تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۴۵۵۶۴
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۵

دختر‌13ساله‌قربانی‌مردهوسبازشد

«دیگر نمی‌توانستم به ارتباط پنهانی با دختر نوجوان ادامه دهم، به همین خاطر او را کشتم تا همسرم متوجه ماجرا نشود، بعد هم جسد را آتش زدم تا کسی راز جنایت را نداند.» این بخشی از اعترافات مرد متاهلی است که دیروز به دلیل ارتباط پنهانی با دختری سیزده ساله و قتل او در برابر پنج قاضی جنایی پای میز محاکمه قرار گرفت.
تدبیر24: کاظم که از تهدیدهای مهلا خسته شده بود، تصمیم گرفت به این رابطه پایان دهد. به همین دلیل بیستم فروردین امسال از دختر سیزده ساله خواست برای مصرف شیشه به ارتفاعات کوی فراز بروند. بعد از این که شیشه کشید از مهلا خواست دست از سر او بردارد. اما دختر نوجوان که فریب وعده های مرد بیست و هفت ساله را خورده بود، فقط به او می خندید. مرد جوان از روی زمین سنگی برداشت و با آن چند ضربه به سر مهلا زد. وقتی از مرگ او مطمئن شد، جسد را به آتش کشید.
 
آغاز تحقیقات
یک روز بعد از این جنایت خانواده مهلا به امید پیدا کردن دخترشان به دادسرای جنایی آمدند و درخواست کمک کردند. پدر دختر نوجوان بی اطلاع از سرنوشت تلخ مهلا به قاضی گفت: چند روزی است که دختر سیزده ساله ام به نام مهلا گم شده است. او از خانه به قصد رفتن به مدرسه اش بیرون رفته بود، اما دیگر برنگشت. نگرانش شده ایم همه اطراف و محله را زیر پا گذاشتیم به خانه دوستانش سر زدیم، اما هیچ خبری از دخترمان نیست.
 
کشف جسد سوخته
همزمان با طرح شکایت یک گروه کوهنوردی که برای ورزش به ارتفاعات کوی فراز رفته بود، تصمیم گرفتند برای استراحت داخل یک کانکس قدیمی بروند. آنها وقتی در کانکس را باز کردند با صحنه ای هولناک روبه رو شدند. جسد سوخته در گوشه ای از کانکس بود و بوی تعفن فضا را پر کرده بود.
 
آنها با مشاهده جسد با پلیس 110 تماس گرفتند و تحقیقات برای افشای راز این جنایت آغاز شد. کارآگاهان اداره آگاهی همراه قاضی دادسرای جنایی تهران به محل کشف جسد رفتند و در بررسی ها دریافتند چند روزی از جنایت می گذرد. عامل جنایت برای مخفی ماندن راز جنایت جسد را به داخل کانکس آورده و به آتش کشیده بود.
 
شناسایی هویت مقتول
جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و پزشکان پس از معاینات تحصصی، علت مرگ را اصابت ضربه های سنگین به سر مقتول اعلام کردند. از سوی دیگر با بررسی پرونده افراد فقدانی مشخص شد، جسد متعلق به مهلاست که خانواده اش ناپدید شدن او را اطلاع داده بودند. خانواده دختر نوجوان هم با حضور در پزشکی قانونی جسد را شناسایی کردند.
 
دستگیری قاتل
با شناسایی هویت مقتول، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه ای شد. ماموران در نخستین گام با بررسی تماس های مقتول و ارتباطات او، به مرد جوانی به نام کاظم رسیدند که روز جنایت چند بار با تلفن همراه مقتول تماس گرفته بود. مردبیست و هفت ساله پس از دستگیر شدن در بازجویی ها منکر هرگونه ارتباطی با مقتول شد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: برای این که راز ارتباط پنهانی ام مخفی بماند، دست به این جنایت زدم.
 
با تکمیل تحقیقات، برای کاظم به اتهام قتل عمدی و جنایت بر میت، کیفرخواست صادر شد و پرونده برای محاکمه به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
 
محاکمه قاتل
صبح دیروز متهم به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی و با حضور چهار قاضی مستشار پای میز محاکمه قرار گرفت.
 
در ابتدای جلسه دادگاه، نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: با توجه به محتویات پرونده، اعترافات متهم، درخواست اولیای دم و بازسازی صحنه قتل، ارتکاب جنایت از سوی کاظم محرز است و برای او درخواست مجازات قانونی دارم.
 
پدر مهلا هم به عنوان ولی دم برای قاتل دخترش درخواست قصاص کرد و گفت: حاضر به رضایت نیستم.
 
رییس دادگاه با تفهیم اتهام به کاظم از او خواست به دفاع از خود بپردازد که مرد جوان با قبول اتهامش گفت: از مدتی قبل از جنایت مهلا را فریب داده و با او دوست شده بودم. من متاهل هستم و به همین دلیل نمی توانستم زمان زیادی از روز را با او وقت بگذرانم. روز حادثه با او قرار گذاشتم و به ارتفاعات کوی فراز رفتیم. او می دانست من شیشه مصرف می کنم و راحت جلوی او مواد می کشیدم. نزدیک یک معدن سنگ نشسته بودیم و من در حال کشیدن شیشه بودم. از او خواستم به ارتباطمان پایان دهیم، اما مهلا فقط می خندید و می گفت مرا دوست دارد. خنده هایش آزارم می داد. می ترسیدم همسرم متوجه این ارتباط شود. دوباره از او خواستم دیگر به من زنگ نزند، اما مهلا خواست برایش مانتو بخرم. این رفتارش آزارم می داد، به همین دلیل سنگی از روی زمین برداشتم و چند ضربه به سر او زدم. بیهوش شد و روی زمین افتاد. حتی با دیدن این صحنه هم به حالت عادی برنگشته بودم، جسدش را به کانکس متروکه ای که در آن اطراف قرار داشت، بردم. از موتورم بنزین کشیدم و با ریختن آن روی مهلا او را سوزاندم.
 
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه وارد شور شده و کاظم را به اتهام قتل عمد به قصاص و به دلیل جنایت بر میت به دیه محکوم کردند.
منبع: فرارو
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
1
0
اگه مجرد بودم دوست داشتم باهاش ازدواج کنم!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
0
1
اگر قاتل متجاوز نامرد این فتلو نمیکرد و همسرم اجازه میداد حاضر بودم باهاش ازدواج کنم!
روحش شاد
نظر شما: