تدبیر24: ماندانا بخشی - امروزه در سراسر دنیا، فعالیت های فراوانی در عرصه های مختلف فرهنگی و هنری برای تولید و ارائه ی آثار صورت می گیرد. یکی از راه های مهم برای ارائه ی عمومی آثار مختلف و ایجاد فضایی مناسب برای نقد و بررسی این آثار، جشنواره ها هستند. جشنواره ها در رشته های مختلف هنری و در هر کشور و جامعه ای – با توجه به فضای آن – می توانند معرفی کننده ی اهداف، آرمان ها و سبک زندگی مردم آن جامعه باشند. در این میان، از خط مشی و هدف این جشنواره ها نیز نباید غافل ماند. هر جشنواره برای رسیدن به نقطه ی شکوفایی و گرفتن بازخوردهای مناسب، نیازمند خط مشی ای است که در پیشبرد آن موثر باشند.
عرصه ی سینما – به عنوان یکی از مهم ترین و قدرتمندترین مدیوم های هنری حال حاضر دنیا – از جمله عرصه هایی است که بیشترین جشنواره های هنری دنیا در آن شکل می گیرند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در حال حاضر، بدون شک مهم ترین رویداد سینمایی (و شاید اغراق نباشد اگر بگوییم مهم ترین رویداد هنری)، جشنواره ی فیلم فجر است. بر طبق آماری که همه ساله ارائه می شود، این جشنواره پرمخاطب ترین جشنواره ی سینمایی کشور است که همواره با استقبال چشمگیر مردم و منتقدان روبرو می شود. این جشنواره که اولین دوره ی آن در سال 1361 برگزار شده، امسال به سی و سومین سال فعالیت خود رسیده است. اما همانطور که گفتیم، هر رویداد فرهنگی و هنری با هدف مشخصی تعریف می شود که اگر این هدف را از آن بگیریم، تبدیل به رویدادی بی هویت و صرفا نمایشگاهی برای به نمایش در آوردن آثار مختلف و سپس عبور از آنها خواهد شد.
جشنواره ی فیلم فجر (همانطور که از نام و زمان اجرای آن مشخص است) با هدف نشر، بازنمایی و تعمق در آرمان های انقلاب ایجاد شده و از ابتدا قرار بوده که جشنواره ای منطبق با فضای جامعه ی ایران و ارزشهای این جامعه باشد. اما این که از گذشته تا به حال، به چه اندازه در راستای تحقق این هدف موفق بوده و تا چه حد از این مسیر انحراف پیدا کرده، جای پرسش دارد. برای رسیدن به پاسخ این پرسش، در ابتدا باید بررسی کرد که کدام فیلم ها در گروه فیلم های منطبق با محتوای انقلابی قرار می گیرند و در مرحله ی بعد باید دید که چه میزان از آثار به نمایش درآمده در جشنواره ی فیلم فجر – به مثابه آینه ی تمام نمایی از سینمای کشور - با این محتوا و مفاهیم همخوانی داشته اند.
در بررسی این که آثار منطبق با محتوا و آموزه های انقلابی کدام اند، ابتدا باید رجوعی به آثار ساخته شده در سینمای کشورمان داشته باشیم و هر چند که این رده بندی می تواند انواع بسیاری را دربرگیرد، اما اساس دسته بندی را بر این موضوع بگذاریم. چرا که در طی این سالها، بسیاری از ظرفیت هایی که می توانستند به خوبی در این زمینه مورد پردازش قرار گیرند، نادیده گرفته شده اند. برای مثال تولید آثاری با تمرکز بر خود انقلاب و رویدادهای آن – هر چند که در تلویزیون بارها به آن پرداخت شده – اما در سینما مورد توجه لازم قرار نگرفته و آثار بسیار کمی داریم که به شکل عمیق به این موضوع پرداخته باشند. بنابراین، با مروری بر کارنامه ی سی و شش ساله ی سینمای ایران در دوره ی پس از انقلاب اسلامی، می توان آثاری را که به طور مشخص در جهت آموزه های انقلابی تولید شده اند، در دو دسته ی کلی جای داد:
1- آثار سینمایی با مضمون دفاع مقدس
2- آثار سینمای دینی و مذهبی
این دو دسته ی کلی، که خود زیرمجموعه های مختلفی را دربرمی گیرند، مواردی اند که بیش از سایر زمینه ها، مورد توجه فیلمسازان و مخاطبان قرار گرفته اند و در جشنواره ی فیلم فجر، بیشترین رویکرد به مفاهیم و محتوای انقلاب اسلامی و آموزه های آن، در این دو زمینه خود را نشان داده است. با این توضیح، در ادامه ی بحث، ابتدا به تعریفی درباره ی هر یک از این دو دسته و روند تکاملی آنها می پردازیم و پس از آن نیز با نگاهی به دوره های مختلف جشنواره ی فیلم فجر از گذشته تا اکنون، مهم ترین فیلم های به نمایش درآمده در این موارد (مفاهیم انقلاب) را برشمرده و مورد بررسی قرار می دهیم.
سینمای دفاع مقدس
سینمای دفاع مقدس را می توان بومی ترین ژانر سینمای ایران
به شمار آورد. پیش از هر مطلبی، اشاره به این نکته ضروری است که نمی توان سینمای
دفاع مقدس را با سینمای جنگ یکسان دانست. سینمای جنگ، ساختار و قواعد خاص خودش را
دارد و در بسیاری از نقاط دنیا به آن پرداخته می شود. اما سینمای دفاع مقدس، به
طور خاص مربوط به جنگ تحمیلی ایران و عراق است و تنها به کشور ما تعلق دارد، چرا
که این جنگ از بسیاری جهات شبیه به هیچ جنگ دیگری نبوده است. این جنگ، به همان
میزان که همچون هر جنگ دیگری دردناک بود، اما روحیه ی خاص رزمندگان ایرانی،
ازخودگذشتگی و حماسه آفرینی های آنان ابعادی آسمانی به آن بخشیده و آن را از این
حیث، منحصر به فرد ساخته است.
اگرچه در طی این سالها، بسیاری از فیلمسازان ایرانی این تفاوت را در نیافته و به
خیال ساخت اثری در ژانر دفاع مقدس، دست به ساخت آثاری زده اند که فرقی با فیلم های
جنگی و اکشن دیگر نقاط دنیا نداشته اند، اما در این میان فیلمسازان بسیاری نیز
بوده اند که با فهم این تفاوت عمیق، آثار فاخری را به تصویر کشیده اند که به ارائه
ی هر چه بهتر ارزش های انقلاب و دفاع مقدس پرداخته اند. می توان گفت که این روند
در تمام این سالها ادامه یافته و این ژانر، همواره در اوج قرار داشته و در هر دوره
ای فیلم های باارزشی بر این مبنا ساخته شده اند. در حال حاضر، سینمای دفاع مقدس را
می توان پرمخاطب ترین نوع سینمای انقلابی در ایران دانست که در طی سالها با قدرت
در صحنه حضور داشته و رو به جلو حرکت کرده و بخش مهمی از فیلم های خوب سینمای
ایران به آن تعلق دارند. این ژانر، با دارا بودن تمام ویژگی های ممکن برای ساخت
اثری منطبق با مفاهیم انقلاب، در تمام دوره ها می تواند راهگشای نگاه های تازه تر
و ایجاد زمینه های لازم برای فتح باب های دیگر در سینمای انقلاب باشد.
سینمای دینی و مذهبی
هر چند درباره ی سینمای دینی و تعریف آن، اختلاف نظرهایی وجود دارد اما در تعریفی کلی، می توان سینمای دینی را سینمایی دانست که می تواند به افزایش اطلاعات مردم درباره ی دین کمک کند، مروج و مبلغ ارزش های دینی باشد و فرد از دیدن آن به نوعی سلوک معنوی و شوق عمل دست یابد. خاستگاه سینمای دینی اگرچه در غرب بوده، اما در کشور ما، پس از انقلاب – که نام دین اسلام را بر خود داشت – این سبک، به نوعی احیا گشته و مطابق ارزش های جامعه ی اسلامی ایران، نوع دیگری از آن ارائه شد. البته این سبک پیش از انقلاب نیز در سینمای کشورمان وجود داشته و مختص دوران انقلاب اسلامی نیست، اما تنها در دوره ی پس از انقلاب بود که هویت و معنای مشخصی به خود گرفت و در این دوره، فیلم هایی که کاملا مطابق با فضای معنوی دین اسلام بودند و ویژگی های خاص همین دوره را داشتند، ساخته شدند. ضمن آن که آثار دینی سینمای غرب، بیش از آن که به مفهوم خود دین و اخلاقیات و ارزش ها بپردازند، تا حد زیادی به سمت طرح مسائل ماوراءالطبیعه و عرفانی و ... حرکت کرده اند. دین اسلام – به عنوان کامل ترین دین – دارای آموزه های اخلاقی فراوانی است که همین آموزه ها سرچشمه ی حرکت مردمی در شکل گیری انقلاب اسلامی بوده اند، اما متاسفانه با وجود تمامی تلاش های صورت گرفته در سینمای دینی کشور، هنوز بخش قابل توجهی از این سرمایه ی عظیم مورد توجه قرار نگرفته است. با مرور فیلم های دوره های مختلف جشنواره ی فجر، به خوبی در می یابیم که چقدر جای فیلم هایی با چنین مضامینی در این جشنواره خالی است و هنوز راه بسیار زیادی پیش روی سینمای دینی کشورمان وجود دارد تا به شکوفایی و تکامل دست یابد.
در ادامه به صورت فهرست وار به مرور برخی از مهم ترین آثار به نمایش درآمده با مضمون انقلاب در دوره های مختلف جشنواره ی فیلم فجر - از ابتدا تاکنون - می پردازیم؛
دورة دوم: رهایی (رسول صدرعاملی) – دو چشم بی سو (محسن مخملباف)
دورة پنجم: پرواز در شب (رسول ملاقلی پور)
دورة ششم: خانه در انتظار (منوچهر عسگری نسب) – پرستار شب (محمدعلی نجفی)
دورة هفتم: دیده بان (ابراهیم حاتمی کیا) – عروسی خوبان (محسن مخملباف)
دورة هشتم: دندان مار (مسعود کیمیایی) – آخرین پرواز (احمدرضا درویش)
دورة دهم: هور در آتش (عزیزالله حمیدنژاد)
دورة یازدهم: از کرخه تا راین (ابراهیم حاتمی کیا)
دورة دوازدهم: حماسه مجنون (جمال شورجه) – جنگ نفت کش ها (محمد بزرگ نیا) – خاکستر سبز (ابراهیم حاتمی کیا)
دورة سیزدهم: کیمیا (احمدرضا درویش) - روز واقعه (شهرام اسدی)
دورة چهاردهم: سفر به چزابه (رسول ملاقلی پور) – لیلی با من است (کمال تبریزی) – بوی پیراهن یوسف (ابراهیم حاتمی کیا)– بازمانده (سیف الله داد)
دورة شانزدهم: آژانس شیشه ای (ابراهیم حاتمی کیا)
دورة هفدهم: روبان قرمز (ابراهیم حاتمی کیا) – هیوا (رسول ملاقلی پور)
دورة نوزدهم: مریم مقدس (شهریار بحرانی) - زیر نور ماه (رضا میرکریمی) - مسافر ری (داوود میرباقری)
دورة بیستم: ارتفاع پست (ابراهیم حاتمی کیا) – قارچ سمی (رسول ملاقلی پور)
دورة بیست و یکم: اینجا چراغی روشن است (رضا میرکریمی)
دورة بیست و دوم: قدمگاه (محمد مهدی عسگرپور) – مزرعه پدری (رسول ملاقلی پور) – گیلانه (رخشان بنی اعتماد) – دوئل (احمدرضا درویش)
دورة بیست و چهارم: به نام پدر (ابراهیم حاتمی کیا)
دورة بیست و پنجم: اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد) – روز سوم (محمدحسین لطیفی)
دورة بیست و هشتم: شب واقعه (شهرام اسدی) – ملک سلیمان (شهریار بحرانی)
دورة سی و دوم: چ (ابراهیم حاتمی کیا) – شیار 143 (نرگس آبیار) – روز رستاخیز (احمدرضا درویش)
هر چند که به طور قطع، این فهرست تمامی فیلم های مربوط به این حوزه را دربرنمی گیرد، اما تلاش شده که مهم ترین آنها را در خود جای دهد. با نگاهی اجمالی به این فهرست، به خوبی می توان دریافت که آثار تولیدی با مضمون انقلابی در دوره های مختلف جشنواره، از نظر کمی و کیفی، به نسبت یکسان بوده اند. همچنین بیشترین سهم آثار تولیدی در این حوزه، به سینمای دفاع مقدس اختصاص دارد و – همانطور که گفتیم - جای خالی فیلم هایی با مضامین دیگر احساس می شود. اما اگر در مقام مقایسه بربیاییم، نسبت به تعداد فیلم هایی که در دوره های مختلف جشنواره به نمایش درآمده اند، این آمار برای جشنواره ای که نام فجر را بر خود دارد، چندان قابل قبول به نظر نمی رسد. سینمای ما هنوز به تولیدات بیشتر و بهتری در این زمینه نیاز دارد؛ فیلم هایی که نه در حاشیه بلکه در متن قرار گیرند و بتوانند با داشتن مضامین انقلابی، به طرح مسائل مختلف جامعه ی ایران نیز بپردازند.
جشنواره ی فیلم فجر، بهترین مجال برای ظهور چنین فیلم هایی است و برای رسیدن به این هدف، نیاز به بررسی دوبارة اهداف این جشنواره است. در این صورت است که می توان انتظار داشت با گذشت زمان، گام های بعدی نیز به درستی برداشته شوند و آثار با محتوای انقلاب اسلامی در سینمای کشورمان به جایگاه شایسته ی خود دست یابند.