تدبیر24: مثل همیشه از تکیه به قانون اساسی و اجرای بی کموکاست آن، اجماع میان اصولگراها و اصلاحطلبها و طیفهای مختلف حرف میزند و این را اساسیترین راهکارش برای ایجاد فضای تعامل و گفتوگو برمی شمارد.
لطف الله میثمی، از فشاری صحبت میکند که از سوی حامیان دولت سابق بر وزارت ارشاد وارد میشود تا رسانههای مستقل نتوانند به راحتی فعالیت داشته باشند. میثمی این فشارها را از سوی کسانی میداند که قدرت را از دست دادهاند و میخواهند از تمام امکانات برای فشار استفاده کنند.
گفتگوی زیر با لطفالله میثمی در خصوص شرایط کنونی سیاسی و میزان سختگیریها در دولتهای کنونی و گذشته است که با هم میخوانیم:
فضای مطبوعاتی در شرایط کنونی با توجه اینکه در این حوزه فعالیت دارید، چه تغییری کرده است؟ با روی کار آمدن دولت حسن روحانی این فضا نسبت به قبل تا چه حد عوض شده است؟
در فضای جدید٬ تعداد نشریات تا حدی زیاد شده است منتها این سیر صعودی هم حد و مرز دارد و از یک منظر مشخص باید درباره آن صحبت کرد. صحبت های آقای روحانی تغییرات تدریجی کوچکی در مطبوعات به وجود آورده است به نحوی که سطح نوشتهها تا حدی در حال رشد صعودی است. البته در همین حدی که آقای روحانی انتقاد می کند٬ نشریات هم رشد پیدا کردهاند.
البته باید به این نکته هم توجه کرد که در دولت احمدینژاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سختگیری نمیکرد اما در دولت حسن روحانی این سختگیریها بیشتر شده است.
با توجه به این گشایش نسبی در فضای رسانهای و مطبوعاتی، علت این سختگیریها چه میتواند باشد؟
آنها که قدرت را از دست دادهاند، ناراحت هستند و میخواهند از تمام امکانات برای فشار استفاده کنند؛ همین موضوع عامل فشارهایی زیادی است که به وزارت ارشاد تحمیل میشود تا در نهایت جلوی فعالیتهای مطبوعاتی گرفته شود. نمونهای از این اتفاقها٬ فعالیت افرادی است که دیگر در راس قدرت نیستند.
بسیاری از مجوزهایی که به نشریات داده شده مثل ایرانفردا و راه ابراهیم و... دوره احمدینژاد بوده اما به پای این دولت گذاشته می شود. نشریه ما - چشم انداز ایران - در دوره محمود احمدی نژاد یک اخطار هم از دولت نداشت اما الان که دولت تدبیر و امید آمده اخطار داشته ایم! وقتی علت آن را جویا میشویم با این پاسخ مواجه میشویم؛ فشاری که روی ارشاد است بینهایت است.
اخطاری که ارشاد به ما داده بود به دلیل جوسازی برای یک مقاله صورت گرفت. آنها این طور القا کرده بودند که ما در این مقاله به مقدسات بیحرمتی کردهایم! در صورتی که هیچگاه چنین عملی مرتکب نشدهایم و نخواهیم شد. در هر صورت ما به دادگاه رفتیم و هیئت منصفه هم ما را تبرئه کرد.
مگر چهرههای نزدیک به دولت گذشته تا چه حد از امکانات برخوردار هستند که بتوانند اینگونه تاثیر بگذارند؟
این افراد حدود دویست سایت دارند و به صورت زنجیرهای یک موضوع و هدف را دنبال میکنند؛ سایتها و خبرگزاریهای مختلفی دارند که به یکباره و دنبال هم جوسازی میکنند.
برای نمونه روزنامه نزدیک به دولت سابق چیزی مینویسد و بعد همه سایتها دنبال میکنند. ضمن اینکه در مجلس هم نفوذ دارند. این افراد به این دلیل که حکومت را از دست دادهاند محافل فشار و انگزنی و برچسبزنی به وجود آوردهاند که فشار بر رسانهها را تقویت میکنند. البته فعالیتهای رسانهای میتواند دلیلی برای آمادگی حضور در انتخابات باشد اما اینها با تخریب جلو میآیند و از تخریب کردن و برچسبزدن ابایی ندارند که البته گاهی هم موفق میشوند.
فکر میکنم مسلط شدن دوباره این جریان بعید است؛ نه شورای نگهبان اجازه می دهد نه ملت. آنها دارند فرار به جلو میکنند که عقب نیافتند مثلا می گویند مردم ما همه طرفدار احمدینژاد هستند. باید دید این حرف چه کسانی است؟
در چنین شرایطی اصحاب و فرهنگ و رسانه چگونه باید عمل کنند تا فضای تعامل در جامعه حاکم شود؟
توصیه من این است که رسانهها روی قانون اساسی بسیار کار کنند. شعار اجرای کامل و بدون کم و کاست قانون اساسی٬ شعاری اساسی و سند وفاق ملی ماست که می تواند اصلاحطلب و اصولگرا را با هم متحد کند تا آنها حول قانون اساسی به گفتوگو بنشینند.
همه قانون را قبول دارند. قانون اساسی٬ اصول ماست؛ هم اصولی است و هم اصلاحطلبانه است. مردم میتوانند حول قانون با هم گفتوگو کنند.