علی خرم مشاور وزیر خارجه در روزنامه شرق نوشت: روند مذاکره بین ایران و گروه ١+٥ از اجلاس امنیتی مونیخ، شدت بیشتری یافته و اطراف قضیه تلاش دارند پیش از آنکه خیلی دیر شود و فرصتهای موجود از میان برود، با یکدیگر تبادلنظر کرده و آخرین راهحلها را آزمایش کنند.
تدبیر24: طبق توافق، چهارماه پیش مقرر شد تا اول فروردین ٩٤، ایران و شش کشور روی کلیات و اصول برنامه جامع هستهای توافق کرده و باقیمانده وقت تا اول تیرماه را به نگارش متن برنامه اختصاص دهند. اکنون ایران و گروه ١+٥ از یکسو تحت فشار جهانی قرار دارند که قبل از فوت وقت به نتیجه مطلوب برسند و راهحلی متوازن و مرضیالطرفین برای پرونده هستهای ایران پیدا کنند؛ بهطوری که جهان از صلحآمیزبودن فعالیتهای هستهای ایران اطمینان حاصل کرده و طبیعتا در این پروسه ایران هم باید از تعلیق و لغو تحریمهای دوجانبه آمریکا، اتحادیه اروپا و تحریمهای بینالمللی باید اطمینان حاصل کند. از سوی دیگر ایران و آمریکا بهعنوان بازیگران اصلی پرونده، در این فرصت کوتاه تلاش دارند با اعلام مواضعی، چارچوب مذاکرات را شکل دهند و طرف مقابل را تشویق به تصمیمگیری کنند.
این شرایط حاکی از هردو حالت اشتیاق و التهاب است چرا که هردو طرف مصمم به نیل به نتیجه بوده ولی نگران آن هستند که تا کجا پیش روند که طرف مقابل امید خود را از دست ندهد. بیشک تا هنگامی که ایران و آمریکا ضرورت این نوع مذاکره را احساس نکنند بهطور جدی پای میز مذاکره نمیروند و اکنون بیش از هر زمان دیگری این احساس در دو طرف مشاهده میشود.
اگرچه هرکدام اهدافی براساس منافع و امنیت ملی خود در این مذاکره پیشرو دارند که ممکن است از نظر نوع و جنس با هم متفاوت باشند اما هر دوخواهان یک نتیجه هستند و آن پایان مسالمتآمیز و محترمانه پرونده هستهای ایران است. این همان مذاکره و توافق «برد- برد» است که میتواند مستمر و پایدار باشد. بعد از اعلام برخی مواضع از سوی ایران و آمریکا، اینک تیمهای مذاکراتی دو طرف با جدیت با هم روبهرو میشوند. به نظر میرسد اراده مستحکم دو طرف برای عدمتمدید مذاکره و اعلام ضربالاجل، به اندازه کافی برای تیمهای مذاکراتی انگیزه به وجود آورده که اینبار مذاکره را فیصله دهند و به این ترتیب قرارهای خود را جلوتر بیندازد. بعد از دیدار اولیه عراقچی و شرمن، معاونان وزرای خارجه نهتنها دو وزیر خارجه بلکه روسای انرژی اتمی ایران و ایالاتمتحده نیز در جلسه وزرا قرار است شرکت کنند.
ورود مسوولان انرژی اتمی دوکشور به مذاکرات، میتواند نشانه پیشرفت در توافق و عملیاتیشدن طرحها برای پایان مذاکرات تلقی شود. از سوی دیگر تلاشهای مذبوحانه نتانیاهو برای متوقفکردن هر توافقی بین ایران و آمریکا در پرونده هستهای، در روزهای اخیر کاملا ملموس بوده و بیانگر آن است که او در حال از دست دادن امید خود برای شکستن اراده دولتمردان آمریکا بهمنظور توافقی جامع و محترمانه با ایران است. به هر اندازه نخستوزیر اسراییل امید خود را از دست بدهد، فریادهای بلندتری سر خواهد داد و میتوان آن را معیاری برای موفقیت و پیشرفت مذاکرات دانست.
بههرحال اعتمادسازی بین ایران و آمریکا عامل بسیار تعیینکنندهای است که میتواند «سدشکنی» کرده و بسیاری از موانع را پشتسر بگذارد. یقینا اهمیت حضور مقتدرانه و محترمانه ایران در صحنه خاورمیانه و آثاری که بر صلح و ثبات منطقه دارد، بیش از اهمیت کوبا در سیاست خارجی آمریکاست. هنگامی که واشنگتن موانع خود را برای ایجاد رابطه دیپلماتیک با هاوانا برداشت و به آینده اعتماد کرد، چرا ایران و ایالاتمتحده برای عبور از پرونده هستهای به یکدیگر اعتماد نکنند و چشم به آیندهای امیدبخش نداشته باشند؟