تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۴۱۲۱۵
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۱

مشاهیر به موزه‌ی ملک رفتند

دست‌خط 12 تن از دانشمندان و مشاهیر ایرانی در کتابخانه و موزه‌ی ملی ملک به نمایش درآمدند.
تدبیر24: به مناسبت هفته‌ کتاب و کتاب‌خوانی و روز کتابدار و همزمان با گشایش تالارهای جدید این موزه، دست‌خط 12 تن از مشاهیر ایرانی از جمله «شیخ‌ بهائی»، «ملاصدرا»، «عبید زاکانی»، «ابن مسکویه» و «علامه حلی» در موزه‌ ملی ملک به نمایش درآمدند.

هر کدام از دست‌خط‌های نمایش دهنده متعلق به صفحات یکی از کتاب‌های این دانشمندان است که متعلق به یک موضوع خاص است.

* «ابوالثّناء قطب‌الدّین محمود بن ضیاءالدّین بن مسعود بن مصلح کازرونی شیرازی» (634ق/ شیراز 710ق/ تبریز) مشهور به «علاّمه قطب‌الدّین شیرازی»، عارف، حکیم، طبیب، منجّم، فیلسوف، ریاضی‌دان بزرگ سده‌ی هشتم هجری و از شاگردان خواجه نصیرالدّین طوسی، صدرالدّین قونوی و کاتبی قزوینی است. او در فن طبابت به‌قدری حاذق بود که در سن 14سالگی و پس از فوت پدر، ریاست دارالشّفای پدر را بر عهده گرفت. او در 27سالگی به مراغه رفت و در کنار تعلیم نزد خواجه نصیرالدّین طوسی به همکاری با وی در تدوین «زیج ایلخانی» مشغول شد. وی در 30سالگی برای زیارت مولانا جلال‌الدّین بلخی به قونیه رفت و به حضور وی مشرّف شد. در گنجینه‌ی نسخ خطی کتابخانه‌ی ملّی ملک نسخه‌ای از «دُرّه‌التّاج لغُرّه الدُّبّاج» که وی به نام« امیر دبّاج بن فیلشاه بن رستم بن دبّاج»، از امرای اسحاق‌وند گیلان نوشته، به خط خودِ علاّمه موجود است. در ظَهر این نسخه که به شمارۀ 1358 ثبت شده، آمده که وی این نسخه را در تاریخ 706 قمری، برای «شرف‌الدّین حسین ماستری» نوشته است.

* «بهاءالدین سیدحیدر بن علی بن حیدر علوی حسینی آملی» (720ق/ آمل 794ق(؟)/ حلّه) مشهور به «علاّمه میرحیدر آملی»، عارف، صوفی، فقیه، محدّث و از بزرگ‌ترین متفکّران امامیّه است. وی پس از تحصیل علوم متداول زمان در آمل، خراسان و اصفهان، به مشاغل دیوانی پرداخت و سرانجام در دربار «فخرالدّوله حسن بنکیخسرو» آخرین پادشاه آل باوَند (باوندیان/ کینخواریه) به وزارت رسید. در سال 751 قمری به زیارت خانه‌ خدا نائل شد و پس از آن به شوق زیارت و اقامت در جوار تربت پاک پیامبر اسلام (ص) به مدینه می‌رود که به علّت بیماری به عراق بازگشته و در نجف به ریاضت و عبادت می‌پردازد. سیّدحیدر در دوره‌ی اقامت در عراق، از تعلیمات دو استاد؛ فخرالمحقّقین «شیخ محمّد بن حسن بن مطهّر حلّی» و «مولانا نصیرالدّین کاشانی حلّی» بهره برد. وی در اواخر این دوره، رساله‌ی «نقدالنّقود فی معرفه الوجود» را در باب اثبات وجود خداوند و در قالب اصول ثلاثه تألیف کرد. رساله‌ مذکور به شماره‌ ثبت 598 و به خط خود علاّمه و با تاریخ اتمام کتابت در «15 جمادی‌الثانی 768 ق» در گنجینه‌ نسخ خطی کتابخانه‌ ملی ملک موجود است.

* «صدرالدین محمد بن ابراهیم بن یحیی شیرازی» (980ق/ شیراز 1045ق/ بصره) معروف به «ملاّصدرا» و «صدرالمتألّهین»، از بزرگان فلسفه و حکمت اشراق و صاحب فرضیه‌ی حرکتِ جوهری است. صدرالدّین، تنها فرزند «خواجه ابراهیم قوام»، از وزراء و بازرگانان دولت صفوی در شیراز بود. او در سن شش سالگی به همراه پدرش به پایتخت (قزوین) رفت و دوران نوجوانی و جوانی‌اش را در آن سامان سپری کرد. وی در همان‌جا با شیخ بهایی و میرداماد آشنا شد و تا سال 1006قمری که پایتخت صفویان رسماً به اصفهان منتقل شد در آن مدرسه به تحصیل علم اشتغال داشت و در این سال به همراه اساتید خود به پایتخت جدید مهاجرت کرد. در گنجینه‌ی نسخ خطی کتابخانه‌ی ملّی ملک، نسخه‌ای از «الأربعون حدیثا» تألیف شیخ بهایی به شماره‌ی ثبت 663 و به خط ملاّصدرا موجود است که در روز «شنبه 28صفرالمظفّر 1006ق»، کتابت آن را به پایان رسانده است.

* «خواجه نظام‌الدّین عبیدالله زاکانی» (701 ق/ قزوین 772 ق/ اصفهان) مشهور به «عبید زاکانی»، شاعر طنزپرداز و نقّاد چیره دست سدۀ هشتم هجری قمری از خاندان زاکانیان قزوین است که از مهاجران تیره‌ی «بنی‌خفاجه» بودند. عبید بین سال‌های 766 تا 767قمری در خدمت «جلال‌الدّین شاه شجاع بن امیرمبارزالدّین محمّد مظفّری» در کرمان بسر می‌برده و نسخه ای از یادگارهای این ایّام در گنجینه‌ی نسخ خطی کتابخانه‌ی ملّی ملک موجود است. «اشجار و اثمار» معروف‌ترین اثر «علاء بُخاری منجّم»، کتابی است در علم نجوم که به صفات و منسوبات بروج و کواکب، احکام قِرانات، موالید و تیسیرات پرداخته است. در ظهر نسخه‌ی مزبور و نیز در ترقیمه‌ی آن نام عُبید به چشم می‌خورد که در تاریخ 21محرّم 767قمری، کتابت نسخه را به انجام رسانده است. در ابتدای نسخه و محاذی رقم عبید، رقم فرزندش، اسحق بن عبید الزّاکانی (در تاریخ 772ق) نیز دیده می‌شود که صریحاً نوشته است این کتاب که ملک و خط عبید بوده به حقّ الارث به وی رسیده است. این نسخه به شماره‌ی 603 به ثبت رسیده است.

* «بهاءالدّین محمّد بن عزّالدّین حسین بن عبدالصّمد العاملی الجُبَعی (جُباعی)» مشهور به «شیخ بهایی» (953ق/ بعلبک 1030ق/ اصفهان)، دانشمند نامدار عصر صفوی است که در فلسفه، منطق، طب، هیئت و ریاضیات تبحّر داشت. در حدود 95 کتاب و رساله در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی، هنر و فیزیک از وی به یادگار مانده است. به پاس خدمات وی به علم ستاره‌شناسی، یونسکو سال 2009 میلادی را به نام او، سال «نجوم و شیخ بهایی» نامگذاری کرد. شیخ بهائی در شمار مؤلفان پُر اثر در علوم مختلف است و آثار او تماماً موجز و بدون حشو و زواید است. یکی از مشهورترین آثار شیخ، «مفتاح الفلاح» است که وی در آن به اعمالی که یک مسلمان در طول یک شبانه‌روز خود باید انجام دهد، پرداخته است. در گنجینه‌ی نسخ خطی کتابخانه‌ی ملّی ملک، نسخه‌ای از این کتاب به شماره‌ی ثبت 976 و به خط شیخ، دارای خط‌خوردگی و توضیحات تکمیلی در حاشیه و با تاریخ اتمام کتابت در «اوایل دهه‌ی سوّم صفرالمظفّر 1015ق» موجود است.

* «محمّد بن شاه‌مرتضی بن شاه‌محمود کاشانی» (1007ق/ کاشان 1090ق/ کاشان) مشهور به «ملاّمحسن» و متخلّص به «فیض»؛ حکیم، فیلسوف، محدّث، عارف و شاعر دوره‌ی صفوی و از اکابر علماء امامیّه است. وی از پیشروهای روش جمع بین اصول شریعت و طریقت و حکمت بود. او شاگرد و داماد بزرگ ملاّصدرا بود که تخلّص «فیض» را نیز صدرالمتألّهین برای وی برگزیده بود. ملاّمحسن با وجود اشتغال و استغراق در تدریس، وعظ، امامت، قضاء، حکمیّت، مرجعیّت و مطالعه، در حدود 220 جلد کتاب، رساله و حواشی مفصّل و معتبر و مفید نگاشته و به یادگار گذاشته است. در گنجینه‌ی نسخ خطی کتابخانه‌ی ملّی ملک، نسخه‌ی گرانقدر و منحصر به فردی با عنوان «دلایل الاحکام» به شماره‌ی ثبت 2836، در باب احکام فقهی نماز با رقم مصرّح «محسن بن مرتضی الکاشی» و تاریخ اتمام تألیف و کتابت در «اوایل رجب1030ق» موجود است که از آن در فهرست آثار وی و نیز در «الذّریعه» یاد نشده و گویا اثر مذکور، تنها نسخه‌ی موجود (پیش‌نویس) از این کتاب است.

* «محمّدباقر بن محمّدتقی مجلسی» (1037ق/ اصفهان 1111ق/ اصفهان) معروف به «علاّمه مجلسی» و «مجلسی ثانی»، فقیه شیعی و ملاّباشی ایران (بالاترین مقام دینی پس از شاه) در دوران شاه سلیمان و شاه سلطان‌حسین صفوی بود. وی در سن14سالگی از ملاّصدرا اجازه‌ی روایت گرفت و سپس در نزد اساتیدی چون «ملاّمحسن فیض کاشانی» و «شیخ حرّ عاملی» به آموزش صرف و نحو، معانی و بیان، لغت، ریاضی، تاریخ، فلسفه، حدیث، رجال، درایه، اصول، فقه و کلام پرداخت و بر این علوم احاطه‌ی کامل پیدا کرد. وی در طول 73سال زندگی پُر برکت خویش، بیش از یکصد کتاب به زبان‌های فارسی و عربی نوشت. «بِحارالأنوار» تنها یک عنوان از تألیفات علاّمه است که پیش‌نویس (مُسوَدّه/ مُسَوَّده) آن به خط علاّمه، در 22 مجلّد (از شمارۀ 983 تا 1004) با تاریخ کتابت «رمضان 1077ق» (شمارۀ 994) و «رجب 1078ق» (شمارۀ 1002) در گنجینه‌ی نسخ خطّی کتابخانه‌ی ملّی ملک موجود است.

* «آقاعلی حکیم مدرّس طهرانی» (1234ق/ اصفهان 1307ق/ تهران) معروف به «حکیم مؤسّس» فرزند ملاّعبدالله زُنوزی و از بنیانگذاران اصلی مکتب فلسفی تهران است. وی در سه سالگی به همراه پدرش به تهران آمد و به تحصیل ادبیّات، منطق و فقه پرداخت و نزد پدر به مطالعه‌ی متون فلسفی و عرفانی همّت گماشت. پس از مرگ پدر برای مدّتی به عراق و سپس به اصفهان رفت و مطالعات فلسفی خود را تکمیل کرد. پس از آن مدّتی در قزوین و نزد آخوند ملاّ آقای قزوینی به تحصیل علوم معقول مشغول شد. آقاعلی، عاقبت به تهران بازگشت و به تدریس فلسفه پرداخت. یکی از مهم‌ترین آثار حکیم مدرّس که مهم‌ترین متن فارسی فلسفه‌ی صدرایی و اوّلین متن فلسفه‌ی تطبیقی در درون سنّت فلسفۀ اسلامی به شمار می‌رود «بدایع الحکم» است که در آن به پرسش‌های هفتگانه‌ی «عمادالدّوله بدیع‌الملک میرزا» در مباحث معقول و حکمت الهیّه که در اروپا مطرح شده و وی آن را بازگو می‌کند، پاسخ داده است. اثر مزبور به شماره‌ی ثبت 1723 و به خط آقاعلی، با تاریخ تألیف و کتابت «شب 5 جمادی‌الاولی 1307ق» در گنجینه‌ی نسخ خطی کتابخانه‌ی ملّی ملک موجود است.

* «مولانا میرزا سیّد محمّدعلی صائب تبریزی اصفهانی» (1016ق/ اصفهان 1086ق/ اصفهان) از شعرای بزرگ عصر صفوی و از برجسته‌ترین گویندگان سبک هندی _ اصفهانی است. پدر وی، میرزا عبدالرّحیم که یکی از تجّار معتبر تبریز بود؛ از جمله‌ی اشخاصی است که به امر شاه‌عبّاس اوّل از تبریز کوچ کرده و در عبّاس‌آباد اصفهان ساکن شدند. صائب، در همین سال‌ها در اصفهان به تحصیل کمالات، به‌ویژه خط، شعر و ادب مشغول بود. در شعر و شاعری او را شاگردِ مستعدِ «حکیم شرف‌الدّین حسنشفایی» دانسته‌اند. او خط را از عمّ خود، «شمس‌الدّین تبریزی» معروف به شیرین‌قلم آموخته بود. صائب، که به درستی وی را «شهسوار میدان خیال» نامیده‌اند، یکی از پُرکارترین شاعران عصر خویش بود و مجموع ابیاتش را تا دویست‌هزار و بیشتر نوشته‌اند که امروز آنچه باقی مانده است از نصف این هم کمتر است. در گنجینه‌ی نسخ خطی کتابخانه‌ی ملّی ملک، نسخه‌ای از دیوان صائب به شمارۀ ثبت 5321، شامل غزلیات (بی‌ترتیب تهجّی) و با حواشی به خط وی موجود است.

* «ابوعلی احمد بن محمّد بن یعقوب مُسکویۀ رازی» (326 ق/ ری 421 ق/ اصفهان) مشهور به «ابن‌مُسکویه» و ملقّب به «خازن»؛ از اکابر علم و دانش ایران‌زمین و متبحّر در حکمت، ریاضیات، کلام، اخلاق، طب، لغت، ادب و تاریخ بود.‌ ابن‌مُسکویه‌ در اخلاق،‌ صاحب‌نظر بوده‌ و یکی‌ از بهترین‌ کتب اخلاقی‌ تمام‌ دوران‌ تمدّن درخشان‌ اسلامی‌ را نوشته‌ است‌ و آن‌ را «تهذیب‌الاخلاق»‌ نامیده‌ است‌. از دیگر آثار وی «الفوزالأصغر» است که در فلسفه‌ و متعلّقات‌ آن و نیز در اصول‌ دیانت‌ها و حقایق نفوس‌ نوشته‌ است‌. او در این‌ کتاب،‌ رأی‌ خود درباره‌ی مخلوقات‌ ونسبت‌ آنها با یکدیگر و اختلاف‌ طبقات‌ آنها از جماد و نبات‌ و حیوان‌ را در10 فصل بیان‌ می‌کند و می‌توان‌ گفت در این‌ باب‌ از پیشروان‌ مذهب‌ «نَشو وارتقاء» است. در گنجینه‌ی نسخ خطی کتابخانه‌ی ملّی ملک، نسخه‌ای از کتاب اخیر با شماره‌ی ثبت 5922 و تاریخ کتابت «19رجب410ق» موجود است که در ظهر نسخه، اجازه‌ای در 9سطر و با رقم مصرّح «ابن‌مُسکویه» به «صاین‌الدّین ابومنصور یحیی بن حسن بن علی» دیده می‌شود.

*«آیت‌الله جمال‌الدّین حسن بن یوسف بن علی بن مطهّر الحلّی» (648 ق/ حلّه 726 ق/ نجف) معروف به «علاّمه‌ی حلّی»از علمای شیعه‌ی امامیه، فقیه، اصولی، محدّث، رجالی، ادیب، ریاضی‌دان، حکیم، متکلّم و مفسّر بود. وی از کودکی به زیادی هوش و فراست شهره بود و حکمت و معقول را نزد خواجه نصیرالدّین طوسی،کاتبی قزوینی و حکیم منطقی شافعی خواند. فقه، کلام، اصول، ریاضیات، ادبیات و علوم عربی را نیز نزد دایی خود، محقّق حلّی؛ پدرش، سدیدالدّین یوسف؛ سیّداحمد بن طاووس؛ سیّدعلی بن طاووس؛ ابن‌میثم بحرانی و دیگر علمای بزرگ امامیّه فراگرفت. او در عهد اولجایتو، به همراه پسرش «فخرالمحقّقین» به سلطانیه رفت و به اشاعه‌ی مذهب تشیّع پرداخت. در گنجینه‌ی نسخ خطّی کتابخانه‌ی ملّی ملک، نسخه‌ای از «ارشاد الأذهان الی احکام الایمان» به شمارۀ 2320 که در قرن 8 قمری کتابت شده و برخی حواشی آن به خط علاّمه موجود است.

* «کمال‌الدّین حسین بن علی بیهقی سبزواری» (ف: 906 یا 910 ق/ هرات) مشهور به «ملاّحسین واعظ کاشفی»، از فحول علمای ایرانی، جامع علوم دینی، عارف معارف الهی، مسلّط به فنون غریبه، نجوم و ریاضیات و متبحّر در اصول موعظه و خطابه، در زمان سلطان حسین بایقرا در هرات و نیشابور به وعظ و ارشاد می‌پرداخت و با صوتی خوش و آهنگی دلکش آیات قرآن و احادیث نبوی را بیان می‌کرد. وی برادرِ همسرِ «مولانا عبدالرّحمان جامی» و ملازم «امیر علیشیر نوایی» بود. او کتابی به نام «روضه الشّهداء» دارد که در مقاتل خاندان رسالت (ع) نگاشته و کلمات روضه، روضه¬خوانی و روضه¬خوان از آن مصطلح شده است. نسخه‌ای از «شرح الملخّص چغمینی» به شماره‌ی ثبت 650 در گنجینه‌ی نسخ خطی کتابخانه‌ی ملّی ملک محفوظ است که به سفارش ملاّحسین واعظ استنساخ شده و دستخط وی و پسرش، فخرالدّین علی در ظَهر نسخه موجود است.

علاقه‌مندان برای بازدید از 12 تابلوی شامل دست‌خط مشاهیر ایرانی، می‌توانند هر روز به جز جمعه‌ها و تعطیلات رسمی از ساعت 8:30 صبح تا 16:15 از نخستین سرسرای موزه‌ی ملک دیدن کنند.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: