تدبیر24 : در صحبتهای سهشنبهشب نمایندگان محترم مجلس و ریاستجمهوری، بار دیگر هر دو طرف بر حل و فصل مسائل اقتصادی کشور تاکید کردند اما باید اذعان داشت که در دنیای اقتصاد، شعارها و صحبتها کافی نیست و برای حل مشکلات اقتصادی باید با برنامه حرکت کرد. واقعیت این است که اقتصادمان بیمار است و برای درمان این بیماری، باید در مرحله اول با جمعآوری علائم آن، تشخیص نوع بیماری داده شود و در مرحله بعد، بنا به داشتههای موجود، به درمان آن پرداخت. در صحبتهای سهشنبهشب اینچنین شد و ریاست محترم جمهور و رئیس مجلس نسبت به شرایط اقتصادی ابراز نگرانی کردند که این اقدام به تنهایی نمیتواند راهکار کافی حل مشکلات اقتصادی باشد.
درحال حاضر تشخیص دلیل این مشکل در اولویت است و حل این مشکلات در کوتاهمدت محال و غیرممکن به نظر میرسد. در مرحله بعد باید اولویتهای حل مشکلات به صورت شفاف مشخص شود؛ چه سیاست پولی، چه سیاست مالی و چه سیاست ارزی هرکدام اولویتها و ابزارهای خاص خودشان را دارند. اشکالی که وجود دارد، اینکه هنوز دولت اولویتهای خود را مشخص نکرده و درحالی که رئیس بانک مرکزی از سیاست افزایش نرخ ارز دفاع میکند و در خوشبینانهترین حالت به دنبال افزایش درآمد ارزی کشور است، وزیر صنایع سیاست متفاوتی را درنظر دارد و از کاهش نرخ ارز و رفع موانع تولید دفاع میکند؛ این درحالی است که رئیسجمهور نیز با مشی اعتدال خود از ثبات نرخ ارز دفاع میکند.
همانطور که در دولتهای قبل نیز این موضوع قابل مشاهده بود، اختلافنظر و گاه اعمال نظرات شخصی آفت برنامههای اقتصادی است و باید بدون اینکه حقانیت نظریهای اثبات یا رد شود، سعی شود که با تلفیق این نظرات، به نظر واحد دست یافت که بهنظر میرسد دولت در این زمینه آنطور که انتظار میرفت، موفق عمل نکرده و از فرصتهایی که تا امروز در اختیار داشته درحد انتظار بهره نبرده است. تمرکز رسانهها نیز نباید بر خوب بودن دولت باشد بلکه باید از مقامات اقتصادی دولت، شفافیت رفتارهای اقتصادی را طلب کنند. مسائلی که در جلسه مجلس و دولت مطرح شد ازجمله تورم و رشد ملی، زنجیرهای از مباحث است که همگی به هم مربوطند و حل آنها هم مرتبط به یکدیگر. به نظر میرسد اولویت اصلی دولت درحال حاضر ایجاد هماهنگی و همراهی در میان سیاستگذاران اقتصادی است که این مرکز بتواند رهبری سیاستگذاری را به عهده بگیرد. این مرکزیت و این رهبری میتواند شخص رئیسجمهور باشد که البته با توجه به شواهد، علاقهای به این کار ندارند و ممکن است افرادی مانند معاونانشان یا وزیر اقتصاد یا مانند برخی کشورهای غربی، ریاست بانک مرکزی این مسئولیت را به عهده بگیرد.
به هر حال هر فرد و هر برنامهای که مشخص شود از وضعیت فعلی و نظرات متعدد بهتر خواهد بود. فراموش نشود که اقتصاد ایران مسائل و مشکلاتی دارد و گرچه سیاست خارجی میتواند بهصورت مقطعی و با یک ضریبی بر آن تاثیرگذار باشد اما درنهایت در اقتصاد نمیتوان انتظار معجزه در کوتاهمدت را داشت. رفتار دولت نیز باید همراه با ظرافت باشد و از ایجاد شوک در بازار اجتناب شود اما باید فرصتها را دریابند و هرچه سریعتر حرکت منسجم برای افزایش تولید ملی و قدرت اقتصادی آغاز شود.