روشنفکر در معنای کلی که اندیشمندان و جامعهشناسان به آن تاکید دارند، حرفهای ساده زدن، از واقعیتهای عمیق جامعهای است که در زمان وجود دارد؛ جامعه و . . .
تدبیر24: در نگاهی تحقیقی به دیدگاه، روش، رویکرد و نوشتارهای همه اندیشمندان و فیلسوفانی که ما جریان روشنفکری را با نظرها و رویکردهای آنان میشناسیم یا حداقل به تفسیر و تحلیل میپردازیم، میبینیم که نگاه آنان یک نگاه هجو است به داستان روشنفکری روز. این مسئله در نوشتههای نویسندگان بزرگ هم قابل بررسی است مثلا آثار بکت یا نمایشنامههای یاسمینا رضا، یا در ایران، نوشتههای سیمین دانشور. وقتی همه اینها را پیمیگیریم، میبینیم که نگاهشان از همان رویکرد هجوی نسبت به جریان روشنفکری یا حداقل جریان مدعی روشنفکری است و گویی با آن همیشه دارای مشکلی اساسی هستند. چرا که گویی به شکل یک بیماری در جریان تحصیلکردگان ما رشد کرده. آنها از روشنفکری که معنایش روشننمایی ذهن افراد و دیگران نیست و در واقع معنی جامعهای است که افرادش همواره همدیگر را نفی میکنند و در دل خودشان خودشان را تحقیر میکنند، هرگز دفاع نمیکنند بلکه با آثارشان هجو این جریان را نشان میدهند. به نظرم روشنفکر در معنای کلی که اندیشمندان و جامعهشناسان به آن تاکید دارند، حرفهای ساده زدن، از واقعیتهای عمیق جامعهای است که در زمان وجود دارد؛ جامعه و جریانهایی که در آن همه ما در هر گروه و صنفی با آن درگیر هستیم. به همین خاطر است که متنهایی مانند نوشتههای افرادی که از آنها نام بردم، به واقع کلمه، متنهای اساسی جریان روشنفکری است که در معنای آنها روشنفکری و در اجرا یا نمایش برای عموم مردم، عامهپسند است. در سالهای گذشته بودهاند افرادی که از این نوع نگاه جامعه ما را رصد کردهاند، مثلا افرادی مانند علیرضا کوشک جلالی یا پیمان قاسمخانی. پیمان قاسمخانی، با مجموعه نوشتارها و فیلمهایی که در قالب طنز و کمیک ایجاد شدند و سینما را به منجلاب کشیدند مخالف است اما در عین حال میآید و «ورود آقایان ممنوع» را مینویسد یا «مارمولک» را مینویسد. به همین خاطر است که میبینیم او در عین روشنفکرنمایی، به معنای روشنکردن ذهن اذهان جامعه و بالا بردن سطح آگاهی آنها، هجوی بر روشنفکری دارد. پس مخاطبش از یک لولهکش ساختمان تا یک استاد دانشگاه گسترده میشود. بنابراین فکر میکنم که چنین رویکردی پل ارتباطی هنر امروز ماست، و هنر امروز باید به این سمت برود. چرا که دیگر هنر برای هنر در جامعه پر شتاب، مدرنیتهزده و معاصر، پاسخ نخواهد داد. بنابراین، هنر و روشنفکری اصیل ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند و اگر میبینیم که فیلمهایی مانند «مارمولک» یا «خانه پدری» حساس میشوند، به دلیل همین ارتباط نزدیک است.