رهبران کشورها دورتادور یک میز بزرگ نشستهاند و با هم مشغول صحبت و رایزنی هستند. این جلسه بهطور محرمانه و قبل از توافق مینسک در ژنو برگزار شده و تا به حال هیچگونه خبری از آن منتشر نشده است.
تدبیر24: آیدین سیارسریع در صفحه «بی قانون» نوشت:
رهبران کشورها دورتادور یک میز بزرگ نشستهاند و با هم مشغول صحبت و رایزنی هستند. این جلسه بهطور محرمانه و قبل از توافق مینسک در ژنو برگزار شده و تا به حال هیچگونه خبری از آن منتشر نشده است. «بیقانون» برای اولین بار اقدام به انتشار این مذاکرات میکند:
پوتین (به اوباما): باراک جان موز بخور
اوباما: ممنون، صرف شد.
پوتین (روی نقشه خم میشود): پس با اجازهات من یه شبه جزیره برمیدارم.
اوباما (با دست جلوی پوتین را میگیرد): اِهِی!
پوتین: چیه؟
اوباما: دست تطاولت رو بکش.
پوتین: بابا این کریمه از اول مال ما بود ... اصلا تو اینجا چیکار میکنی؟
اوباما: ما اینجا هستیم برای دموکراسی.
پوتین: yes … ghosts of your aunt
اوباما: خاروژکی شوخلونَنتُف !
پوتین (دستش را جلوی دهانش میگیرد): وای ... بی ادب ... فحش روسی؟
پروشنکو (رئیس جمهور اوکراین) که تا آن لحظه ساکت بود سکوتش را شکست و گفت: دوستان! به نظر من استقلال اوکراین باید ...
اوباما و پوتین نگاه عاقل اندر رئیس جمهور اوکراینی کردند و گفتند: تو چی میگی این وسط؟
پروشنکو: هیچی ... اصلا مسائل داخلی کشور به من چه؟
بانکیمون: آقایون اگر اجازه بدن من یه کم ابراز نگرانی کنم.
حضار: بفرمایید.
بانکیمون ابروهایش را خم میکند، چهره ای مغموم به خودش میگیرد و نالهکنان میگوید: من نسبت به درگیریهای شرق اوکراین ابراز نگرانی میکنم.
همه تحت تاثیر این جمله کوتاه ولی تاثیرگذار قرار میگیرند و دستهجمعی میگویند «الهی». جن ساکی سخنگوی وزارت خارجه امریکا چند تا دستمال کاغذی به بانکیمون میدهد که اشکهایش را پاک کند. بانکیمون تشکر میکند، میپرسد: اسم شما چیه دخترم؟ سخنگو میگوید: جن ساکی هستم. بانکیمون كمي از ترس عقب ميرود و ابراز نگراني ميكند. بعد رو به حضار میگوید: رهبران عزیز! من دیگه سفارش نکنم. بچههای خوبی باشید. خشونت و افراطیگری نکنید تا من یه سر برم یمن ابراز نگرانی کنم و برگردم.
آقای دبیرکل تا پایش را از جلسه بیرون میگذارد درگیری بین پوتین و اوباما آغاز میشود.
پوتین: تو دیگه نمیخواد از حقوق بشر حرف بزنی. طبل رسوایی شما به صدا دراومده.
اوباما: مودب باش آقا. طبل رسوایی جد و آبادت به صدا دراومده.
پوتین: تبعیض نژادی و تبعیض مذهبی ... بازم بگم؟
اوباما: مواضع آدم دروغگو. کجا تبعیض گذاشتیم؟
در این لحظه قاتل چپل هیل وارد بحث میشود و میگوید: آقایون شکر میون کلامتون. من یه سوالی داشتم. به نظرتون چرا مسلمونهای آمریکا جدیدا اینقدر ضعیف شدن؟ تغذیه شون نامناسبه یا چی؟ تیر که میخورن درجا میمیرن. تو بعضي كشورها سه بار با تانك از روي هم رد ميشن ولي دوباره بلند ميشن و به مبارزه ادامه ميدن. به نظرم اینا در مقابل ما سیاه نمایی میکنن. نه؟
رهبران تمامی کشورها نگاه چپل اندر هیلی به این قاتل مظلوم و دلسوز میاندازند و ایشان از آنجایی که طبع لطیفی دارد بغض میکند و میگوید: چیه؟ چرا یه جوری نگاه میکنین انگار مقصر منم!؟
قاتل چپل هیل در حالی که گریه میکرد و حال خوبی نداشت با برانکارد از اتاق جلسه خارج و به دلیل خراب شدن پوست در اثر فشارهای روحی به کلینیک درمان بیماریهای پوستی منتقل شد.
اوباما (به پوتین): همین تو که دم از حقوق بشر میزنی با حمایت از شورشیهای شرق اوکراین تا حالا موجب کشته شدن پنج هزار نفر شدی.
پوتین (با تعجب): پنج هزاااار نفر؟ جدی میگی؟ سه هزار نفر بودها.
اوباما: نخیر. پنج هزار نفر.
پوتین: خب باراک ... فکر میکنم تعداد کشتهها به حد نصاب رسیده. الان دیگه باید کم کم به راه حل سیاسی فکر کنیم!
اوباما: موافقم. یه جا قرار بذاریم مذاکره کنیم.
پروشنکو: مینسک بلاروس خوبه؟
اوباما و پوتین: تو حرف نزن.
پوتین به اوباما: همون مینسک خوبه.
اوباما: باشه. پس فعلا. تو اون روحت
پوتین: خدا نابودت کنه ايشالا. فعلا.