تدبیر24: علیرضا داوری -ماجرای رشد روزافزون سرطان در کشور به مرحوم مرتضی پاشایی، خواننده محبوب و پرطرفداری که به تازگی بعد از تحمل سرطان معده دار فانی را وداع گفت، محدود نیست. همه میدانیم که این سالها آمار سرطان رشد کرده است. ناگفته پیداست که شاید در بسیاری نمونهها و از جمله درمورد آنچه ذکر شد، علت بیماری ناشناخته باشد. اما درباره هزاران نفر دیگر چطور؟ چه کسی است که با هوای آلوده، سبزیجات پرنیترات و هزاران مورد دیگر آشنا باشد و نداند که این عوامل چقدر بر سرطان موثر هستند؟ این ماجرا آنقدر روشن است که در جلسه دیروز کمیته ملی سرطان، بارها به موضوع سرطان معده و انواع دیگر سرطان اشاره شد و وزیر بهداشت هم گفت سرطان در ایران روندی روبهرشد دارد.
درست همزمان و البته بیارتباط با تمامی این اتفاقات، طی هفتههای اخیر دوباره رسانههای یک جریان خاص سیاسی (که از قضا در مواردی مثل انتخابات، توافق هستهای و دیگر نیز مواضعی خلاف اکثریت ملت اتخاذ میکنند) ماجرای تکراری آلودگی هوا و بنزین پتروشیمی را مطرح کردهاند؛ آلودگی که اتفاقاً به گفته کارشناسان، یکی از اصلیترین عوامل افزایش سرطان و بیماریهای قلبی و ریوی طی سالهای اخیر است. خلاصه سخنان آنها که البته از سوی اعضای چندین کمیسیون مجلس نیز تکرار میشود این است: آلاینده نبودن بنزین پتروشیمی، آلایندگی بنزین وارداتی، تحمیل هزینههای سنگین و غیرضروری در نتیجه واردات بنزین و ... . طبیعتاً این جریان خاص اگر بنا بر پذیرش واقعیت داشت، طی یکونیم سال اخیر ابتدا رفتن «آن مرد» و جاری شدن گفتمان اعتدال را میپذیرفت و بعد هم نگاهی به آسمان تهران میانداخت. ولی اینگونه نبود و طبیعتاً روی سخن این نوشته هم با آن جریان خاص نیست. روی سخن با مسوولانی است که برخلاف وزیر بهداشت، توجهی به ریشه اصلی افزایش سرطان در سالهای اخیر نمیکنند: یعنی عوامل محیطی و انبوه آلودگیها.
بسیاری از کارشناسان و خبرنگاران در این سالها نسبت به آلایندگی بنزین پتروشیمی هشدار داده بودند، اگرچه هیچ اقدامی از سوی نهادهای قضایی یا دولتی صورت نگرفت. بعد از انتشار اسناد انکارنشدنی از آلایندگی اکتانافزای تولیدی پتروشیمی و همچنین آمیخته شدن بنزین پیرولیز، انتظار این بود که این ماجرا توسط دو نهاد مسوول، یعنی وزارت نفت و سازمان حفاظت محیط زیست پیگیری و در مراجعه قضایی مختومه شود. اما اینگونه نشد و شهروندان و وکلای مستقل دادگستری مجبور شدند خود با اسنادی که به زحمت جمعآوری شده بود، راهی شعبات دادگاه شوند تا بتوانند حق خود را از مدیرانی بگیرند که به مدد قدرت و نزدیکی به جریان خاص، عملاً طلبکار هم هستند. اما این میان مشخص شده که ظاهراً حتی اصل ماجرا هم برای برخی اثبات نشده است! چنانکه هر بار یک خبرگزاری خاص یا نماینده مجلس، از رد شدن آلایندگی بنزین پتروشیمی و تحقیق از بنزین وارداتی میگویند! ظاهراً همه چیز برعکس شده و نه تنها مدیران قبلی متخلف نبودند و بنزین پتروشیمی آلاینده نبود، بلکه بنزین جدید است که باید مورد بررسی قرار گیرد و مسوولان جدید باید محکوم شوند. در تمامی این دوران همزمان شاهد سه ماجرا بودیم:
کنش از سوی مردم و رسانههای مستقل
اتهامزنی و فرافکنی یک جناح خاص و رسانههای وابسته
واکنشهای گاهبهگاه و منفعلانه دولت
باید از خود بپرسیم انفعال دولت در این ماجرا چه دلیلی دارد؟ محافظهکاری سیاسی یا ترس از ناگفتهها؟ به عبارت دیگر، آیا به دلیل پرهیز از تنش سیاسی است که دولت (وزارت نفت و سازمان حفاظت از محیط زیست) اسناد آلایندگی بنزین پتروشیمی، اسناد بهبود وضعیت هوای تهران و اسناد و گواهی استاندارد بنزین وارداتی را منتشر نمیکند، یا واقعاً آنطور که جناح سیاسی خاص و مخالف دولت معتقد است اصلاً چنین اسنادی وجود ندارند و آلایندگی بنزین پتروشیمی فقط یک بازی سیاسی است؟ به راستی کسی را که پاک است، از حساب چه باک است؟