«وحدت کلمه» از جمله کلیدواژههای مورد تاکید و تصریح بنیانگذار انقلاب بود که بارهاوبارها درسخنان مختلف، مردم و مسئولان نظام را دعوت به طی طریق در مسیر همافزایی و وحدت به عنوان عنصر ارتقابخش توانمندیهای داخلی در برابر دسایس دشمنان بیرونی میکردند. تاریخ انقلاب مملو از فراز و فرودهای بسیار و پیدا و پنهانهای پرشمار است.
تدبیر24: حوادث و دگرگونیهایی که در سایه تدبیر و ذکاوت بنیانگذار انقلاب و جانشین ایشان و نیز اتفاق نظر و وحدت رویه کارگزاران عالیه نظام، نتوانسته خدشهای بر پیکره ساختار وارد کرده و همواره کشور از پیچهای سخت و صعب به سلامت گذر کرده است. حال در دهه چهارم انقلاب و در شرایطی که کشور پس از انتخابات سرنوشتساز خرداد 92 بر مدار اعتدال گام برداشته و سپهرهای مختلف توام با آرامش و طمانینه مطلوب در عین تهدیدها و تحدیدها مسیر خود را طی میکند، گاه سخنان و اظهارنظرهایی به منصهظهور میرسد که نهتنها با این خط و مسیر همخوان نیست که در نقطه مقابل آن قرار گرفته و نوعی التهابآفرینی و اختلافافکنی در آن موج میزند. بیشک سرمایههای انسانی انقلاب که از همان آغاز نهضت در دهه 40 شمسی و سپس در گردنههای سخت و صعبالعبور کشور را از بحرانهای مختلف گذرانده و کارنامهای بس روشن و غیرقابل کتمان دارند به ثمن بخس به کف نیامدهاند که با برخی سخنان جهتدار و با رویکردهای خصمانه جناحی و طیفی و نگرشهای نامفهوم و مِنعندی به حوادث انقلاب از دست بروند. جالب آنکه سخنان جهتدار و غیرمنتظره اکنون و پس از سه دهه عنوان میشوند بدون آنکه گفته شود چرا تاکنون پیرامون آن سکوت اختیار شده یا اینکه توضیح داده شود چرا این سخنان با آنچه از زبان امام(ره) شنیده شده و در سیره رهبری سراغ داریم تفاوتی ماهوی و تمامعیار دارد.
اتهامزنیهای عجیب و غیرمنتظره
حجتالاسلام در کنار امام(ره) نشسته و حکم نخستوزیری مهندس بازرگان را به نیابت از بنیانگذارانقلاب قرائت میکند. اینجا شاید اولین جایی باشد که عامه مردم با چهره او آشنا شده و عمق اطمینان پیر انقلاب به وی را درمییابند اما نام اکبر هاشمیرفسنجانی بسیار بیشتر و پیشتر از اینها برای مبارزین خط مقدم انقلاب آشناست. نزدیک به دو دهه این روحانی جوان یکی از ارکان مبارزه بوده و چه در وادی عمل و چه با بذل دارایی نهال انقلاب را بارور کرده است. پس از انقلاب در مناصب و سمتهای مختلف و عالی به ایفای وظیفه پرداخته و آنچنان مورد اعتماد و اطمینان امام(ره) بود که در اوج و بحبوحه روزهای سخت در مقام قائممقام فرمانده کل قوا فرماندهی جنگ را بر عهده میگیرد. تعابیری که پیر و بنیانگذار انقلاب دروصف این یار همیشه همراه دارد بیمثال و بیهمتاست و به اذعان بسیاری از نزدیکان امام(ره)، هاشمی آنچنان مورد وثوق و اعتماد امام بود که رهبر انقلاب بدون هیچ طمانینه و مکثی نظرات و آرای وی را پذیرفته و بدان اعتنا داشتند تا آنجا که در افواه عمومی هاشمی بهواسطه این اعتماد و اطمینان مردم قدرتمند نظام نام گرفته بود. از حُسناتفاق در ماجرای مکفارلین نیز که عدهای درصدد برآمدند تا چهره هاشمی و همفکران اعتدالی وی را مخدوش کنند، امام(ره) در سخنانی بیسابقه با تندترین الفاظ و واژگان آن نمایندگان مجلس را که همگان آنان را میشناسند مورد عتاب و خطاب قرار داده و تصریح داشتند که ماجرا در راستای منافع ملی ما و انقلاب رقم خورده و کسی نمیتواند متعرض دستاندرکاران شود. حال پس از سه دهه چطور نزدیکترین همراه امام و سیاستمدار مورد وثوق بنیانگذار انقلاب، مردی که در کارنامه خود بیش و پیش از هر سیاستمداری در سمتهای مختلف انتصابی و انتخابی به ایفای وظیفه پرداخته و با تصریح صریح مقام معظم رهبری هیچکس برای ایشان آیتا... هاشمی نخواهد شد و اکنون نیز ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را در اختیار دارد و مخلص کلام آنکه خود از بنیانگذاران انقلاب و از شاخصترین چهرههای آن بوده، عامل دشمن و نفوذی معرفی میشود، تا تیشه به ریشه درختی بزند که نقد جوانی به پای آن ریخته و بیش از نیم قرن در راستای اعتلای آن عمر خود را مصروف داشته است! کلامی که بیش و پیش از هجمه به هاشمی، بیانصافی در حق انقلاب و نظام و بنیانگذار آن است که به چنین فردی تا این میزان اعتنا و اعتماد داشته که در بحرانیترین شرایط سرنوشت کشور را در سختترین روزهای جنگ به وی سپرده است.
چرا اکنون و در این زمان؟
طی چند سال اخیر هجمه به آیتا... هاشمی از سوی منتقدین وی به امری روزمره تبدیل شده است اما پس از پیروزی نمایان گفتمان اعتدال و اثبات عدم کارایی چنین تاکتیک و ابزارهایی، منتقدان سعی کردند با کمی تلطیف و به شکلی غیرمستقیمتر و یا حداقل با آتشباری سبکترهجمهها را روانه کنند اما طی چند روز گذشته طی یک مصاحبه بیسابقه سخنانی علیه آیتا... هاشمی و سوابق وی در انقلاب گفته شد. مردی که بینام وی هیچیک از برگهای شناسنامه انقلاب ورق نمیخورد و اکنون عکس آن چیزی عنوان میشود که خود در برافراشتنش سهم داشته و اکنون رئیس مجمع تشخیص مصلحت آن است. چرایی این هجمه ناگهانی در این برهه زمانی نیز خود محل تامل فراوان است. اگر آنگونه که عنوان میشود هاشمی چنین فردی است چرا سه دهه سکوت شده و وی در این مدت عالیترین مناصب نظام را در اختیار داشته است؟ چرا در همان برهه ادعایی، امام راحل دقیقا همسو با رئیس مجلس وقت و یاران وی موضع گرفته و به حمایت از آنان در برابر حملات و هجمهها آن هم با آن شکل قاطعانه پرداخت و اکنون به یکباره همان ایرادات پس از سه دهه بازگویی میشود؟ چرا اکنون که کشور در آرامش مطلوب سیاسی قرار داشته و کارزاری سخت در برابر دشمنان بیرونی در جریان است، به یکباره این سخنان جنجالی و هیجانی به منصهظهور میرسد؟ هر ناظر منصفی به خوبی میداند که نام هاشمی و خدمات وی چه آن را بپسندیم و چه نپسندیم از تارک انقلاب و نظام زدودنی و فراموش شدنی نیست و اینگونه اظهارات تنها دستمایه مانورهای تبلیغاتی ناخیرخواهان و مغرضان به کمین نشسته است و خوب است مصالح عمومی بر دلخوریهای فردی و نگرشهای جناحی تفوق یافته و رجحان یابد که بیشک خیر عمومی در آن است.