بوق های پیاپی و توقف های گاه و بی گاه ماشین ها، شلوغی و همهمه خیابان را دوچندان کرده است. سر که می چرخانی، خانمی با آرایش و نوع ویژه ای از لباس نگاهت را به سوی خود می کشاند. ناخودآگاه ماجرای چند روز پیش در ذهنت یادآوری می شود: فریادهای دردناک زنی که در گوشه تاریک خیابان از درد خماری به خود می پیچید؛ دختری که مار اعتیاد بر جسمش چنبره زده و سایه شوم خود را بر روح دردمند و خسته اش افکنده بود.
تدبیر24: این 2 ماجرا همچون پتکی بر روحت کوفته می شود، بیدارت می کند؛ اگرچه خواب نبودی و تصویرهای مشابه رویداد امروز همچون فیلمی در ذهنت رژه می روند؛ فیلمی تلخ از زندگی زنانی که خواسته یا ناخواسته زندگی خود را در خیابان های شهر تباه می کنند و کسانی که غرق در روزمرگی ها، ساده از کنار آنان می گذرند.
** زنان در گیرودار آسیب های اجتماعی
دگرگونی فزاینده جهان افزون بر ویژگی ها و پیامدهای مثبت، پدیده ها و مسائل تازه ای را شکل داده و دامنه آسیب های اجتماعی، فرهنگی و روانی را گسترده تر ساخته است؛ به طوری که جوامع کنونی در بسیاری اوقات با این مسائل درگیر بوده و در پی چاره ای برای آنها هستند.
جهان نوین با وجود رفاه و آرامش نسبی که در پاره ای زمینه ها برای بشر فراهم آورده است، بسترهای نابرابری و بهره کشی از انسان ها به ویژه زنان را ژرف تر ساخته و امروزه گونه های بیشتری از مشکلات اجتماعی همچون اعتیاد، حاشیه نشینی، کارتن خوابی و... گریبانگیر آنان شده است.
زنان به عنوان گروهی از شهروندان که نقشی حساس و تاثیرگذار در خانواده و جامعه دارند، بخشی گسترده از جمعیت جوامع را تشکیل داده اند و با توجه به نقش مادری و همسری، از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و مسوولیت های گوناگونی را بر عهده دارند.
اما گاه مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... به عنوان بستری ناامن در جامعه، زنان را به کجروی کشانده و آنان را به آسیب ها و مشکلات فراوانی دچار می کند.
بسیاری از آسیب ها و مسائل اجتماعی فقط محدود به یک زمان و مکان نیست، بلکه در بیشتر جوامع و دوره های زمانی وجود داشته و با توجه به نقش عوامل گوناگون در بروز، کاهش و افزایش آنها، در برهه هایی تشدید یا تضعیف شده است.
خودباختگی هویتی، غلبه کنش های احساسی بر کنش های عقلانی، سرخوردگی های فردی و اجتماعی و... مواردی است که در حوزه آسیب های اجتماعی، بیشتر جوامع امروزی با آنها دست و پنجه نرم می کنند.
شکلگیری پدیده «زنان خیابانی یا زنان ویژه» نمونه یی از مسائل و آسیب های اجتماعی است. این پدیده افزون بر اینکه معلول مسائلی پیچیده در جامعه است، آسیب ها و نابسامانی های اجتماعی دیگری همانند سستی بنیاد خانواده، کمرنگ شدن یا از میان رفتن ارزش های اخلاقی و هنجارها، بروز مشکلات بهداشتی همچون همه گیری بیمارهای خطرناک و از همه مهمتر نمایاندن چهره ای زشت از جامعه را به عنوان پیامدهای خود به دنبال دارد.
بیکاری، تنگدستی و مشکلات معیشتی، حاشیه نشینی، تربیت نامناسب خانوادگی، فقر فرهنگی، فقدان الگوهای مناسب رفتاری در زندگی، ناآگاهی و از همه مهمتر کمبود مهارت های زندگی از عوامل زمینه ساز کجروی اجتماعی کسانی است که از آنان با عنوان زنان خیابانی نام می برند.
در ایران نیز آسیب های اجتماعی همپیوند با زنان سبب شده است شماری از زنان معتاد، کارتن خواب و خیابانی به ویژه در سطح شهرهای بزرگ پراکنده شوند که همین امر آسیب های اجتماعی همپیوندی را در مناطق گوناگون شهر پدید می آورد. اگرچه شمار زنان خیابانی در جامعه ما محدود بوده اما آمار دقیقی از آنان در دست نیست .
** مشکلات اقتصادی؛ عامل مهم پیدایش پدیده زنان خیابانی
مسائل و معضل های اجتماعی زمانی در جامعه برطرف می شوند که پس از شناسایی و ریشه یابی «مساله» یا به عبارت بهتر «واقعیت اجتماعی»، لایه های آشکار و پنهان اجتماعی دخیل در تشکیل آن واکاوی و بررسی شده و برای درمان آن به عنوان یک درد اجتماعی گام های بنیادین برداشته شود.
نابرابری های اجتماعی، مشکلات اقتصادی مانند فقر، بیکاری و کمبود درآمد در کنار تبلیغات مصرف گرایانه، دوگانگی های هویتی و سردرگمی در مدیریت ارزش ها نمونه هایی از مسائل جوامع کنونی است که بیش از گذشته گریبانگیر انسان شده است. در این میان زنان مانند دیگر گروه های آسیب پذیر و شاید بیش از آنها قربانی این دگرگونی ها شده و زخم و درد ناشی از مسائل و بحران های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را بر جسم و روان خود تجربه کرده اند.
در همین پیوند، «عالیه شکربیگی» جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، شکلگیری پدیده زنان خیابانی را ناشی از علل و عوامل گوناگونی دانسته و بر این باور است که نمی توان در بررسی این مساله اجتماعی فقط به زمینه های خانوادگی، فردی، اقتصادی و اجتماعی، تاثیر رسانه ها یا فضای مجازی و... بسنده یا آنها را به عنوان علت بنیادین این پدیده معرفی کرد؛ بلکه مجموعه یی از علت ها دست به دست هم داده و این مساله را در جامعه به وجود می آورند.
پدیده زنان خیابانی، همانند اعتیاد آسیبی اجتماعی است که مادر و ریشه بسیاری از آسیب ها و مسائل در جامعه به شمار می رود و از این رو باید به آن توجهی ویژه شود.
با توجه به این موضوع، شکربیگی بر این باور است که هر پدیده اجتماعی از تعامل میان عنصر عاملیت (خود فرد) و ساختار به وجود می آید. معضل زنان خیابانی نیز متاثر از عوامل زیادی است که بخشی از آنها به خود فرد و بخشی به ساختارها برمی گردد. عوامل فردی به ویژگی های شخصیتی و روانی فرد بستگی دارد و ساختارها نیز مجموعه ساخت های اجتماعی، فرهنگی، محیطی و... را شامل می شود.
به گفته کارشناسان، در پیوند با پدیده زنان خیابانی، بیشترین تاثیر از میان عوامل موجود را عامل اقتصادی دارد. شکربیگی در همین زمینه می گوید: اگرچه نمی توان فقط از یک علت بنیادین برای بروز مسائل و مشکلات اجتماعی نام برد اما در پژوهشی که چند سال پیش درباره زنان خیابانی صورت گرفت، عامل اقتصادی بیشترین فراوانی و مهمترین نقش را در خیابانی شدن زنان مورد مطالعه داشت.
هم اکنون پدیده هایی مانند اعتیاد، کارتن خوابی، خیابانی بودن زنان و... نه فقط در ایران بلکه در سراسر جهان دیده می شود و همین امر حساسیت هایی ویژه همچون نگرانی از تزلزل نهاد خانواده، افزایش مشکلات بهداشتی و بروز بیماری ها، بحران زایی اجتماعی و... در پی داشته است.
جامعه ایران نیز همانند دیگر جوامع جهان از مشکلات اجتماعی خالی نبوده و زنان نیز از دایره مسائل و آسیب ها بیرون نیستند و پاره ای اوقات در رویارویی با این مشکلات تکیده تر و شکننده تر می شوند.
با این همه، شکربیگی مرز جنسیتی در خیابانی بودن را به کناری نهاده و این پدیده را فراتر از زنان می داند. وی بر این باور است که در کنار زنان خیابانی باید مردان خیابانی نیز در نظر گرفته شوند زیرا آنان زمینه شکلگیری چنین مساله ای را فراهم می آورند.
این جامعه شناس تاکید می کند «باید نگاه نابرابرگرایانه جنسیتی کنار گذاشته شود و هم زنان و هم مردان را در شکلگیری این پدیده در جامعه موثر دانست».
پیدایش کانون های فساد، افزایش جمعیت بیمار در نتیجه انتقال بیماری های خطرناک، سستی کانون خانواده و... از پیامدهای وجود این پدیده در جامعه است که باید برای آن چاره اندیشید. در همین زمینه شکربیگی بر این دیدگاه است که «وجود زنان خیابانی بی شک آسیب زا بوده و نمی توان این پدیده را دارای آثار یا کارکرد مثبت دانست».
وی می افزاید: آسیب های چنین معضلی نخست به خود فرد برمی گردد و کسانی که در این بستر خطرناک قرار می گیرند به یقین به مشکلات و مسائل فراوانی دچار می شوند.
ایران کشوری با باورها و پایه های دینی، ملی و فرهنگی ویژه بوده و از این رو، هنجارها و ارزش های دینی و اخلاقی ویژه یی نیز بر جامعه ما حکمفرما است که به طور کلی وجود چنین مسائلی را خلاف شرع و عرف جامعه دانسته و مردم را از آن باز می دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی تاکید می کند «بر پایه ارزش ها و هنجارهای جامعه ما، پدیده زنان و مردان خیابانی نوعی ناهنجاری به شمار می رود» و ادامه می دهد: در جامعه ای که روابط جنسی افراد بیرون از چهارچوب های تعریف شده رخ می دهد آسیب های فراوانی پدید می آید که نه فقط از جنبه فردی بلکه از منظر اجتماعی نیز خطرناک است؛ چنانکه در مواردی می بینیم این پدیده بر روابط خانوادگی تاثیر گذاشته و بنیاد خانواده را به سستی و تباهی کشانده است و با دامن زدن به دیگر مسائل اجتماعی، شرایط جامعه را برای نابسامانی های اجتماعی مهیا می کند. از سوی دیگر، برخی مشکلات بهداشتی از افراد درگیر به کسانی منتقل می شود که با آنان تماس دارند. بنابراین سرعت انتقال بیماری و شمار بیمارها افزایش می یابد و هزینه های بسیاری بر اقتصاد و سلامت جامعه تحمیل می شود.
** زنان آسیب دیده؛ نیازمند پشتیبانی اجتماعی
پدیده زنان خیابانی به عنوان مساله ای خلاف قانون و شرع، باید همانند یک بیماری در نظر گرفته شده و برای درمان آن برنامه ریزی و چاره جویی شود.
امروزه هیچ جامعه یی را نمی توان یافت که در آن جرم و جنایت وجود نداشته باشد بلکه کژروی و اعمال مجرمانه، بخشی جدایی ناپذیر از هر جامعه است. در همین زمینه، شکربیگی بر این دیدگاه است که همیشه وجود نسبتی از جرم و آسیب پذیری در جامعه طبیعی بوده و تصور جامعه یی خالی از جرم ناممکن است. حتی گاه وجود میزانی از جرم به سلامت جامعه کمک می کند؛ زیرا مشکلات اجتماعی زمینه درک بیشتر پیوستگی و بایستگی «ایمنی اجتماعی» را برای برنامه ریزان، سیاستگذاران و مجریان سیاست های اجتماعی فراهم آورده و نگاه ویژه آنان را به این موضوع معطوف می سازد.
طی سال های گذشته، آسیب های اجتماعی در حوزه زنان گستره سنی و شدت بیشتری یافته است، به طوری که اکنون از زنانه شدن برخی آسیب های اجتماعی سخن به میان می آید. وجود نگاه خریدارانه به زن و ویژگی های او مانند شکنندگی عاطفی و حساسیت در برابر پاره ای مسائل موجب شده است امروزه کجروی زنان در مسائلی همچون اعتیاد به مواد مخدر به ویژه مخدرهای صنعتی به بهانه هایی مانند لاغری و تناسب اندام، فرار از خانه، کارتن خوابی و خیابانی شدن بیش از پیش رخ دهد.
در شکلگیری این مسائل افزون بر عوامل یاد شده، نباید تبلیغ ارزش های دروغین (کاذب)، ناتوانی برخی زنان در برابر امواج پوچ گرایانه این تبلیغات و دوگانگی های ارزشی به وجود آمده در آنان را نادیده گرفت.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی با تاکید بر فوریت چاره اندیشی برای زنان آسیب دیده می گوید: زنان آسیب دیده از معضل های اجتماعی به ویژه زنان خیابانی ممکن است در هر جایی حضور داشته باشند و همین مساله جامعه را به سوی نابودی می کشاند. از این رو، کنترل این پدیده به ارایه راهکارهای مناسب و قابل اجرا و همکاری سازمان های همپیوند با زنان همچون معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری، سازمان بهزیستی و... نیاز دارد و باید علت های این پدیده در جامعه شناسایی و برطرف شوند.
وی می افزاید: وجدان و خرد جمعی جامعه بسیار مهم است و باید آن را در نظر داشت و نه فقط در مساله آسیب ها بلکه در همه مسائل باید از آن یاری گرفت. اگرچه واژه زنان خیابانی بار منفی دارد و پرداختن به آن، نوعی تابو به شمار می رود اما یک واقعیت اجتماعی است و در زمینه واقعیت ها و مشکلات اجتماعی باید به مردم آگاهی داد.
به گفته او در این پیوند، رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری باید با تهیه و ساخت برنامه های کارشناسانه در قالب فیلم، میزگرد و... جامعه را از مسائل موجود آگاه کرده و مهارت های پیشگیری، مبارزه و کنترل این آسیب ها را به آنان آموزش دهند.
پشتیبانی های اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی و درمان دردهایی که بر سلامت جسم و روان زنان آسیب دیده سایه افکنده است، به هماهنگی همه جانبه بخش های گوناگون جامعه و سازوکارهای کاربردی نیاز دارد. شکربیگی نیز تاکید می کند برای درمان آسیب های اجتماعی فقط حضور و نقش دولت کافی نیست و باید جامعه را درگیر حل برخی مسائل کرد تا با تقویت اعتماد دوسویه مردم و دولت، همبستگی آنها بیشتر شود. مردم می توانند پس از آگاهی از وجود این پدیده ها در جامعه، برای درمان آن با دولت و دیگر نهادهای مردمی همسو و هماهنگ شوند.
** جمع بندی
آسیب های اجتماعی به عنوان پدیده ها و واقعیت های اجتماعی از علت های گوناگونی در جامعه ناشی می شوند. همچنین بیشتر آسیب های اجتماعی هم علت و هم معلولی برای مشکلات دیگر به شمار می روند. از سوی دیگر، سلامت و ایمنی جامعه پیامد زنجیره ای از حلقه های همبسته و هماهنگ است که با کوچک ترین تهدیدی از هم می گسلد.
مهاجرت، حاشیه نشینی، اعتیاد، فقدان پایبندی به اصول دینی، اخلاقی و هنجارهای جامعه، شرایط و محیط نابسامان خانوادگی و اجتماعی و نهادینه شدن ارزش های دروغین و فرهنگ های بد در جامعه در کنار مشکلات اقتصادی مانند بیکاری، کمبود درآمد و به طور کلی تنگدستی زمینه بروز و تقویت آسیب ها را فراهم آورده و تنگناهای مبارزه و کنترل آنها را افزایش می دهد.
هم اکنون دگرگونی آسیب های اجتماعی به اندازه ای است که می توان نوعی دگردیسی در شرایط و بسترهای زمانی و مکانی را دید و همین امر در کنار عملکرد خوشه یی و رشد قارچ گونه این مسائل، بحران های اجتماعی را پدید آورده و سلامت جامعه را به خطر می اندازد. از این رو، باید به درمان و برطرف کردن هر پدیده منفی اجتماعی اهتمام ورزید.
البته نگاه خشک در برنامه ریزی و کاغذبازی های اداری هیچ مشکلی را حل نمی کند و باید با مطالعات علمی و کارشناسانه سیاستگذاری شود و این سیاست ها با اهتمام و تلاش ویژه مجریان پیاده شود و به اجرا درآید.
در این پیوند، تغییر نگاه مردم به آسیب دیدگان خیابانی و باور به بازگشت پذیری آنان به جامعه در سایه پشتیبانی های اجتماعی سازمان های دولتی و مردم نهاد می تواند به درمان این بیماران اجتماعی کمک کند.