تدبیر24 : «جبهه پایداری کار خودش را میکند و جناب آقای سعید جلیلی هم به دنبال تشخیص وظیفه وعمل به آن هستند. البته ایشان هم آزادند و رسالتی دارند که باید آن را دنبال کنند. ما مزاحم هم نیستیم و اینجور هم نیست که ایشان زیرمجموعه ما باشند یا ما زیرمجموعه ایشان باشیم؛ ولی به نظر میرسد میتوانیم یار و یاور هم، برای همافزایی بیشتر باشیم.» این توضیحی بود که مرتضی آقاتهرانی در جایگاه دبیرکل جبهه پایداری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه ارتباطی میان جبهه پایداری و تشکیلاتی که قرار است سعید جلیلی به راه بیندازد وجود دارد؟ بیان کرد. عدم تکذیب راهاندازی تشکیلاتی جدید با محوریت جلیلی از سوی آقاتهرانی اذهان را به این سمت سوق میدهد که قرار است به زودی شاهد تشکیلاتی جدید باشیم؛ تشکیلاتی که محور آن تفکر سعید جلیلی است و اعضای آن هم احتمالا نیروهایی با تفکر جبهه پایداری. در نگاه نخست میتوان اینگونه برداشت کرد که اگر حزب یا تشکیلاتی جدید تشکیل شود پربیراه نیست که هدفی غیر از انتخابات مجلس در سال94 را دنبال کند.
درباره تشکیل حزب از سوی جلیلی باید چند مولفه را مدنظر داشت. او در انتخابات ریاستجمهوری به اعتبار این حضور یافت که نامش به واسطه دبیری شورای عالی امنیت ملی به گوش ایرانیان رسیده بود. پشتیبانان سیاسی او تصور داشتند بخش غیراصولگرای جامعه به مذاکرات جلیلی و نشستن و لبخند زدنهای او بر سر میز مذاکره با اشتون استناد خواهند کرد و بخش اصولگرا هم به سابقه اصولگرایی و لباس ساده در پشت تریبونهای انتخاباتی رای خواهند داد اما ظاهرا این پیشبینی صحیح نبوده و نه مذاکرات هستهای برای طیف اصلاحطلب و میانهرو مولفه کافی برای رای دادن به جلیلی شد و نه نوع لباس جلیلی برای اصولگرایان شیرین آمد چراکه طی سالهای اخیر احمدینژاد که او هم در این پوشش توانست رای اصولگرایان را کسب کند عملکرد قابل قبولی از نگاه همین اصولگرایان نداشت. حالا به نظر میرسد جلیلی به همراه هواداران خود درصدد جبران شکست انتخابات ریاستجمهوری است و اولین گام هم تشکیل حزب یا تشکیلاتی به این معناست.
باید باور داشت که نیروهای اطراف جلیلی آنچنان زیاد نیستند گواه این موضوع هم انتخابات ریاستجمهوری 92 است. در آن برهه فراموش نشده است که جلیلی در ابتدا و البته به صورت مشخص و علنی، بدون پشتوانه حمایتی به میدان آمد و افرادی که در اطراف او دیده میشدند، برادرش بود که از نیروهای طیف میانهرو محسوب نمیشود و افراد محدودی از همین طیف. اما به مرور زمان مشخص شد که حامیان جلیلی بخشی از همان حامیان تفکر سادهزیستی هستند که در سال 84 به احمدینژاد رای دادند البته شاید همانها نبودند اما تفکر آنها را نمیتوان منفک از جوانانی دانست که در سال 84 به سادهزیستی و شعارهای احمدینژاد رای دادند اما در سال 89دیگر نشانی از آنها نمیتوان یافت چرا که برخی به طیف مصباح یا همان جبهه پایداری پیوستند و برخی جوانان 3 تیری شدند و به گرد مشایی حلقه زدند. اکنون تصور میشود حزبی که قرار است با محوریت جلیلی آغاز به کار کند متشکل از همان طیف جدا شده از حامیان احمدینژاد در نیمه دولت دهم است که به گرد آیتا... مصباح یزدی حلقه زدند. تصور نمیشود که طیف دیگری به گرد جلیلی جمع شوند و با توجه به رای او در انتخابات ریاستجمهوری که حدود 10درصد بود، نباید انتظار داشت افراد زیادی با او برای حضور در تشکیلاتش، بیعت کنند. به هر حال تصور میشود حزب یا تشکیلات با محوریت جلیلی آنچنان پررونق نباشد که دلیل آن واضح است. برخی تندرویها که طی روزهای اخیر قصد هجمه به رئیسجمهور را در فرودگاه داشتند و پیش از آن هم در حوادث 22 بهمن قم در سال گذشته نقششان محرز شده است خود را از همان طیفی معرفی میکنند که مدعی هستند جزو حامیان جلیلی هستند البته این بدان معنا نیست که جلیلی هم آنها را پذیرفته باشد اما به هر حال در افکار عمومی این نسبتها در ظاهر مشخص شده است بنابراین با این اوصاف تصور نمیشود بخشهای میانهرو حتی از ستاد انتخاباتی جلیلی تمایلی به عضویت در تشکیلات سیاسی او داشته باشند. اکنون میتوان این گمانه را مطرح کرد که حزب جلیلی در ابتدا با تعداد کمی از افراد فعالیت خود را آغاز کند همانطور که احمدینژاد هم در همان ابتدا با تعداد کمی نیرو وارد عرصه سیاسی شد و طی روندی که هنوز مشخص نیست بر چه اساسی است به افزایش نیرو بپردازند.
در پاسخ به این سوال که چرا قرار است حزب تشکیل شود؟ گمانههای زیادی مطرح است اما باورپذیرترین گمانه به انتخابات مجلس در سال94 بازمیگردد بدن معنا که جوانان در این حزب برای تبلیغ و توسعه اهداف جریانی با محوریت جلیلی آماده خواهند شد و تصور اینکه جریان «مقاومت در برابر سازش» که شعار انتخاباتی جلیلی بود به عنوان جریان دیگری در اردوگاه اصولگرایی شکل بگیرد اما تصور نمیشود طی دو سال فعالیت بتواند نیروهای تاثیرگذاری را در درون خود پرورش دهد چرا که استقبال اصولگرایان از کاندیداتوری جلیلی در انتخابات این عدم تمایل را به خوبی نشان داد البته ساکنان اردوگاه اصولگرایی بسیار غیرقابل پیشبینی هستند چنانکه طی سالهای گذشته انتقادات زیادی را روانه قالیباف کردند اما در زمان انتخابات ریاستجمهوری با این نیت که کرسی پاستور محل جلوس کاندیدای رقیب نشود، به حمایت از قالیباف پرداختند. شاید طی دو سال آینده سیاستگذاری در اردوگاه اصولگرایی به این سمت برود که همگان حول محور تفکر جلیلی جمع شوند و لیست انتخابات مجلس را با محوریت این تفکر ببندند. در اردوگاه اصولگرایی هیچچیز غیرممکن نیست حتی تشکیل شاخه مقاومت با محوریت جلیلی!