماه گذشته در گفت و گوی اختصاصی با خبرآنلاین از ضرورت گرفتن حق پخش سخن گفته بود. از اینکه با قرارداد دور زمین و گرفتن حق پخش باید پای دولت از فوتبال حرفه ای بیرون کشیده شود ، به یکباره به این نتیجه رسید ادامه این حمایت سودی ندارد.
او که آن زمان عقیده داشت هزینه های لیگ برتر بالغ بر 1200 میلیارد تومان است ، حالا که بر اساس اعلام سازمان لیگ هزینه ها در صورت های مالی به 200 میلیارد تومان رسیده اند ، نظرش بر این شد که تزریق پول تلویزیون به فوتبال تنها سیکل معیوب فوتبال را قوی تر می کند پس دست از حمایت فوتبال بر داشت. او شاید تا هفته قبل ، درست تا زمانی که همه گمان می کردند این بار کفاشیان چاره ای ندارد و در برابر حمله اعضای هیات رئیسه اش پا پس می کشد تا نبی را از پست دبیر کلی و آیت اللهی را از بخش عمده مسئولیت هایش بر دارد ، حمایت وزارت ورزش را می شد پشت ماجرای حق پخش دید اما وقتی ورث برگشت و کفاشیان مشروطه را نپذیرفت ، حمایت ها هم کمرنگ شدند.
تلاش برای تغییرات در فدراسیون فوتبال خواسته ای بود که وزیر ورزش از 4 ماه قبل به دنبالش است. وعده ای که کفاشیان به گودرزی داده بود اما عملی نکرد تا وزیر در برابرش ارتباطش با او را قطع کند ، جواب تماس هایش را ندهد و از او رو بگرداند. در هفته های گذشته که فشار برای ایجاد تغییرات به کفاشیان بیشتر شد ، اعضای هیات رئیسه در تدوین نامه های تندشان برای اعمال اصلاحات مشاوران مختلفی داشتند. مشاورینی که بعضی رسانه ها از آنها نام بردند و حتی گفته شد گرشاسبی ، رئیس دفتر وزیر هم از این تلاش ها بی خبر نیست. اگرچه وزارت ورزش در همه این ایام هر نوع دخالتی را رد می کرد و اصرار داشت بی طرفی را در دستور کارش دارد. تلاش برای ایجاد اصلاحات اما با بی توجهی اعضا به بندهای اساسنامه نا تمام ماند. نبی و آیت اللهی در سمت های شان ماندند و کفاشیان که تقریبا به یقین رسیده بود خیز برای برداشتن معاونانش بهانه ای است برای تغییر خود او ، مصر تر بر سر عقایدش ماند. از سوی دیگر منتقدان هم با همه حمایت هایی که دارند در جمع آوری تنها 20 رای از مجمع برای تشکیل جلسه ای اضطراری ناکام مانده اند تا حضور رئیس معاونینش در فدراسیون فوتبال را به رای بگذارند . آنها با همه پرونده هایی که از ناکامی ها و عدم شفافیت مالی در دست دارند ، نتوانسته اند مجمع را قانع به بحث درباره تغییرات کنند.
این ناکامی در ایجاد اصلاحات مواضع وزارت ورزش را در حمایت از جق پخش سست کرد. وزارت ورزشی که برای اولین بار با تلاش در دولت توانسته بود کاری کند تا شورای امنیت ملی فوتبال را مکلف به اجازه پخش بازی ها نکند ، با پا پس کشیدن ، حمایت دولتی را هم از فوتبال گرفت. کفاشیان که برای ماجرای حق پخش تیم های فوتبال_ این پول به فدراسیون نمی رسید و بین تیم ها تقسیم می شد_ اختیار تام را به تنها نماینده ای از هیات رئیسه فرستاده بود که طبق اساسنامه به دلیل اشتغال در شورای عالی ورزش کشور و داشتن نفع دو جانبه اجازه مداخله در این پرونده را نداشت ، در نهایت تنها توانست افزایشی 20 تا درصدی در رقم ابتدایی ایجاد کند. رقمی که خیلی هم چشمگیر نیست و قرار است برای سال بعد هم در بودجه کشور بیاید. درحالی که آنها حداقل به دنبال افزایشی دو برابری بودند. کفاشیان و دوستانش البته در مسیر این کشمکش امید به حمایت تیم ها داشتند اما تیم های نیمه دولتی بزرگ چون سپاهان حتی مدعی فدراسیون شدند. آنها که برای بودجه شان اصلا نیازی به این ارقام کوچک حق پخش ندارند و تصویب چنین قوانینی را باعث ایجاد موانع در کارشان می دانند به فدراسیون انتقاد هم کردند تا مشروعیت خواسته تیم کفاشیان در حمایت از حق باشگاه ها هم زیر سئوال برود اما ضربه آخر زمانی بود که برای جلسه مهم شورای نظارت بر صدا و سیما ، نمایندگان دولت نظر وزارت ورزش را خواسته بودند . جایی که همین حق ناچیز نظر کارشناسی عالی ترین نهاد تصمیم ساز ورزشی کشور بود. تصمیمی که شاید با منطق منتقدان سازگار باشد و مانع از تزریق بودجه بیشتر به چرخه معیوب فوتبال باشد . فوتبالی که بیشتر باشگاه هایش خصولتی هستند و از دولت دستور مستقیم نمی گیرند اما بودجه شان را از بیت المال بر می دارند . تیمهایی که ترجیح شان ارتزاق از بودجه های مستقیم دولتی ، آنهم بالاتر از سقف های مورد نظر وزارت ورزش است پس زیر بار هیچ حدی نمی روند.
پس در این کش و قوس کفاشیان دور می خورد اما بازنده نیست و شکست اصلی را تیم هایی چون استقلال و پرسپولیس و بخش خصوصی واقعی می خورند. تیم هایی که وابسته به بودجه های خارج از ردیف نیستند. حقی ضایع می شود که وزارت ورزش مدعی بازپسگیری اش بود اما اختلافات دامنه دار در بدنه فوتبال ، این حق را ناگرفته باقی گذاشت.