تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
يکشنبه ۰۸ مهر ۱۴۰۳ - 2024 September 29
کد خبر: ۴۷۵
تاریخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۳۹۲ - ۲۲:۱۴
دکترمحمود سریع القلم*

اولویت‌های دولت یازدهم


مهم‌ترین اولویت دولت جدید، تغییر سریع تصویر ایران در منطقه و جهان است؛ تصویری که نشان دهد افرادی اصیل‌تر، با دانش‌تر و خویشتن‌دار و فهیم نسبت به منافع و مصالح ملی در دستگاه دولتی مسئولیت پذیرفته‌اند. عده‌ای که قبلا هواپیما سوار شده‌اند، سیر هستند، غذای خوب خورده‌اند، زندگی متعارفی داشته‌اند و با جهان آشنایی دارند، منافع دیگران را نیز در نظر می‌گیرند و از همه مهم‌تر از ثبات فکری برخوردارند، قابل اتکا‌ هستند و ظرفیت تغییر جهان‌بینی پنج بار در یک روز را ندارند. اصول فوق را که بنده شمردم در همسایگی، دوستی و تجارت هم صدق می‌کند. روابط کشور‌ها بیرون از این قواعد نیست. مبانی‌ای که باعث اعتبار ژاپن و آلمان شده، تابع همین نکات است بنابراین، نخست باید دنیا احساس کند و سپس به یقین برسد که ما در ایران دولتی متشکل از افراد فهیم و بااصالت داریم. دومین اولویت، رفع نگرانی‌های دیگران نسبت به سخنان و کارکرد ماست. اگر ما می‌خواهیم با عزت و احترام زندگی کنیم، چه لزومی دارد با سخنان بیهوده و کارهایی که نمی‌خواهیم انجام دهیم دیگران را تحریک کنیم؟ ما سخنانی می‌گوییم و وارد موضوعاتی می‌شویم که به ما و مصالح ما هیچ ارتباطی ندارد. بعد دیگران تحریک ‌و ‌علیه ما می‌شوند و کارهایی انجام می‌دهند و ما را تحریم می‌کنند و با بی‌تدبیری، خودمان را گرفتار می‌کنیم. می‌گویند ملانصرالدین جایی نشسته بود و هر چند دقیقه، بلند فریاد می‌کشید. علت را پرسیدند. گفت: این سوزنی که به خودم می‌زنم، خیلی درد دارد و مجبورم داد بزنم. دولت جدید باید صرفا بر مصالح مردم ایران متمرکز شود. سیاست خارجی باید در خدمت مردم ایران باشد. موضوعات، وقایع و کشورهایی که در مدار منافع مردم ایران نیستند، نباید وقت و انرژی کشور را بگیرند. این‌‌ همان عقلانیت در سیاست خارجی است. بولیوی و کومور چه ربطی به ما دارند؟ اگر ما هزینه و فایده کنیم، شرایطی را فراهم می‌کنیم که در حوزه خلیج فارس و آسیای مرکزی اتومبیل تولید کنیم و نه در ونزوئلا. متأسفانه مجلس ما به این تصمیم‌گیری‌های نادرست اعتراض نکرد. جهان باید احساس کند ایران یک کشور نرمال است و نه کشوری که باید از آن فاصله گرفت، ترس داشت و نگران سخنان و عملکرد افراطی آن بود. سیاست خارجی هر کشوری قاعدتا نماد فرهنگ اجتماعی آن است. میانگین ایرانی، رادیکال نیست. لایه‌ای حاشیه‌ای از ما رادیکال است. تندروی میراث چپ‌های دهه ۳۰ و ۴۰ هستند. در فرهنگ اجتماعی ایرانیان و در فرهنگ اسلامی، تندخویی جایگاهی ندارد. اولویت سوم، متمرکز شدن سیاست خارجی بر بهبود وضع اقتصادی است. به جز کره شمالی و بلاروس، این هدف سیاست خارجی تمام کشورهای جهان است. هرچند وقت یک بار مانند دو روز پیش می‌شنویم که تعدادی ایرانی در کشتی‌های قاچاق انسان از اندونزی به استرالیا، در دریا غرق شده‌اند. این ‌در شأن ایرانی نیست. کشور امارات با عملکرد مثبتی که دارد هر سال سه تا پنج کشور را اقناع می‌کند که از شهروندان اماراتی روادید نخواهند ‌و این رقم در حال افزایش است. قدیم به واسطه رفتار درست ‌و صادقانه یک تاجر، نام او خود اعتبار بود. کشور‌ها هم این گونه هستند. سیاست خارجی جز تسهیل روابط اقتصادی، کار دیگری ندارد. ورود و دخالت در هر موضوعی که باعث خدشه دار شدن این اصل شود، قاعدتا از اولویت‌های سیاست خارجی خارج می‌شود. بزرگ‌ترین چالش دولت جدید در سیاست خارجی، اجماع داخلی میان نهادهای کلیدی قدرت برای متمرکز شدن بر رشد و توسعه اقتصاد ملی است. مبنای فلسفی این اجماع‌سازی این است که حکمرانی مطلوب و ماهیت وجودی یک حکومت، توجه به خواسته‌های مردم، عزت یک ملت و ثبات زندگی آنهاست. ما مسئول حل و فصل مشکلات مردم کره زمین نیستیم. دولت و حکومت در ایران مسئول حل و فصل مشکلات مردم ایران است. اگر ما بر این اصل متمرکز شویم، بالا‌ترین سطح از امنیت ملی را تأمین کرده‌ایم و کسی هم با ما کاری ندارد. اگر درون به اجماع برسیم، می‌توانیم در صحنه بین‌المللی، مؤثر باشیم و در دیپلماسی به نتیجه برسیم. اطمینان دارم ماهیت دولت جدید، معتدل و عقلایی است؛ اما میزان موفقیت آن تابع صحنه سیاست داخلی و عملکرد جریان‌های خارج از دولت است. به تازگی آقای مهندسی گفته بود اعتدال گرایی‌‌ همان مبارزه با استکبار است. البته مبارزه با استکبار، مشروط به این که ما مشکلات کلیدی خود را حل کرده باشیم، می‌تواند برای خودش هدفی باشد، ولی این آقای مهندس می‌دانند که بنا بر آمار رسمی، چهار میلیون معتاد در ایران وجود دارد. حدود 20 هزار نفر سالانه در جاده‌ها کشته می‌شوند. ایران بالا‌ترین نرخ مهاجرت نخبگان را دارد. کشور طی دهه‌های آینده با مشکل جدی آب روبه‌روست. ما به عنوان یک کشور مذهبی، رتبه چهارم طلاق در جهان را داریم. آیا عقل و منطق ایجاب نمی‌کند دولت به این مسائل بپردازد؟ پایه‌ای‌ترین سطح تحلیل در عقلانیت، پرداختن به مشکلات مردم ایران است. بسط عدالت در آفریقا و وحدت سیاسی در جهان از مشتقات خیالبافی و تخیل هستند. شاید برای فیلمسازی و گفت‌و‌گوی ویژه آخر شب تلویزیونی مفید باشند، اما حکمرانی بر پایه واقعیت است نه تخیل. بسیار روشن است که ادبیات و اولویت‌های دولت جدید متفاوت است و تا میزانی که بتواند جمیع سیاستمداران و نهاد‌ها را پیرامون مصالح ملی جمع کند، خواهد توانست عقلانیت را در سیاست خارجی تحقق بخشد. عملکرد «چوئن لای» می‌تواند الگویی برای این دولت باشد. او با آرامش و بدون هیاهو، اجماعی نزد نخبگان ایجاد ‌و مقدمات ورود چین به عرصه قدرتمندی اقتصادی و ملی را فراهم کرد. همراهی نسل اول انقلاب با عقلانیت دولت یازدهم بسیار کانونی است. با این منش، تاریخ بهتر قضاوت خواهد کرد.

mahmood sariolghalam
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: