آدم هایی هستند که وقتی می رسند به قدرت، مست می شوند و می ترسند از آنکه رخنه ای بیفتد در قدرتشان. همیشه همینطور بوده و هست،
تدبیر24: آیت الله هاشمی رفسنجانی طی سخنانی صریح در ماه محرّم امسال، تاکید کرد: جایگاه مظلوم و ظالم را باید حضرت اباعبدالله(ع) برای تاریخ روشن می کردند که در اوج فداکاری کرده اند. کسانی هستند که خیال می کنند دیگر قدرتشان تمام شدنی نیست و می خواهند نفس کشی جلویشان نباشد، هر چه ببینند برایشان اهمیتی ندارد. می ریزند، می گیرند، زندان می کنند، شکنجه می دهند خبرهایش را قطع می کنند، سانسورش می کنند، اجازه نمی دهند به بچه هایش خبرش را بدهند. خوب اینها همه ظلم های بزرگی است.
در متن سخنرانی منتشرنشده ایشان در آبان ماه سالجاری آمده است:
به این آیه شریفه توجه کنید در قرآن سوره نساء، "لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الی من ظلم"، این آیه هر کلمه اش واقعا یک درس جداگانه است.
اولین درس این آیه آن است که خدا اصولا دوست نمی دارد، شما حرف بد، زشت و اذیت کننده و آزاردهنده بگویید و جامعه ای را، فردی را خانواده ای را، آزار بدهید. حالا وقتی که حرفی خدا به گفتنش راضی نیست، نتیجه عملش که دیگر معلوم است.
البته این جمله اول این آیه استثناء هم دارد که مهم است من می خواهم اینجا درباره استثنائ آن حرف بزنم، استثناءاش این است، "الی من ظلم"، این فقط مظلوم است که حق دارد علیه ظالم صدایش را بلند کند. این جهر بالقول است، لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الی من ظلم جهر بالقول سوء. " جهر بالقول "در جلسات خصوصی در رابطه افراد با هم آنقدر گناه ندارد، گناه زیاد اینکار زمانی است که انسان با صدای بلند در رسانه ها، آنهم در رسانه هایی که میلیونها نفر می تواند مستمع داشته باشد، آبروی کسی را ببرد یا در رابطه با کسی بد بگوید.
این یک درس جهانی است از خدای جهان، هر کس بخواهد ظلم بکند، خداوند آن را مباح کرده که برای کشف ظلم او برای نشان دادن و افشا کردن کار زشت او انسان صدایش را بلند بکند به هر نحوی که راهش را دارد یا امکانش را دارد یا به هر حال برنامه این نبود که یک ظلمی بشود و بعد هم در تاریخ گم بشود، باید کاری بشود که هیچ وقت در هیچ قسمتی از تاریخ این ظلم نتواند توجیه بشود که کسی بگوید این ظلم توجیه دارد. این صحنه های آخر ماجرای کربلا اوج فداکاری امام حسین(ع) است. برای مظلوم شدن آن نقطه اساسی اش این است که در چنین شرایطی مظلوم شدن و نشان دادن ظلم طرف حاکم آنجا اصل کار است که مردم ببینند آن جریان حاکم چقدر ظالم است و ببینند این کسانی که از آنها دفاع می کنند، چقدر مظلومند. این را باید حضرت اباعبدالله(ع) برای تاریخ روشن می کردند که کرده اند.
همیشه احمقانه ترین – شنیع ترین- کار را ظالمان می کنند، ببینید اینها کسانی هستند که خیال می کنند دیگر قدرتشان تمام شدنی نیست و می خواهند نفس کشی جلویشان نباشد، هر چه ببینند برایشان اهمیتی ندارد. می ریزند، می گیرند، زندان می کنند، شکنجه می دهند خبرهایش را قطع می کنند، سانسورش می کنند، اجازه نمی دهند به بچه هایش خبرش را بدهند. هرچه می توانند - می کنند و ابایی هم از انجامش ندارند- خوب اینها همه ظلم های بزرگی است.
آدم هایی هستند که وقتی می رسند به قدرت، مست می شوند و می ترسند از آنکه رخنه ای بیفتد در قدرتشان. همیشه همینطور بوده و هست، ببیند حجاج – این یوسف- چی کار می کرده و دیگران چی کار می کردند، البته حالا دیگر مدرن تر شده، ظلم ها و شکنجه ها و راه های خاص و شکنجه های روانی و جسمی در خیلی از جاها انجام می شود. برای حفظ قدرت، ظالم مسلط هیچ مهاری ندارد و همینجور جلو می رود تا اینکه یکدفعه زیر پایش خالی می شود و می ریزد، حالا اگر مردم باشند مردم یک حکومت درستی درست می کنند و مدتی هستند ولی دوباره از داخل خود مردم یک عده ای پیدا می شوند و شروع می کنند به ویژه خواری و کارهای دیگر و به تدریج همینجورهایی که می بینید تاریخ مجدد تکرار می شود و تکرار می شود... وترکبون طبق عن طبق