به گزارش خبرنگار تدبیر24، دولت محمود احمدی نژاد بدون شک ثروتمند ترین دولت پس از انقلاب است، دولتی که رشد شگفت انگیز قیمت نفت درآمدهای ناشی از فروش نفت خام و فرآورده های نفتی را نیز افزایش داد، این دولت اما بدهکارترین دولت پس از انقلاب هم بود، حیف و میل بیت المال و هزینه کردهای بی دلیل و بذل و بخشش های عجیب نه تنها سرمایه ای از این درآمد نفت بر جای نگذاشت بلکه آنطور که کارشناسان اقتصادی گفتند، کشور با حجم بالایی از بدهی به حسن روحانی تحویل داده شد.
با آمدن روحانی بازار روی خوشش را به مردم نشان داد و سکه و ارز با کاهش قابل ملاحظه قیمت در بازار داخلی عرضه شدند، افزایش ارزش ریال ایران در برابر دلار و تلاش وزیر نفت برای افزایش صادرات نفتی این امید را ایجاد کرد که آینده ای نزدیک از حجم بدهی های بازمانده از دولت احمدی نژاد کاسته خواهد شد، دولت درخواست انصراف از دریافت یارانه را نیز مطرح کرد و البته تجربیات تلخ بجا مانده از بحران های اقتصادی چند سال قبل مانع بر موفقیت آن شد. مجموع این شرایط در سال اول دولت روحانی ادامه داشت تا اینکه همزمان با طرح زمزمه هایی از به توافق رسیدن ایران به گروه موسوم به 1+5 کارشکنی های بین المللی برای سنگ اندازی در مقابل ایران آغاز شد. کارشکنی هایی که به شکل همزمان در داخل کشور نیز تحت پروژه ای با اسم رمز دلواپسی به مرحله اجرا درآمد.
این کارشکنی ها در اوایل آذر ماه امسال به اوج خود رسید، درست زمانی که دلواپسان در داخل با برگزاری همایش های مختلف سعی در به حاشیه بردن و کم اهمیت جلوه دادن مذاکرات، حمایت رهبری از مذاکره کنندگان و نتایج توافق ژنو بودند، هواپیمای حامل وزیر خارجه سعودی در فرودگاه وین به زمین نشت تا سعودالفیصل در هواپیمایش میزبان همتای آمریکایی خود، جان کری باشد، کسی نمیداند در آن دیدار چه گذشت و بعدها جزئیات زیادی از محتوای صحبت های دو وزیر امور خارجه منتشر نشد اما مجموع آنچه که میان کری و فیصل گذشت سبب شد تا مذکرات برای مدت شش ماه دیگر تمدید شود و دلواپسان نیز سرخوش از نتایج دیدار کری و فیصل در روزنامه هایشان به صهیونیست ها پیام دهند که مذاکرات نتیجه ای جز " هیچ " نداشته و خیالشان آسوده باشد!
تنها چند روز پس از این دیدار بود که بحران آفرینی جدید برای کشور ایجاد، بحران آفرینی که سعودی ها با کاهش قیمت نفت در اوپک آن را کلید زدند و رسانه های دلواپس داخلی نیز همسو با این جریان به تیتر زنی و گزارش نویسی پرداختند، این رسانه ها یک روز وزیر نفت را به شکست در دیپلماسی نفتی متهم کرده و روز دیگر دیپلماسی روحانی و ظریف را به زیر سوال بردند تا شاید با همدست شدن با سعودی ها انتقام شکست خود از مردم در 24 خرداد را بگیرند. اما از اصل یک ماجرا غفلت کردند.
پیش بینی تیم اقتصادی روحانی از شرایط کنونی، فضایی را فراهم کرد که کاهش شدید قیمت نفت نتواند بر بودجه و هزینه کرد های کلان کشور تاثیرگذار بیفتد، آنطور که محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت گفته است در بودجه 94 کمترین میزان وابستگی به نفت در سال های پس از انقلاب پیش بینی شده بطوریکه در بودجه سال آینده کشور تنها یک سوم از کل بودجه از طریق درآمدهای نفتی تامین خواهد شد و مابقی آن مبتنی بر اقتصاد غیر نفتی است.
این شرایط گرچه مصداق بارزی از مثل معروف «عدو شود سبب خیر...» به حساب می آید؛ اما همچنان باید درس های زیادی از آن گرفت و آن را بکار بست، این روزها باید قدردانی دلواپسان، سعودی ها، آمریکایی ها و همپیمانانشان بود. اقدام کینه جویانه آنان برای انتقام از دولت و ملت ایران چرخ های صنعت، پتروشیمی و ... رادر کشور به چرخش در خواهد آورد و زمین های کشاورزی و باغات را سرسبز خواهد کرد.
خوب است حالا که در آستانه تصویب بودجه سال 94 در مجلس شورای اسلامی هستیم، دولت برنامه ریزی های قابل توجهی برای حمایت از بخش های غیر وابسته به نفت انجام دهد، عدم وابستگی بودجه و در ابعاد وسیع تر اقتصاد کشور به نفت موضوعی است که در سال های اخیر مورد تاکید بسیاری از جمله مقام معظم رهبری نیز بود و لازم است دولت و مجلس برنامه ریزی های قابل توجه با قابلیت اجرا در این حوزه داشته باشند، شاید اگر بتوان به توفیقات بیشتری در این زمینه دست یافت در پایان سال آینده صنعتگران، کشاورزان و ... کمپینی به راه بیاندازند با عنوان آمریکا،دلواپسان مچکریم!