باید ظرفیتهایی ایجاد شود تا تمامی جریانات متفاوت و متضاد با یکدیگر، بتوانند با رویکردهای غیرمتعارض با منافع ملی وارزشهای تعریف و تبیینشده در قانون و نه در برداشتها و سخنرانیهای افراد و . . .
تدبیر24: اکثریت قریب به اتفاق کشورها با اجماع ملی نقشه راه رشد و توسعه و پیشرفت خود را بر اساس قانون و با درنظر قراردادن منافع ملی همراه با مقتضیات زمانه خود به نحوی ترسیم و طراحی نمودهاند که عبور از آن، هر آینه غیرممکن است وعدول از آن را تحت هرعنوان واعتقادی، همواره خط قرمز خوددانسته مطلقا آن را برنمیتابند. چنین نیست که این خط قرمزها هر روز توسط افراد و جریانات سیاسی دارای نفوذ دچار تغییراتی گردد وانگهی اینچنین هم نیست که این خطوط قرمز به اندازهای باشد که راه برای خدمت به کشور در لابهلای آن گم شود. در جامعه ایران برخی از این خطوط قرمز که غالبا بر ساخته جریانات سیاسی و... است، سبب شده که سرعت توسعه وهمبستگی کند شود. البته تردید نمیتوان کرد که توسعه همهجانبه نیازمند توسعه آستانه تحمل احزاب و گروهها، شخصیتها و از دیگر سو مسئولان نیز میباشد.
از دیگر سو، باید ظرفیتهایی ایجاد شود تا تمامی جریانات متفاوت و متضاد با یکدیگر، بتوانند با رویکردهای غیرمتعارض با منافع ملی وارزشهای تعریف و تبیینشده در قانون و نه در برداشتها و سخنرانیهای افراد و شخصیتها، همدیگر را تحمل کرده و در کنار یکدیگر برای آبادانی ایران کار کنند و با دشمن فرضکردن یکدیگر، خود و دیگری را حذف نکنند.
ضرورت دارد همه چیز در ترازوی انصاف و عدالت سنجیده شود و نه اینکه رفتارها و کنشهای سیاسی واجتماعی افراد بر اساس معیارهای فردی و شخصی مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. بهعبارت دیگر باید قوانین و قواعد پذیرفته شده اجماعی، ملاک داوری تمامی حسن و قبحها و رفتارها و کنشهای سیاسی و اجتماعی باشد و سخنرانیهای افراد در محیطها و فضاهای سیاسی واجتماعی و دانشگاهی، هر آینه بر همین اساس مورد داوری وارزیابی قرار گیرد. اینکه درمورد انجام سخنرانی یک شخصیت سیاسی و اجتماعی یا حزبی اعم از موافق ومخالف، در مجامع مختلف خواسته شود به ملاکهایی غیر از قانون و قواعد مشخص، استناد و داوری شود، نمیتوان فضای کشور را به سمتوسوی آگاهیبخشی و تعادل و منطق و تعامل سازنده وانسجامآفرینی سوق داد و اعمالسلیقه در تصمیمگیریها منجر به چالشهایی در جامعه خواهد شد.
همچنین باید درنظر داشت هنوز این آمادگی ایجاد نشده است که بازگشت مطلق و بدون کم وکاست به ارزشهای ایدهآل داشته باشیم اما این بدین معنا و مفهوم نبوده و نیست که به خواستها ومطالبات نسلهای امروزی که مطالبات و نیازهای متفاوتی با نسل قبل دارند بیتفاوت بود و صدای آنان را نشنید و این تفاوتها را درسیاستگذاریها وبرنامهریزیهای کشور موردنظر قرار نداد و اینگونه نباشد که صداهای متفاوت و بعضا مخالف با فهم و برداشت خود را، همواره صدایی مخالف دانست و به تبع آن راه را بر اجابت خواستها و اندیشههای آنها بست.