رائول بر خلاف برادرش فیدل ، به این نتیجه رسید که اگر اقتصاد کشورش را در دایره محدود داخل کشور نگه دارد و به اقتصاد شتابان جهانی متصل نسازد، باید فروپاشی اقتصاد کشورش را شاهد باشد که پیامد آن، آسیب جدی به ارزش هایی است که سال ها به خاطرشان با "امپریالیسم" مبارزه کرده اند.
تدبیر24: 17 دسامبر 2014 ، خبر از سرگیری روابط آمریکا و کوبا تیتر یک رسانه های جهان شد، به ویژه آن که این خبر بسیار غافلگیر کننده بود و بسیاری، بعد از اعلام توافق متوجه شدند که دو کشور از 18 ماه پیش با میانجیگری واتیکان درگیر مذاکره با یکدیگر در کانادا بودند.
در پی این توافق، مردم کوبا به خیابان ها ریختند و پایان نیم قرن قطع رابطه و تحریم را جشن گرفتند.
با توجه به این که ایران و آمریکا نیز دهه هاست که رابطه دیپلماتیک با یکدیگر ندارند و از این رو، تحریم های فراگیر متوجه کشورمان شده است، توافق کوبا می تواند برای دو کشور ایران و آمریکا، درس آموز باشد:
1 - باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا اذعان کرد که نیم قرن تحریم و منزوی کردن کوبا ، حاصلی نداشته است.
وی تصریح کرد: تصمیم گرفتیم سیاست قدیمی برای انزوای کوبا را پایان بدهیم سیاستی که نتوانست در کوبا تغییری ایجاد کند.
سخن اوباما، البته مقرون به واقعیت است.در سال 1961 فیدل کاسترو، اموال آمریکا در کوبا را ملی اعلام کرد. در واکنش به این اقدام ، آمریکا کوبا را تحریم کرد؛ تحریمی که بیش از نیم قرن به طول انجامید ولی سودی به حال آمریکا نداشت و حتی نتوانست حکومت را از "کاسترو" ها بگیرد و تغییری در نظام سیاسی کوبا ، آن هم در 177 کیلومتری مرزهای ایالات متحده ایجاد کند
تنها نتیجه تحریم ها، تنگدستی مردم کوبا بود که ناچار شدند به مدت نیم قرن در فشار زندگی کنند. اما فقر کوبایی ها چه سودی به حال آمریکا داشت؟ مردم کوبا تحت فشار زندگی کردند ولی از فقر آنها، نصیبی عاید آمریکا نشد.
تحریم نیم قرنی آمریکا علیه کوبا، نه تنها به تضییفات مادی شهروندان کوبایی انجامید، بلکه شرکت های آمریکایی را نیز از بازار همسایه و میلیاردها دلار پول راحت، محروم ساخت.
در این سوی دنیا نیز،سال هاست که آمریکا، ایران را تحریم کرده است. این تحریم هر چند مردم ایران را تحت فشارهای مادی قرار داده ، اما واقعیت این است که نمی تواند تغییری در حکومت ایجاد کند. ایران که سهل است، کره شمالی که هرگز به اندازه ایران ثروتمند و پر نفوذ نیست هم تحت تحریم ها ، همچنان به حیات خود ادامه داد و حتی به سلاح اتمی هم رسید. مردم کره شمالی ، البته فقیر شدند اما فقر آنها تأمین کننده اهداف آمریکا نبود.
بنابراین، همان گونه که اوباما به درستی گفته است، سیاست تحریم و منزوی ساختن کشورها، هرگز اهداف کشورهای تحریم گر را محقق نخواهد کرد. از این رو، درسی که آمریکا باید از توافق خودش با کوبا بگیرد، این است که سیاست تحریم را در قبال ایران نیز کنار بگذارد تا هر دو کشور و ملت، از مزایای سرشار ارتباط همسان، بهره مند شوند. این، نه فقط به سود ایران، که به نفع آمریکا نیز هست.
2 - رائول کاسترو، در شرایطی توافق با آمریکا را پذیرفت که اقتصاد کشورش در آستانه فروپاشی بود. او در سال های اخیر کوشید با اصلاحات اقتصادی، اوضاع را بهبود بخشد. از جمله خرید و فروش خانه را آزاد کرد و خصوصی سازی های محدود مانند داشتن فروشگاه های کوچک را بلامانع دانست. همچنین 6 سال پیش برای اولین بار ، داشتن تلفن همراه را در کشورش آزاد کرد که اتفاق مهمی در کوبا به شمار می رفت.
با این حال، رائول بر خلاف برادرش فیدل ، به این نتیجه رسید که اگر اقتصاد کشورش را در دایره محدود داخل کشور نگه دارد و به اقتصاد شتابان جهانی متصل نسازد، باید فروپاشی اقتصاد کشورش را شاهد باشد که پیامد آن، آسیب جدی به ارزش هایی است که سال ها به خاطرشان با "امپریالیسم" مبارزه کرده اند.
اقتصاد ایران و سایر مؤلفه های قدرت در آن، به مراتب در سطح بالاتری از کوبای 11 میلیون نفری است. اما واقعیت این است که هر هیچ قدرتی ، هر اندازه هم که توانمند باشد، باز نمی تواند به تنهایی بار حیات در جهان جدید را به دوش بکشد به ویژه آن که دنیا، بسیار بیش از گذشته، درگیر رقابتی است که حتی یک روز هم در آن، اثرگذار است.
تدبیر ایجاب می کند که قبل از آن که وضعیت اقتصادی ایران به وضع کوبا دچار شود، بهبود روابط خارجی ایران به طور جدی تری در دستور کار قرار گیرد. بدیهی است که اگر این روند با در نظر گرفتن "عزت،حکمت و مصلحت" دنبال شود، هر گونه توافقی بزرگی در سیاست خارجی، می تواند از سر عزت امضا شود.