گفتههای اخیر یکی از تهیهکنندگان سینما درباره شلاق زدن به سینماگران در دهه ۶۰ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار تکاندهنده بود؛ اما آیا حقیقت چنین اتفاقی در مجموعهای که متولی فرهنگ کشور است، رخ داده یا این تنها یک ادعاست؟ شخصی که گفته میشود در دوران وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد در ساختمان بهارستان شلاق خورده، مدعی است که این واقعه تلخ نهتنها حقیقت دارد، بلکه یک هفته طول کشیده است.
تدبیر24:حسین فرحبخش، تهیهکننده و کارگردان سینمای ایران همزمان با رونمایی از کتاب مصاحبهها و گفتارهای سینمایی سیدمحمد بهشتی از مدیران پیشین سینمای ایران، گفتوگویی داشت که در نوع خود عجیب بود؛ اما حاوی یک ادعای بزرگ نیز بود که ظاهرا پیش از این نیز بیان شده ولی هیچگاه مورد توجه قرار نگرفته است.
هرچند بخشی از عملکرد فرحبخش و به خصوص گفتههایش در چند سال اخیر مورد تأیید «تابناک» نیست، گفتههای اخیر او درباره فعال شدن مدیران دهه 60 در نوع خود عجیب و مشتمل بر ادعایی بود که اگر حقیقت داشته باشد، بسیار متأثرکننده است و برخی اظهارنظرها درباره اینکه دهه 60 دهه طلایی سینمای ایران بوده را به چالش میکشد و اتفاقا این گمانه را پررنگ میسازد که بسیاری از وقایع امروز سینما از جمله عدم اکران فیلمهای خارجی در ایران، ریشه در آن دوران دارد.
فرحبخش در اینباره گفته است: «متأسفانه برخی از مدیران دهه 60، آقای عبدالله علیخانی را در طبقه بالای حراست وزارت ارشاد فَلک کردند! سند آن موجود است. این در حالی است که این مدیران مدعی هستند ما در آن زمان به کسی کاری نداشتیم. آنان با کدام حکم و به چه جرأتی به دفتر کار یک سینماگر میریختند، هم فیلمهایش را میبردند و هم خودش را فلک میکردند؟! ماه زیر ابر نمیماند. آقای عبدالله علیخانی هنوز زنده است و میتوانید از او بپرسید. این هم بابت اینکه ایشان فیلم خارجی داشت. اصلا بابت هر چیزی. مگر میشود شما یک نفر را در طبقه بالای ارشاد زندانی کنید و او را فلک کنید؟ بعدها که ایشان شکایت کرد، قوه قضائیه آقایان را تبرئه کرد. ضمن اینکه فیلمهای او را داخل کامیون ریختند و بردند آتش زدند».
خبرنگار «تابناک» برای پیگیری صحت و سقم این ماجرا به سراغ شخصی رفت که ادعا شده در وزارت فرهنگ و ارشاد شلاق خورده است؛ مجموعه دولتیای که ذاتا نه جایگاه قضایی داشته و دارد و نه شأنش شلاق زدن به یک تهیهکننده سینماست؛ اما انگار در دورهای چنین اتفاقهایی رخ داده است.
عبدالله علیخانی این موضوع را تأیید میکند و وقوعش را به دوران معاونت سینمایی فخرالدین انوار در سال ۱۳۶۳ ارجاع میدهد.
او در این زمینه میگوید: تا چند سال پس از انقلاب، هنوز فیلمهای خارجی در سینماهای ایران پخش میشد و برخی از آن فیلمها نیز در اختیار بنده و دیگر تهیهکنندگان بود. آقای انوار و همکارانشان در سال ۶۳ ضربالاجلی تعیین کردند که مطابق با آن، باید مدارک فیلمهای خارجی را به وزارت ارشاد ارائه میکردیم؛ اما زمان لازم برای این کار بسیار اندک در نظر گرفته شده بود و امکان چنین اقدامی در این زمان کوتاه نبود.
این تهیهکننده سینما ادامه میدهد: ما بیست سی نفر بودیم که به وزارت ارشاد رفتیم و درباره این مهلت اندک اعتراض کردیم. بعد از آن بود که یکباره از دفتر مدیرکل وقت حراست وزارت فرهنگ و ارشاد، در دفتر من ریختند و من را به حراست وزارت فرهنگ و ارشاد -که طبقه پایین دفتر وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود - بردند و برای مدت یک هفته حبس کردند. البته تنها من نبودم و اشخاص دیگری را هم گرفتند.
او درباره وقایعی که در این یک هفته رخ داد، به تلخی میگوید: در این مدت، بنده را جوجهکبابی (یک روش خاص که فرد را مانند جوجه میبندند تا مضروب نتواند از ضربه بگریزد) کردند. علاوه بر این، کف پایم شلاق میزدند و میگفتند روی موزاییک راه برو تا خونمردگی به وجود نیاید. باورم نمیشد که در وزارت فرهنگ و ارشاد چنین اتفاقی برای من میافتد.
او در پاسخ به این سوال که آیا زمان دستگیری حکم قضایی داشتند؟ اظهار میکند: تا آنجا که میدانم، وزارت ارشاد مسئولیتی برای دستگیری ندارد و وزارت ارشاد هم جایی برای بازداشت نیست اما در هر حال من حکمی ندیدم و به هر حال در آن سالها حراست آنجا اسلحه داشت و با بیسیم و کلاشینکف آمده بودند و طبیعتا من مجبور بودم همراهشان به حراست وزارت فرهنگ و ارشاد بروم.
علیخانی درباره قضاییشدن موضوع نیز میگوید: چون میدانستند با این اتفاقی که افتاده من پیگیر ماجرا میشوم، ماجرا را قضایی کردند و تا دو سال بعد از آن، به دادگاه میرفتیم و بعد در همان سالها به ما گفتند یک نامه بنویسید و بگویید اشتباه کردید و فیلمها مبتذل بوده، و الا زندان میروید که ما هم به واسطه جو آن دوران نوشتیم، ولی در نهایت در مراحل قضایی تبرئه شدیم. با این حال، چنان زهرچشمی گرفته بودند که دیگر جرأت پیگیری قضایی نداشتیم.
علیخانی تأکید کرد: لیست فیلمها موجود است و اتفاقا قبل از اینکه چنین ماجرایی برای ما به وجود بیاورند، تلویزیون پس از انقلاب، خیلی از این فیلمها را از بنده خریده بود و تا آن زمان پخش میکردند که در این زمینه به فیلمهای «بیدار باش»، «نبرد العلمین» و «رنجرها» میتوانم اشاره کنم. به همین دلیل، این ادعا که ما خودمان به واسطه آنچه بر ما رفته بود، امضایش کردیم، فاقد صحت بود.
تلاشهای «تابناک» برای برقراری ارتباط و اخذ توضیح از مسئولان مستقیم در این ماجرا حاصلی نداشت اما در عین حال در این ارتباط آماده انتشار نظریات طرفین ذینفع بهویژه مسئولان وقت معاونت سینمایی و اداره کل حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.