ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

مینو خالقی - «صلح پایدار تنها زمانی ممکن است که طرفین به هزینه‌های تنش‌آفرینی بیشتر از منافع آن بیندیشند»، شاید بیش از هر زمان دیگری درباره رابطه ایران و آمریکا، خصوصا در شرایط فعلی، مصداق داشته باشد.
روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

محمدمهدی محمدی - اقتصاد دیجیتال با تعریف سازوکارهای اقتصادی مبتنی بر داده و فناوری، به یکی از مهم‌ترین عناصر ساختار اقتصادی جهانی تبدیل شده است. این مفهوم نه تنها شامل تجارت الکترونیک می‌شود، بلکه به تمامی ابعاد استفاده از فناوری‌های دیجیتال در زندگی روزمره، از مبادلات مالی تا ارتباطات، پرداخته و تأثیر قابل توجهی بر رفتارهای اجتماعی، فرآیندهای مدیریتی و ساختارهای زیرساختی جوامع دارد. با پیشرفت‌های مداوم و ظهور فناوری‌های نوآورانه، به‌ویژه در حوزه‌های هوش مصنوعی، بیگ دیتا، اینترنت اشیاء و بلاک‌چین، تحولات عمیق‌تری در بازارهای جهانی و شکل‌گیری مدل‌های کسب‌وکار جدید مشاهده می‌شود.
دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 August 04
کد خبر: ۴۴۸۶
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۴
صادق زیباکلام، تحلیلگر مسائل سیاسی:

تلاش های روحانی و توقعات اصولگرایان

حالا دیگر نوبت آمریکایی‌هاست که به حسن‌نیت ایران پاسخ مثبت دهند»؛ «آمریکایی‌ها باید با لغو تحریم‌های غیرانسانی علیه مردم نجیب و ..
تدبیر24: هنوز آقای روحانی با اوباما خداحافظی نکرده بودند که فهرست بلند بالای اصولگرایان انتشار یافت. نه یکی، نه دوتا انصافا فهرست توقعات و انتظاراتی که این روزها اصولگرایان از آمریکا اعلام می‌کنند، هم خنده‌دار است و هم در عین حال تاسف‌انگیز. بگذارید بعضی از آن‌ها را با هم مرور کنیم. «حالا دیگر نوبت آمریکایی‌هاست که به حسن‌نیت ایران پاسخ مثبت دهند»؛ «آمریکایی‌ها باید با لغو تحریم‌های غیرانسانی علیه مردم نجیب و شرافتمند ایران، حسن‌نیت خود را نشان دهند»؛ «آمریکایی‌ها باید سیاست‌های تهاجمی، منافقانه و مزورانه علیه ملت مظلوم ایران را دیگر متوقف سازند»؛ «گام بعدی باید از سوی واشنگتن برداشته شود»؛ «شاید برای سنجش حسن ظن طرف آمریکایی، برگرداندن تمام دارایی‌های ایران و لغو تمام تحریم‌ها، آزمون خوبی باشد، اما بعید است که آمریکا بتواند از این آزمون موفق بیرون بیاید»؛ «60 سال دخالت آمریکا در امور ایران، کارنامه سیاهی از آن‌ها برای مردم ما ترسیم کرده... و از مردم نباید انتظار داشت که این 60 سال را یک‌شبه فراموش کنند»؛ «ایران برای رفع تحریم‌ها باید برای آمریکا سقف زمانی بگذارد»؛ «ایران نباید به آمریکا اجازه بدهد تا به بهانه گفت‌وگو و مذاکره با ایران برای خودش زمان بخرد»؛ «باید منتظر ماند و دید آیا دیپلماسی لبخند، مذاکره و تلفن می‌تواند حقوق ملت را از آمریکا استیفا کند یا خیر؟»؛ «در مذاکره ایران با آمریکا نباید حقوق ملت مورد معامله یا مصالحه قرار بگیرد، نباید شعف بیش از حد از خود نشان دهیم و باید منتظر بمانیم ببینیم آمریکا در عمل چه اقداماتی انجام خواهد داد»؛ «ملت بزرگوار ایران منتظرند ببینند که در برابر حسن‌نیتی که رییس‌جمهوری ایران در نیویورک از خود نشان داد، آمریکایی‌ها چه گام‌هایی را برخواهند داشت». اینها صرفا بعضی از بیانات اظهار شده از سوی اصولگرایان ظرف 48 ساعت گذشته و دقیق‌تر گفته باشیم از زمان بازگشت روحانی به کشور است. اگر همه این‌ها به علاوه سایر مطالبات اصولگرایان را که کنار یکدیگر بگذاریم، خلاصه‌اش این است که ما طلبکاریم و آمریکا بدهکار. حالا که با هم سلام و علیکی داشته‌ایم، آمریکایی‌ها لطف کنند و طلب ما را بدهند. باید از اصولگرایان پرسید که آیا قرار است گفت‌وگو و مذاکره شود یا قرار است که آمریکایی‌ها پرچم سفید را ببرند بالا و چون آقای روحانی 15 دقیقه تلفنی با اوباما صحبت کرده، آمریکایی‌ها زانو بزنند و دولا شوند تا ایرانی‌ها سوار آن‌ها شوند؟ باید از اصولگرایان پرسید که آیا واقعا خود را به غفلت زده‌اید یا این‌که جدی‌جدی تصور می‌کنید که ما امتیازات زیادی به آمریکایی‌ها داده‌ایم و حالا نوبت آن‌هاست که پا پیش بگذارند و گام‌های مثبت ما را با اقدامات مثبتی پاسخ دهند؟ باید از اصولگرایان پرسید که همه انتظارات شما واقعا اصولی و منطقی و بالاتر از همه منصفانه است. اما می‌شود بفرمایید که ما کدام گام را برداشته‌ایم که حکایت از حسن‌نیت ما داشته باشد؟ ما چه امتیازی داده‌ایم که حالا انتظار داریم در مقابلش آمریکایی‌ها بلافاصله تحریم‌ها را لغو کنند، دارایی‌های ما را برگردانند، از ما عذرخواهی کنند و ما را کول کرده و دو دور، دور میدان آزادی بچرخانند؟ اگر قرار است که کار به جایی نرسد و بن‌بست هشت ساله مذاکرات هسته‌ای همچنان ادامه پیدا کند؛ اگر مصمم هستید که دشمنی بی‌هدف و کور 34 ساله با آمریکایی‌ها همچنان ادامه یابد، که این را صریح بفرمایید که ما نمی‌خواهیم تغییر و تحولی به وجود آید و همچنان می‌خواهیم بر مرکب دشمنی با آمریکا و مرگ بر آمریکا سوار باشیم. والا صرف این‌که رییس‌جمهوری ما به آمریکایی‌ها و غربی‌ها توهین نکرده یا به تقاضای اوباما برای مکالمه 15دقیقه‌ای پاسخ مثبت داده، آیا دلیل می‌شود که آمریکا سند کره زمین را بیاید محضر و به نام ما بزند؟ مگر آقای روحانی چه امتیازی به آمریکایی‌ها در نیویورک داد، که شما می‌فرمایید حالا نوبت آمریکایی‌هاست؟ آقای روحانی تنها کاری که در نیویورک کرد این بود که ادبیات احمدی‌نژاد را تکرار نکرد. داعیه مدیریت جهانی احمدی‌نژاد را تکرار نکرد، آرزوی مرگ و نیستی برای تمدن غرب را تکرار نکرد، انکار هولوکاست را تکرار نکرد، زنده‌باد بهار را در پایان سخنرانی‌اش تکرار نکرد، به دیگران توهین نکرد و سایر اعمال و رفتار و مطالب احمدی‌نژاد را در طول هشت سال گذشته تکرار نکرد. آقای روحانی تنها کاری که در نیویورک کرد این بود که به دیگران احترام گذارد، داعیه هدایت بشریت را تکرار نکرد، نگفت که با ملت‌ها می‌خواهد صحبت ‌کند و نگفت که برای رهبران و روسای حکومت‌های غربی ارزشی قائل نیست. به بیان دیگر، آقای روحانی در نیویورک با ادب، متین، موقر و محترمانه رفتار کرد. این همه آن چیزی بود که روحانی در نیویورک انجام داد. جالب است که اصولگرایان ما به واسطه آن‌که روحانی به دیگران توهین نکرده و با ادب و نزاکت رفتار کرده، حالا به آمریکایی‌ها می‌گویند که نوبت شماست که امتیاز بدهید، تحریم‌ها را لغو کنید، خوی استکباری‌تان را کنار بگذارید، دیگر به ملت ایران ظلم نکنید و دارایی‌های ما را هم هرچه سریع‌تر برگردانید. همه این‌ها را باید انجام دهید تا معلوم شود که حسن‌نیت دارید. والا آقای روحانی اشتباه کرده که با ادب و نزاکت در نیویورک رفتار کرده، به دیگران توهین نکرده و دست آشتی و دوستی به سمت آمریکا و غرب دراز کرده است. بعید به نظر می‌رسد که اصولگرایان واقعا این بدیهیات را ندانند. ندانند که روحانی نه امتیازی در نیویورک به آمریکایی‌ها داده و نه گامی اساسا در جهت خواسته‌های آنان برداشته. بعید به نظر می‌رسد که اصولگرایان ندانند که مذاکره و امتیاز دادن و امتیاز گرفتن تازه قرار است شروع شود. اما این‌که این مطالب را دارند در بوق و کرنا می‌دمند به واسطه آن است که از یک‌سو می‌خواهند موفقیت روحانی را کدر کنند و از سویی دیگر با طرح این موضوع واهی که «حالا نوبت آمریکایی‌هاست که امتیاز دهند»، فریاد برآورند که «دیدید مذاکره و گفت‌وگو با آمریکا فایده‌ای ندارد»؛ «دیدید که آمریکایی‌ها جز زورگویی، نفاق و نیرنگ و فریب چیز دیگری در آستین ندارند»؛ «دیدید حق با ما بود و به آمریکایی‌ها نمی‌شود اطمینان کرد» و قس علیهذا. اما اشکال اساسی آن است که آیا مردم هم این‌ها را باور خواهند کرد؟

 

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: