پرونده هستهای ایران ابعاد گستردهای در 12 سال اخیر پیدا کرده است. قطعا اگر در ژنو 3 تصمیم قطعی برای هر دوطرف به صورت واضح گرفته میشد و زمینه ایجاد فضای مثبت از سوی غرب . . .
تدبیر24: در ارتباط با آیندهنگری در بحث مذاکرات هستهای از چند روش میتوان بهرهبرداری کرد. اگر خواسته شود نگاه کوتاهی به روند مذاکرات از ابتدا تاکنون شود، باید به تحلیل پیشرانها و روندها و حتی گامی آنسوتر به سناریوهای نوشتهشده در این باب توجه کرد. تمام رخدادهایی که در دورنمای توافق هستهای اتفاق افتاده است نشان میدهد که رسیدن به یک نتیجه اصولی و قابل اجرا برای ایران و آمریکا، گام نهادن در چارچوب یک منطق سیاسی خواهد بود و لذا هرچه این توافق در یک مسیر عملیاتی پیش رود برای هر دو طرف میز مذاکره بسیار پسندیدهتر است. به نظر میرسد شرایط کنونی به نحوی است که یک فضای مثبت درجهت تسلط واقعیتها پدیدار شده بهگونهای که دورنمای فضای هستهای امیدوارکننده است. دوطرف در شرایط موجود باید به حداقل خواستههای خود در چارچوب مذاکرات بسنده کنند و با بنا گذاشتن در رسیدن به حداقلها زمینههای توافق جمعی را فراهم آورند. بهگونهای که دست یافتن به افزایش سطح غنیسازی برای ایران و اطمینان از صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران برای طرف مقابل واضح و مشخص باشد. این امر در شرایطی مهیا میشود که عقلانیت و خرد سیاسی برای تصمیمسازان و تصمیمگیران دو سوی مذاکرات امکانپذیر شود. در این شرایط است که میتوان اذعان داشت، بازگشت به نقطه قبل از آغاز مذاکرات هستهای امکانپذیر نخواهد بود. نفوذ آمریکا در فضای حقوق بینالملل عاملی برای زیر فشار قرار دادن ایران در بحث هستهای است و شورای امنیت دراثر فشار آمریکا و قدرتهای بزرگ دیگر رویکردی دوگانه اتخاذ نموده است. تاثیر این قدرتها منجر به صدور 4 قطعنامه این شورا درخصوص دانش و فناوری انرژی هستهای در ایران بوده است. اما صدور قطعنامههای ضدایرانی، اقداماتی کاملاً سیاسی بوده که شورای امنیت با اعمال فشار سیاسی دولتهای قدرتمند ازجمله آمریکا صادر کرده است و ازنظر حقوقی مشروعیتی ندارند. در منشور ملل متحد یکی از راههای پیشبینی شده جهت اعمال فشار برکشورهای ناقض صلح یا متجاوز، برقراری تحریم بهعنوان یک راهحل غیرنظامی میباشد که شورای امنیت درخصوص ایران که هیچگاه برای رسیدن به حق قانونی خود دست از تلاش برنداشته اعمال کرد. اما آنچه مسلم است پرونده هستهای ایران ابعاد گستردهای در 12 سال اخیر پیدا کرده است. قطعا اگر در ژنو 3 تصمیم قطعی برای هر دوطرف به صورت واضح گرفته میشد و زمینه ایجاد فضای مثبت از سوی غرب فراهم میشد امروز نهتنها پرونده مذاکرات هستهای بلکه پروندههای حاشیهای دیگر نیز حل و تمام شده بود. عدم تحقق به یک تصمیم واقعی و قطعی بهدلیل حاشیهدارکردن این پرونده و کشاندن آن به جریانات حقوق بینالملل بود که آنها معتقد بودند ایران در مقابل قوانین حقوق بشر ایستاده است و ایران نیز با قاطعیت در برابر آنها مقاومت کرده است و از حق خود دفاع کرده است. انباشت و گذار پرونده از حقوقی به سیاسی و از سیاسی به امنیتی و تهدیدهای آمریکا و کنگره و اتحادیه اروپا این پرونده را دچار افت کرده و باید دقت و تامل بیشتری برای استفاده از فرصت باقی مانده داشته باشند. ایران در این مسیر تمام کوشش و تلاش خود را به عمل آورده اگرچه گاهی در مسیری گام برداشته که بسیار پرهزینه بوده است اما تلاش خود را انجام داده است. آنچه باید در این خصوص مورد توجه قرار گیرد، استفاده از نقشهراهی برای سیاستمداران است که با هزینه کم برای ملتها به مقصد برسند. تحرکات در دوطرف زمینهساز فشار بیشتر شده بنابراین باید از عقلانیت سیاسی که روش چگونه زیستن را نشان میدهد، عبور کرده و به مرحله خرد سیاسی که چگونه آینده را بسازیم، برسیم.