یکشنبه ای که گذشت در تاریخ مجلس ماند، در کنار همان روزی که محمود احمدی نژاد با شکلک درآوردن و تمسخر نمایندگان نخستین جلسه سوال از رییس جمهور در جمهوری اسلامی را ترک کرد، این روز در کنار سالروز به توپ بستن مجلس و وقایع دیگر ثبت شد.
تدبیر24: «فرزند شهید مطهری» این روزها درگیر جنجالی جدید شده است، جنجالی که از روحیه به ارث برده از پدرش ناشی شده و حالا در آستانه 60 سالگی نمی تواند جدا از مرام پدر عمل کند، حق را به زبان می آورد و در عمل نشان داده که وامدار هیچ جریان و گروهی نیست، اندیشه های فرهنگی اش به ویژه در بعد حجاب و عفاف شانه به شانه یاران مصباح یزدی است و در دیدگاه های سیاسی طوری جسورانه از فضای باز سیاسی سخن می گوید که گویی یکی از اعضای جبهه مشارکت این سخنان را بر زبان آورده است، او علی مطهری است، نه یک اسطوره است و نه یک فتنه گر تنها چیزی که او را متفاوت از اغلب همکارانش کرده آشنایی اش با وظایف یک نماینده مجلس است.
به گزارش خبرنگار تدبیر 24 ، دیروز، روز خاصی در مجلس شورای اسلامی بود، درست یک سال و چهار روز بعد نطق معروف درباره 9دی، او دوباره پشت تریبون مجلس رفت تا پس از چند تذکر به دولت بر طبل غیرقانونی بودن حصر بکوبد، ظاهرا جوابیه قوه قضاییه قانع اش نکرده بود که برای چندمین بار در سال های اخیر خواستار رفع حصر از میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد شد. این بار اما دیگر همکارانش عکس العمل عجیبی از خود به نمایش گذاشتند که چندان در شان خانه ملت نبود. حالا معلوم نیست شورای نگهبان اجازه حضور در دور بعدی انتخابات مجلس شورای اسلامی را به مطهری می دهد یا خیر اما هزچه باشد او جنجالی ترین نماینده سال های اخیر مجلس است.
آنچه که دیروز در صحن علنی مجلس گذشت یک آزمون بود، در حالی که یکسال مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی، مردم با پدیده ای روبه رو شدند که قابل دفاع نبود. حدود 30 نماینده مجلس با حضور در مقابل جایگاه سخنران در مجلس شورای اسلامی اجازه ادامه سخنرانی به علی مطهری را ندادند. اصلا مهم نیست مطهری چه گفت و از که دفاع کرد. بحث بر سر رویه خطرناکی است که این روزها در حال باب شدن است، رویه ای خطرناک به نام حذف رقیب. آنچه که دیروز در مجلس رخ داد، فرزند اندیشه ای است که مخالفش را مرده می خواهد و حاضر نیست حتی صدایش شنیده شود و جالبتر اینکه چند نفری از آن سی نفر به خود اجازه حمله به یک نماینده دیگر ا نیز می دهند.
اینجای کار خطرناک است، اگر مجلس را خانه ملت و نمایندگان را عصاره این ملت بدانیم (که باید هم چنین باشد)، این موضوع به ذهن متبادر می شود که وقایع دیروز مجلس یک زنگ خطر جدی برای جامعه ایرانی است، زنگی که کاهش آستانه تحمل را هشدار می دهد، انهم نه در قشر ضعیف و کمتر برخورددار که در میان قشر خواص و نخبگان. با هیچ استدلالی نمی توان توجیه کرد که چطور یک نماینده مجلس که افتخار نمایندگی از ملت را نصیب خود کرده حاضر به عربده کشی آن هم در مقابل نظق یک نماینده مجلس دیگر می شود. نمی توان تصور کرد که این ماجرا حالت بدتری هم داشته و آن بروز درگیری فیزیکی بوده است و چطور می توان باور کرد که آنجا مجلس شورای اسلامی یا خانه ملت بوده است.
آزمون درست همین جاست، همانجا که مردم از خود می پرسند نماینده ای که با رای خود به مجلس فرستادم اینجا چه کار می کند، چرا به جای آنکه خودش نطق کند، جلوی نطق دیگری را گرفته و چه شده که نماینده مردم اینطور لجباز و یک دنده شده است. مردم از خود می پرسند اگر بنا باشد نمایندشان در مجلس با قلدری و کتک کاری و غوغاسالاری نمایندگیشان کند، چرا عنوان دکتر و مهندس را یدک می کشد؛ آنها حق دارند از خود بپرسند که آیا بهتر نبود در این شرایط یک مشت زن را به مجلس می فرستادند!
الا ایحال یکشنبه ای که گذشت در تاریخ مجلس ماند، در کنار همان روزی که محمود احمدی نژاد با شکلک درآوردن و تمسخر نمایندگان نخستین جلسه سوال از رییس جمهور در جمهوری اسلامی را ترک کرد، این روز در کنار سالروز به توپ بستن مجلس و وقایع دیگر ثبت شد. اما بد نیست آن چند نفر قلیل از نمایندگان محترم مجلس که واقعه دیروز را خلق کردند با خود کمی فکر کنند که اقدامشان بیش از هرکاری تیشه در ریشه مجلس زد، مطهری یا هر نماینده دیگر عضوی کوچک از مجلسند اما آنچه که اقدام روز گذشته بر جای گذاشت تخریب جایگاه مجلس و تنزیل شان آن بود، این گناهی نابخشودنی است.
در پایان بد نیست آنان که دیروز باب اردوکشی زمینی در صحن مجلس را نیز فتح کردند این جملات حضرت امام (ره)را که خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی بیان و عینا از صحیفه ایشان نقل شده است بخوانند:
«ما اگر در مسائلی که پیش میآید، در هر وضعی که باشد، البته مسائل زیاد الآن در مجلس طرح میشود و شما بعدها هم مواجه هستید با مسائل زیادی که برای ملت است و هر کسی نظر دارد و هر کسی اجتهاد دارد، هر کسی باید مسائل را طرح بکند و بگوید، اما همان طوری که طلبهها مسائل را میگویند، که منتهی به این نشود که حالا که من مخالف با شما هستم در نظر و شما مخالف من هستید در نظر این منتهی به این بشود که نه، ما دو تا خصم و دو تا دشمن با هم هستیم. اگر اینطور باشد که واقعاً ـ خدای نخواسته ـ روی خصام باشد، باید ما خودمان را بشناسیم به اینکه ما اهل ناریم. برای اینکه خصام اینجا آن خصام را میآورد. چنانچه ایمان در کار باشد، برادری در کار باشد و با برادری و حسن نیت[و]رفاقت مسائل طرح بشود، همه باید نظر خودشان را بدهند و هیچکدام هم برایشان حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند. باید وقتی میفهمند، اظهار کنند. این موافق هر که باشد، باشد؛ مخالف هر که هم باشد، باشد؛ برای اینکه شما وکیل مردم هستید، امین مردم هستید. امین و وکیل باید مسائلی که طرح میشود آن مقداری که میتواند و میفهمد اظهار کند، لکن به طور خصومت، به طور تنازع و خصومت نباشد،
هر چه بتوانند آرامتر، لکن حالا صدا هم بلند شد، باشد. اما آن صدایی که از طلبه ها توی مدرسه بلند میشود، دنبالش هیچ ابداً اثری از خصومت نیست. دو تا رفیق، دو تا دوست هستند سر یک مسئلۀ علمی کار به آنجایی میرسد که این فریاد سر او میزند، او فریاد سر این میزند، لکن به مجرّد اینکه مباحثه تمام شد، همان دو تا برادرند که بودند؛ همان دو تا دوستند که بودند. هیچ ابداً دیگر دنباله ندارد که آن مطالب را او گفته، این مطلب را ما. با هم برادریم، مطالب با هم دعوا دارند.
مسائل که طرح میشوند، آن مسائل با هم اختلاف دارند. آنهایی که مسائل را طرح میکنند، مسائلشان باید با هم اختلاف داشته باشد، نه خودشان. خودشان دوست، رفیق و برادر، ولی مسائل را باید طرح بکنند و اشکال دارند، بکنند و طرح بکنند مسائلی که روی مصالح اسلام است، روی مصالح کشور است و آن مقداری که میتوانند بررسی بکنند و آن مقداری که قدرت دارند نظر بدهند، لکن بعد از اینکه مجلس تمام شد، همان طوری که بعد[از]اینکه مباحثۀ طلبه ها تمام شد، مینشینند با هم چای میخورند و رفیق و دوست هستند، آنها هم همین طور باشند.