تدبیر24:سرانجام رئیسجمهور به مجلس رفت و بودجه سال 94 را برای بررسی و تصویب دراختیار نمایندگان مجلس قرار داد. از الان تا پایان سال، نمایندگان مجلس فرصت دارند تا نظرات خود را روی این بودجه اعمال کنند. با این حال افکار عمومی یک سوال مهم را پیش روی خود دارد: «این بودجه چه تورمی را برای سال آینده کشور به ارمغان خواهد آورد؛ آن هم در روزهایی که افزایش اقلام خوراکی همچون گوجهفرنگی و نان بهانه به دست مخالفان دولت داده تا تندتر از همیشه سیاستهای دولت تدبیر و امید را به زیر سوال ببرند».
در همین راستا «اسدا... عسگراولادی» عضو حزب موتلفه که چند سال پیش و در اوج تکتازیهای دولت قبل ، هشدار داد و پیشبینی کرد که این رفتارها به تورمی منتهی خواهد شد که کمر اقتصاد ایران را خواهد شکست با آرمان به گفتوگو پرداخت که متن آن را در ادامه میخوانید:
تصمیم دولت برای افزایش 30 درصدی قیمت نان، تصمیم درستی بود؟
من فکر میکنم این تصمیم اگر در زمان دیگری گرفته میشد، بهتر بود. این مساله را به وزیر بازرگانی هم انتقال دادم بهخصوص اینکه در آن زمان تازه دیپلماتهای ایران از وین بازگشته بودند و به هر حال به نتایجی که امیدوار بودند، نرسیده بودند و همین مساله وضعیت اقتصادی کشور را ملتهب ساخته بود. من معتقدم نباید در این شرایط یک شوک جدید به اقتصاد ایران وارد میشد البته یک اشتباه دیگر هم اتفاق افتاده بود. نوسانات چند روز بعد از مذاکرات نشان میدهد اقتصاد ایران، پیشبینی به نتیجه نرسیدن مذاکرات را نکرده بود و به همین خاطر با یک شوک بزرگ روبه رو شد. این یک ضعف برای مدیران اقتصادی است که پیشبینی یک وضعیت محتمل را نکرده باشند و برای هر حالت ممکن برنامه نداشته باشند البته به خاطر مواردی که رئیسجمهور عنوان کردند و فعالان اقتصادی به آن صحه گذاشتند افزایش قیمت نان اجتناب ناپذیر بود اما در این شرایط من فکر میکنم اگر این امر در اردیبهشت سال آینده صورت میگرفت خیلی بهتر بود. به تعویق انداختن این تصمیم تا آن زمان یک هزینه 2 تا 3 هزار میلیاردی برای دولت داشت.
با این اوضاع، وضعیت تورم را در سال آینده چطور پیشبینی میکنید؟
البته من پیشگو نیستم(میخندد) اما به هر حال شاخصهایی در اقتصاد وجود دارد که بر اساس آن میتوان وضعیت اقتصادی سال آینده را پیشبینی کرد. شما ببینید درحال حاضر نفت ایران در تحریم قرار دارد و ایران نمیتواند از حد مشخصی بیشتر نفت صادر کند. از سویی دیگر بدون شک در سال آینده هزینههای ایران افزایش خواهد یافت و جبران این افزایش هزینه برای دولت منتهی به تصمیماتی خواهد شد که منجر به افزایش تورم میشود. البته من معتقدم درحال حاضر نیز تورم واقعی 17-18درصد نیست بلکه در سطح 26-25 درصد است و لااقل در میان کالاهای مصرفی مردم این نرخ بیشتر به واقعیت نزدیک است. با این وضعیت اگر وضعیت اقتصادی کشور اصلاح نشود تورم سال آینده افزایش خواهد یافت. در واقع با این تصمیمگیری اگر روابط ایران با کشورهای غربی اصلاح نشود و همچنان نتوانیم نفت خود را صادر کنیم باید انتظار یک تورم بالای سی تا چهل درصدی را داشته باشیم.
این کسری بودجه از کجا نشات میگیرد؟
ببینید درحال حاضر ایران نزدیک به پنجاه میلیارد دلار برای واردات نیاز دارد. نزدیک به 10 تا 15 میلیارد دلار هم واردات غیرقانونی به کشور انجام میشود. اما درآمد نفتی کشور در حدود 25 تا 30 میلیارد دلار است. در این شرایط امکان افزایش این درآمد به خاطر تحریمهای غیرمنصفانه اعمال شده علیه ایران امکان پذیر نیست. البته صادرات غیر نفتی ایران هم در این شرایط میتواند به کمک دولت بیاید اما باید دید برنامه ریزیها در این زمینه به چه نتیجهای منجر خواهد شد.
دولت اعتقاد دارد که در کنترل تورم موفق عمل کرده است. به نظر شما این موفقیت برای مردم قابل درک بوده؟
اگر وضعیت امروز اقتصاد را با یک سال قبل مقایسه کنید، میبینید که وضعیت مردم بهتر شده است و گرانیها مثل سال قبل افسار گسیخته نیست. اما به هر حال اقلام مصرفی مردم مثل گوشت، نان، لبنیات و ... همچنان با افزایش قیمت مواجه است و این مساله به مردم فشار وارد میکند.
چقدر از این کاهش تورم ناشی از رکود است؟
قطعا رکود نیز تاثیرگذار بوده است. به هر حال وقتی قدرت خرید مردم کم شود، قیمتها نمیتوانند افزایش بیابند. درحال حاضر قیمت ملک به شدت پایین آمده است چون مردم دیگر توانایی خرید ملک را ندارند. نباید این کاهش قیمتها را به پای پایین آمدن نرخ تورم بگذاریم. حتی در این شرایط ممکن است نرخ تورم برخی اقلام به صفر درصد برسد. اگر به رونق نرسیدیم و نرخ تورم را پایین آوردیم، کار بزرگی انجام نشده است. اما شرایط رکود شرایطی است که همه مردم از آن آسیب میبینند.
سهم دولت از این وضعیت که نامطلوب توصیف میکنید را چه اندازه میدانید؟
من معتقد به اشتباهات دولت نیستم. به هر حال کشور در شرایط ناعادلانه تحریم قرار دارد و من معتقدم مجموعه دولت و مذاکرهکنندگان هستهای تمام تلاش خود را برای حل مناقشه هستهای به کار گرفتند. البته من نمیخواهم درباره مسائل سیاسی اظهارنظر کنم اما به نظر من تلاشهای زیادی صورت گرفت تا تحریمهای ناعادلانه علیه ایران لغو شود یا لااقل سبکتر شود اما زیادهخواهی و زورگویی طرف غربی مانع رسیدن به توافق شد. به هر حال دولت باید با راهکارهایی مثل افزایش تولید سعی کند این کسری بودجه را جبران کند.
شما با تمدید مذاکرات موافق بودید؟
به هر حال مذاکرات به اهداف خود دست نیافت اما از دیدگاه من تمدید مذاکرات وین مفید بوده است. باید به این نکته اشاره کنیم که اقتصاد کشور با اتفاقاتی که در جریان مذاکرات افتاده از حالت یأس به سمت امیدواری و نشاط گام برداشته است. ستیزه را باید کنار گذاشت و در سایه دوستی و توافقات منتظر روزهای خوبی برای اقتصاد کشور و فضای داخلی بود. نباید فراموش کرد که تمدید یعنی ادامه راه و این در صورتی است که اگر تمدیدی اتفاق نمیافتاد ممکن بود این مذاکرات با شکست روبهرو میشد و همین موضوع نشان دهنده موفق عمل کردن تیم مذاکرات هستهای است.
صادرکنندگان از افزایش قیمت دلار استقبال میکنند؟
با هر بار جهش و افزایش نرخ دلار در داخل، صادرکنندگان مجبور هستند در مراودات خود با مشتریان و طرفهای تجاری، این افزایش قیمت را تخفیف دهند، بنابراین با این تصور که بالارفتن نرخ دلار به سود طبقه صادرکننده است موافق نیستم. صعود نرخ دلار برای فعالان اقتصادی که در ماههای گذشته صادرات داشتهاند، بیمنفعت نیست و سود مناسبی را عاید صادرکنندگان میکند اما همین صادرکنندگان درحال حاضر باید کالاها را با قیمت بالاتر در بازار داخل خریداری کنند.
یکی از مسائلی که در خلال مذاکرات مطرح شد این بود که دیدارهای مکرر وزیران خارجه ایران و آمریکا درنهایت به افزایش مبادلات تجاری کشور منجر خواهد شد. این اتفاق افتاده است؟
آمریکا نفت ایران را میگیرد اما در ازای آن به ایران دلار نمیدهد بلکه «گندم» و «دارو» به ایران میدهد. البته این بد نیست. چون هم گندم آمریکا کیفیت خوبی دارد و هم داروهای این کشور توانسته قسمتی از نیاز کشور را برای واردات دارو تامین کند. به هر حال در شانزده ماه گذشته نهتنها قطعنامهای علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل تصویب نشده بلکه حتی تلاشی هم برای تصویب قطعنامه انجام نشده است. این وضعیت تفاوت زیادی دارد با زمانی که چندین قطعنامه علیه ایران صادر شده بود. بالاخره «کری» بیکار نیست که مدام با مقامات ایرانی دیدار کند. حتما هر دو طرف با اهدافی وارد مذاکرات شدند و اگر به نتیجه نرسیدند به خاطر خط قرمزها و حفظ استقلال کشور است. ما هم نمیخواهیم عقبنشینی کنیم و دربرابر زیادهخواهی آنان مقاومت میکنیم.
فکر میکنید دولت میتواند روی افزایش درآمدهای مالیاتی به عنوان یک منبع درآمدی جدید حساب باز کند؟
من فکر میکنم بخش تولید ایران گرفتاریهای خاص خود را دارد و دولت نباید بعضی سیاستها را دنبال کند. در زمان رکود درآمدهای مالیاتی نمیتوانند به کمک اقتصاد بیایند. در حال حاضر واحدهای تولیدی فشارهای زیادی را متحمل شدهاند و افزایش این فشارها به نفع تولید کشور نیست.
چه راهکارهایی وجود دارد که ایران در این شرایط بتواند اقتصاد خود را سرپا نگه دارد و به تولید کشور هم آسیب وارد نشود؟
یکی از اولین برنامهها باید تشویق سرمایهداران داخلی باشد برای سرمایهگذاری داخل کشور. یعنی موانع سرمایهگذاری برداشته شود و امکانات لازم در اختیار این افراد قرار داده شود. مساله دیگری که در این زمان اهمیت دارد تعداد بالای سفرهای ایرانیان به کشورهای خارجی است. در این سفرها مقادیر فراوانی ارز مصرف میشود. دولت باید به همه توصیه کند که به جای سفرهای خارجی به سفرهای داخلی بروند. این البته یک کار دستوری نیست. نیاز به کار فرهنگی دارد. دولت مسائل و مشکلات خاص خود را دارد و نمیتواند مستقیما وارد این مسائل شود اما باید توجه شود که گردشگری ایران زیر ساختهای لازم را برای این کار در اختیار ندارد. در بسیاری از شهرهای ایران که پتانسیل جذب گردشگر داخلی وخارجی را دارند هنوز یک هتل مجهز و چند ستاره نداریم. همین افراد توریست، مبلغ قابل توجهی ارز از کشور خارج میکنند.
و بالاخره مساله بودجه. روز یکشنبه نمایندگان مجلس لایحه بودجه را از دولت تحویل گرفتند. چه توصیهای برای نمایندگان و تدوینکنندگان بودجه سال 94 دارید؟
به نظر من چند نکته درباره بودجه سال آینده باید مورد توجه قرار بگیرد؛ اول اینکه نباید توان بودجه را روی دریافت مالیات قرار دهند. به عبارت کلیتر نباید منبع درآمدهای بودجه طوری باشد که تورم زا باشد و به اقتصاد کشور آسیب بزند. مساله دیگری که باید در بودجه مورد توجه قرار بگیرد، مسئله یارانههاست. بارها و بارها به این مسئله تاکید شده که نباید هفتاد میلیون ایرانی یارانه دریافت کنند و در نهایت باید به ده میلیون نفر از دهکهای پایین درآمدی یارانه پرداخت شود. مسئله دیگری که باید در بودجه مورد توجه قرار گیرد نرخگذاری صحیح قیمت نفت برای سال آینده است. من فکر می کنم بهترین نرخ، هفتاددلار برای هر بشکه نفت باشد.
با این حال باید در این مورد نیز کار کارشناسی انجام شود تا کشور دچار کسری بودجه نیز نشود. در آخر نیز باید به قیمتگذاری دلار توجه شود. یکی از تصمیمگیران اقتصادی در مقطعی از ارز 2850تومانی صحبت کرده بودند که به نظرم رقم مناسبتری نسبت به رقم 2600تومانی فعلی است. چون ارز 2600تومانی در عمل وجود ندارد. البته باید دولت سعی کند قدرت دیپلماسی خود را در اوپک هم فعال کند تا قیمت نفت پیش از این کاهش نیابد. من معتقدم اگر چه وین نقاط قوت ایران را در مذاکرات نشان داد اما نتایج اوپک حکایت از ضعف قدرت مذاکره ایران داشت. از سویی دیگر من معتقدم دولت باید با مردم صداقت داشته باشد. اگر کسری بودجه داشته باشیم نباید وانمود کنیم که کسری بودجه نداریم. باید واقعیت را با مردم در میان گذاشت تا زمانی که به کمک آنها نیاز است به کمک دولت بشتابند.