در این دوران زنان از طریق آموزش و کسب تجربه با حضور در جامعه توانستند ثابت کنند که صاحب تحلیل و تفکرند و از توانمندی و مهارتهای لازم برای تولید اندیشه و ترجمه و طراحی و نویسندگی برخوردارند....
تدبیر24: سالها از انتشار اولین روزنامه در ایران میگذرد و هر چند زنان با تاخیری 75ساله صاحب نشریه شدهاند اما، اکنون تا حدی جایگاه خود را در این زمینه پیدا کرده اند. این به معنای رسیدن به جایگاه مناسب نیست. حرکت همچنان ادامه دارد و تلاش زنان نشان میدهد آنها قصد دارند به جایگاه واقعی خود در این زمینه دست پیدا کنند. همزمان با برگزاری بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها در ایران مینو مرتاضی لنگرودی به بررسی جایگاه زنان در مطبوعات میپردازد. واکاوی تاریخی این کارشناس ارشد مطالعات زنان از سالهای منتهی به انقلاب مشروطه و از زمانی که اولین نشریه زنان منتشر شد، آغاز میشود و تا دوران اصلاحات که به نقشآفرینی قابل توجه زنان در مطبوعات انجامید، ادامه مییابد. او معتقد است اکنون دیگر دوران روزنامهنگاری زنانه و مردانه در ایران به سر آمده است چراکه اصلاحات، روزنامهنگاری را فراجنسیتی کردهاست.
مطبوعات را میتوانیم ابزار آگاهیبخشی توصیف کنیم. هر چند این آگاهیبخشی درمورد همه شهروندان ایرانی ضروری است اما، زنان در این زمینه جایگاه ویژهتری دارند. از نظر شما در مطبوعات ایران که همزمان با موج تحول خواهی ایرانیان در زمان قاجار که به انقلاب مشروطه منجر شد اوج گرفت، زنان ایرانی چه جایگاهی دارند و این تحول خواهی که با افزایش شمار نشریات توام بود چقدر به ارتقای جایگاه زن ایرانی کمک کرد؟
مطالبه دانستن و در جریان وقایع و امور روزمره و یا فوقالعاده اجتماعی – سیاسی و اقتصادی جامعه و جهان قرار گرفتن برای انسان از جمله حقوق ثانویه و خاص دوران جدید است. دوران جدید با پذیرش محوریت و مسئولیت انسان در ساخت سرنوشت و تامین زندگی خویش این حق را برای انسان قائل شد که برای تامین نیازهای اساسی زندگی و نگهبانی از مصالح و منافع عمومیاش تا جایی که در توان اوست از وضعیت و شرایط محیطی و محاطیاش آگاه شود و آنها را شناسایی کند. به این ترتیب، وجود رسانهها به عنوان ابزار بیان مطالبات و تبادل اندیشهها و جابهجایی اطلاعات در زندگی انسان امروزی ضرورت پیدا کرد. بدین ترتیب، رسانهها بدون اینکه زنان بخواهند بر جایگاه و نقش زنان در خانواده تاثیرات مهمی گذاشتند. در دوران کهن اطلاعات و اخبار که از محدوده محلات تجاوز نمیکرد از طریق قهوهخانهها و مساجد در اختیار مردان قرار میگرفت و در خانواده پدر و بهویژه مادر نقش و وظیفه انتقال تجارب به نسل آینده و تربیت و جامعهپذیری کودکان را برعهده داشتند اما، در دوران نوین این نقش را رسانهها برعهده گرفتند و نقش تاثیرگذار والدین بر کودکان را تا حدودی کمرنگ کردند. آغاز نوگرایی در ایران را به دوران جنبش مشروطهخواهی نسبت میدهند. تفاوت مهم جنبش مشروطهخواهی با جنبشهای پیش از آن نهتنها در نوگرابودن آن که در انتخاب قلم و کاغذ به عنوان ابزار مبارزه و آگاهیبخشی بود. از مهم و تاثیرگذارترین ابزار جنبش مشروطهخواهی نشریات و روزنامههایی بودند که توسط روشنفکران مشروطهخواه منتشر میشدند و در آنها از شرایط و وضعیت بد زندگی و معیشت و ناامنی و فساد سیاسی اجتماعی مینوشتند. بین امضای فرمان مشروطه تا استقرار آن 14 سال طول میکشد که زنان طی این دوره علاوه بر تشکیل انجمنهای سری و مبارزه در میادین جنگ دستاندرکار نوشتن و انتشار روزنامه شدند. پیش از اینکه زنان وارد ادبیات انتقادی از طریق انتشار روزنامه و نوشتن مقالات انتقادی شوند اخبار و گزارش فعالیتهای مشروطهخواهی زنان توسط مردان آزادیخواه درنشریات نوگرایانه زمان همچون «حبلالمتین» و «مساوات» یا «ندای وطن» و «ایران نو» نوشته و منتشر میشد . مثلا در ۱۶ ربيعالثانى ۱۳۲۵روزنامه حبل المتين نوشت: «پانصد تن از زنان در جلو خان بهارستان گرد آمده و فرياد عامه زندهباد مشروطه، پايندهباد قانون، و نيست و نابودباد استبداد، معدومباد مستبدان، بلند بود».
با وجود این، در این زمان نشریه ویژه زنان وجود نداشت. از چه زمانی زنان دارای نشریه شدند و از سیطره بازنمایی توسط نشریات مردانه بیرون آمدند؟
چهار سال پس از امضای فرمان مشروطه یعنی در سال 1289 خورشیدی اولین روزنامه زنان ایران به نام دانش با مدیریت و تحریریه و گزارشگر زن تاسیس میشود . «سیدفرید قاسمی» در کتاب «اولینهای مطبوعات ایران» (چاپ «نشر آبی») درباره نخستین نشریه اختصاصی زنان در ایران، به نشریه «دانش» اشاره میکند. او صاحب امتیاز و ناشر این روزنامه را «خانم دکتر کحال» معرفی میکند و به قلم خود او در معرفی نشریهاش اینگونه مینویسد: «دانش روزنامهای است اخلاقی، علم خانهداری، بچهداری، شوهرداری، مفید به حال دختران و نسوان و به کلی عاری از سیاست و پلتیکهای سیاسی مملکت که از آنها سخن نمیگوییم.» خانم صدیقه ببران در کتاب سیر تاریخی نشریات زنان در ایران معاصر چاپ 1381 تهران میگوید: «بین انتشار نخستین روزنامه عمومی و اولین نشریه اختصاصی زنان 75 سال فاصله است یعنی، زنان ایران سه ربع قرن بعد از مردان به کار روزنامه نویسی پرداختند».
از این تاخیر 75 ساله که بگذریم، چه چیزی باعث شد زنان بالاخره صاحب نشریه شوند؟
یکی از مهمترین دلایلی که باعث شد زنان به سمت روزنامهنگاری و انتشار نشریات بروند تاسیس همزمان مدارس دخترانه در تهران و شهرستانها بود. در فاصله زمانی سالهای بین امضای فرمان مشروطه تا سال 1292 تنها در تهران 62 مدرسه تاسیس شده بود که در آنها 2500 دختربه تحصیل اشتغال داشتند؛ چیزی که تا پیش از قیام مشروطه حتی به صورت رویا هم متصور نبود. با وجود تمام این فعالیتها قانون اساسی مشروطه زنان و مبارزاتشان را نادیده میگیرد و آنها را در کنار ورشکستگان به تقصیر و مهجورین از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم میکند اما، زنان که در تب و تاب مشروطهخواهى با مردان مشروطهخواه در مقابله با استبدادطلبان همراه بودند پس از پیروزی جنبش مشروطه و به دنبال انکار حقوق زنان توسط مجلس تدوینگر قانون اساسی با همان شيوهاى كه مردان در جنبش مشروطه اتخاذ كرده بودند یعنی از طريق انتشار روزنامهها و مجلهها، ايجاد انجمنها وتأسيس مدارس بر تحقق مطالبات خود همت گماشتند. از اینرو دور دیگری از مبارزات قلمی زنان آغاز میشود که در این دوره عمدتا لبه تیز انتقادات متوجه مجلسیان است. هفتهنامه شکوفه در سال 1292به مدیریت مریم عمید سنایی موسس مدرسه زینبیه در نقد استبدادطلبان و مشروطهخواهان توامان مینوشت و به زنان درس بهداشت و اخلاق و آداب معاشرت میداد و از حقوق بینوایان دفاع میکرد .طی 5 سال نخست پیروزی جنبش مشروطهخواهی یعنی از سال 1285 تا 1290 دهها انجمن و اتحادیههای علنی و سری زنانه توسط زنان تاسیس میشود که گزارشات و اخبار نشریات زنانه را تامین میکنند. در ۲۳ شعبان ۱۳۲۵، اتحاديه نسوان همتى به خرج داد و انديشه بديعى آورد داير براينكه اگر رهبرى سياست به آن تفويض شود با اجراى سريع نقشه چهل روزه خود از عهده اصلاح امور اين ملك بى سر و سامان برخواهد آمد. مخدرات نوشتند كه ما با شاه و وزرا كارى نداريم زيرا آنها همه وقت بودهاند. از وكلا مىخواهيم كه استعفا بدهند و به مدت چهل روز اداره امور را به دست ما بسپارند به شرط آنكه عار نداشته باشند. در اين مدت ما وكلا انتخاب مىكنيم، وزرا انتخاب مىكنيم، قانون را صحيح مىكنيم، نظميه را صحيح مىكنيم، حكام را تعيين مىكنيم، ريشه ظلم و استبداد را از بيخ مىكنيم، ظالمين را قتل مىكنيم، انبارهاى جو و گندم متمولين را مىشكنيم، كمپانى براى نان قرار مىدهيم، خزانههاى وزرا را كه از خون خلق جمع و در سردابها گرد آوردهاند بيرون مىآوريم، بانك ملى برپا مىكنيم، عثمانى را عقب مىنشانيم، ...قنوات شهرى را صحيح مىكنيم و آب سالم به مردم مىخورانيم، كمپانى براى اداره شهر معين مىكنيم. بعد از اين اصلاحات از خدمت استعفا كرده تا بقيه را ديگران اصلاح كنند. (ایدئولوژِی نهضت مشروطیت ایران ،ج2 ص135 ).. در ۲ ربيعالثانى ۱۳۲۵ عدهاى از زنها در بهارستان گرد آمده و خواستار تدوين قانون اساسى شدند و البته با كمال تعجب از برخى از نمايندگان مجلس شورا در ازاى اين حركت ... جواب « محرك داريد »، شنيدند. (هدفها و مبارزه زن ايرانى، ص ۵۶) تاريخ مشروطه ايران( ص ۳۳۰) در اينباره مىنويسد: روز چهارشنبه بيست و چهارم ارديبهشت در اينجا تهران نيز تكانى پديدار شد بدين سان كه گروهى از زنان دستهاى بستند و براى طلبيدن قانون اساسى به مجلس رفتند. در جریان استبداد صغیر یا دور دوم مبارزات برای تثبیت نظام سلطنت مشروطه، زنان بیش از پیش با قلم و روزنامه آشنا میشوند و برای طرح مطالباتشان که عمدتا مبارزه حول محور توسعه سیاسی و اصلاح امور است دست به انتشار روزنامه میزنند. نکته جالب توجه این است که با وجودی که نشریات مشروطه خواه مطالبه اصلی و عمدهشان نفی استبداد و تمرکز بر قانون و عدالتخانه است اما، تفکیک جنسیتی خودجوشی بین نشریات مشروطهخواه برقرار میشود؛ نشریات زنان مشروطهخواه و نشریات مردان مشروطهخواه. به نظر میرسد عمدهترین دلیل این تفکیک خودجوش این بوده که اغلب مردان مشروطهخواه به نقش خانگی زنان بیش از نقش اجتماعی آنان باور داشتند و به طور طبیعی انتظار داشتند پس از پیروزی جنبش مشروطهخواهی زنان به خانهها برگردند و مادر و همسر باسواد و کمالاتی شوند یا اینکه اولویتی برای حقوق زنان قائل نبودند و بین نادیده گرفتن حقوق زنان و عدالتخواهی تناقضی نمیدیدند.
جنبشی را که در میان زنان برای ایجاد نشریه و تاثیرگذاری پدیدار شد، میتوان با جنبشی که مشروطهخواهی در جامعه ایرانی ایجاد کرده بود تبیین کرد. پس از مشروطه و با کودتای رضاشاه چه اتفاقی برای نشریات زنان افتاد؟
دور سوم نشریات زنان پس از کودتا و روی کارآمدن رضا شاه آغاز میشود که همزمان با آغاز اختناق سازمان یافته علیه مطبوعات است. بنا بر پژوهش خانم صدیقه ببران در این دوره 20 ساله زنان 13 نشریه منتشر میکنند .مشی این نشریات دوری از سیاست و تقلید از زیست و زندگی مدرن و ترویج و تبلیغ روشهای به فرموده شاه و مدرنیته از بالاست.
پس از سقوط رضاشاه چه اتفاقی افتاد؟
در این دروان احزاب و گروههای سیاسی دولتی و غیردولتی به وجود میآیند که معمولا نشریاتی دارند که ارگان آنهاست .در این دوره 30 نشریه زنانه منتشر میشود که نیمی از آنها دارای مشی و مرام حزبی و سیاسی وابسته به دولت هستند. اغلب این نشریات پس از کودتای 28 مرداد و تثبیت سیستم پلیسی امنیتی محمد رضا شاه از دور خارج میشوند. با سانسور شدیدی که بر فضای مطبوعات حاکم میشود نشریات زنانه منتشر شده در این دوران بیشتر حول محور مد و آموزش آداب زندگی اروپایی و مصرف کالای غربی و آشپزی و حداکثر گرفتاریها و دوراهیهای زنان در چالش با سنتهای فرهنگی و فمینیسم دولتی است. با بازشدن فضای بسته سیاست و اصلاح از بالا که به دنبال سیاست حقوق بشری آمریکا در منطقه و در ایران و وقوع انقلاب اسلامی دور تازهای از فعالیتهای مطبوعاتی برای زنان آغاز میشود.
انقلاب اسلامی 1357 چه تغییراتی در این زمینه به وجود آورد؟
دوران ابتدای انقلاب و اوایل جنگ نشریات بیشماری چاپ و منتشر میشد که بدون استثنا گرایشهای حزبی و گروهی خاص داشتند. به گفته خانم صدیقه ببران از سال 57 تا 60 به غیر از مجله زن روز که اینک رنگ و لعاب انقلابی به خود گرفته بود 18 نشریه زنانه دیگر منتشر میشد که عمدتا دارای گرایشات ایدئولوژیک اعم از چپ و راست انقلابی بودند. تفاوت عمده نشریات زنانه با مشی اسلام انقلابی و مشی غیراسلامی در داشتن و یا نداشتن دیدگاه انتقادی نسبت به دولت حاکم بود. به غیر از این در ارائه الگوهای زن ایده ال هر دو گروه به دلیل پذیرفتن مشی انقلابی الگوی زن مبارز و غیرمصرفی را ترویج و تبلیغ میکردند. در این دوره هنوز زنان در عرصه مطبوعات به عنوان عناصر محترم انقلابی حضور دارند و الگوی زن مسلمان انقلابی در عرصه اجتماع وحتی میادین جنگ تبلیغ و ترویج میشود و کسی از برگشتن زنان به خانههایشان سخن نمی گوید.دوران 8 ساله جنگ، دوران ملالتبار حضور زن آرمانی در عرصه مطبوعات است. پس از جنگ دههای است که به نام دوران سازندگی معروف شد؛ در این دوران نشریات زنانه بیشتر حول محور ادبیات و مد و خیاطی و هنر و ترویج الگوی زن وفادار و مادر فداکار و مسلمان دور میزند . نشریات زنانه چپ انقلابی یا لغو امتیاز میشوند و یا به دلیل مشکلات مالی از ادامه کار باز میمانند.
بسیاری از کارشناسان حوزه رسانه دوران اصلاحات را عصر طلایی مطبوعات ایران میدانند. زنان در این دوران طلایی چه سهمی داشتند؟
با آغاز دوران اصلاحات در سال 1376 دوران بی بدیلی برای حضور زنان در عرصه مطبوعات آغاز شد. در این دوره برای اولینبار روزنامه زن به صاحبامتیازی فائزه هاشمی دختر سردار سازندگی منتشر میشود. بحث عمده و مشی این روزنامه حول محور تغییر و آزادی و اختیار انتخاب سبک زندگی برای زنان است. وقتی چنین مطالبهای از زبان دختر یکی از رهبران جمهوری اسلامی مطرح شود بدیهی است امنیت نسبی ایجاد میشود تا دیدگاه انتقادی و مخالف با امنیت بیشتر مطرح شود. از این دوره به بعد نقش زنان در عرصه روزنامهنگاری تنها به روزنامهنگاری و انتشار نشریات زنانه محدود و منحصر نمیماند و زنان خبرنگار و نویسنده و مترجم در اغلب روزنامههای اصلاحطلب و انقلابی بهطور حرفهای مشغول بهکار میشوند . در واقع، میتوان گفت تفکیک خودجوش نشریات در دوران جنبش مشروطه که نشریات را به دو گروه نشریات زنانه و مردانه تقسیم میکرد در دوران اصلاحات و پس از آن بهصورت خودجوش از میان برداشته میشود. از این دوران به بعد با وجود بستن و توقیف مکرر روزنامهها و تضییقاتی که برای روزنامهنگاران پیش آمده است اما، روزنامهنگاری به حقیقتش نزدیکتر شده و ماهیتی تخصصی و فراجنسیتی پیدا کرده است. در این دوران زنان از طریق آموزش و کسب تجربه با حضور در جامعه توانستند ثابت کنند که صاحب تحلیل و تفکرند و از توانمندی و مهارتهای لازم برای تولید اندیشه و ترجمه و طراحی و نویسندگی برخوردارند و جامعه نیز حضور زنان در عرصه مطبوعات را پذیرفته و توانمندیهای آنان را باور دارد. روزنامهنگاری زنان این بار نه فقط در مقام دفاع از زنان که برای ارائه نگرش زنانه به سیاست و اقتصاد و اجتماع و فرهنگ مطرح میشود چیزی که، تا پیش از آن مفقود بوده است زیرا، نشریات زنانه بهدلیل داشتن هویت زنانه نا گزیر از گزینش جنسیتی خبر و تحلیل و گزارش هستند درصورتی که، رسالت خبرنگاری یا قلم زنی در مطبوعات در مقام مدیرمسئول یا عکاس و گزارشگر و مصاحبه کننده این است که تنها متعهد به حقیقت باشد و از زندگی جمعی و تعامل عقلایی با افکار و عقاید همگانی؛ تشریح و تفسیری غیرجانبدارانه و فراجنسیتی داشته باشد.