تدبیر24: «100 اثر 100 هنرمند»
برای جامعه تجسمی ایران یک رویداد منحصربهفرد است، هم از حیث استمرار سالهای
برپاییاش، هم شمار بسیار هنرمندان حاضر در آن. اما شاید از هر دوی اینها جالبتر
موعد برگزاریاش است. همهساله در داغترین روزهای سال، در دل تابستان، روزهایی که
اغلب گالریهای تهران به تعطیلات میروند! بیستویکمین دوره «100 اثر 100 هنرمند»
در حالی از 15 شهریور تا چهارم مهرماه روی دیوار گالری گلستان رفت که 280 اثر از
177 هنرمند را به معرض تماشا و فروش گذاشت؛ این رویداد با رکوردی باورنکردنی همراه
شد: فروش 98 نقاشی و 14 مجسمه در مجموع به قیمت 635میلیونتومان. همه این مولفههای
شایان توجه گالری گلستان و مدیر فرهیختهاش لیلی گلستان را به مرکز ثقل اخبار
رسانهها تبدیل کرد تا آنسان که «علی مرادخانی» معاون هنری تازهآمده وزارت فرهنگ
و ارشاد اسلامی را به دیدار از این رویداد موفق واداشت. لیلی گلستان دیدگاهها،
تحلیلها و خاطرات شیرینی از روزهای برگزاری این اتفاق هنری دارد که با شما در
میان میگذارد.
خانم گلستان طبیعی است اولین سوال این باشد که به نظر شما این موفقیت تحسینبرانگیز
به چه دلایلی رخ داد؟
دلیل این فروش فوقالعاده، کیفیت بالای آثار و قیمت مناسب و اطلاعرسانی درست بود.
در این نمایشگاه 70درصد خریداران برای اولینبار به گالری من میآمدند. خب بسیاری
از این اشخاص راهنمایی میخواستند و با مشورت من کارها را خریدند. یکجور رابطه
دوستانه و پر از اعتماد برقرار شد که برای من بسیار خوشایند بود. یک دسته هم هستند
که فقط سالی یکبار به گالری میآیند، چون میدانند در این نمایشگاه برای هر سلیقه
و برای هر جیبی کار پیدا میشود. دکوراتورها هم جزو خریداران پروپا قرص این
نمایشگاهند.
رقم نهایی فروش چقدر شد؟ در مجموع چند اثر نقاشی و مجسمه بهفروش رسید؟
در لحظه آخر که کارها را داشتیم جمع میکردیم و تحویل میدادیم دو نفر خریدار
آمدند و هرکدام چهار، پنج نقاشی خریدند و هنرمندانی که آمده بودند کارشان را پس
بگیرند چکشان را گرفتند. در نهایت رقم نهایی به 635میلیون رسید که در نهایت 14
مجسمه و 98 نقاشی به فروش رسید.
گفتید که فروش امسال رکورد «100 اثر 100 هنرمند» طی این سالها بوده. احتمالا برای خوانندگان جذاب است که بدانند در یکی، دو سال گذشته میزان فروش چقدر بوده است؟
فروش سال 91 اگر حافظهام یاری کند حدود 200میلیون بود. که فکر میکردیم بدجوری
توی گل زدهایم! غافل از اینکه مقرر شده بود دروازه سال 92 گلباران شود!
رکورد دیگر این دوره ارایه 280 اثر در طی 19 روز روی دیوار گالری گلستان بود. در اینباره برایمان بگویید؟
درواقع هیچوقت این نمایشگاه با صد اثر برگزار نشد و همیشه بیشتر بود. حتی اولینبار
با 120 اثر برگزار شد. اسمش را بهصورت نمادین 100 اثر گذاشتیم. بههرحال اسم خوشیمنی
بود. امسال شب اول 177 اثر ارایه شد؛ اعم از نقاشی و مجسمه که تعداد مجسمههای
امسال بیش از هر سال بود و بیش از هر سال هم مجسمه فروختیم. در اینجا باید بگویم
که خرید مجسمه خیلی رایج نیست و هنوز هم با فروش بالای امسال، به اندازه مطلوب
نرسیده. اما همینکه در این نمایشگاه 14 مجسمه فروش رفت، رکورد خوبی است. بیشترین
فروش مجسمه از آن «دلبر شهباز» بود که هنرمند شناختهشدهای است و دختر جوان
هنرمند دیگری به نام «نایری سرکیسیان» که به گفته خودش برای اولینبار کارهایش را
در معرض دید عموم گذاشته بود. ما هر سه کار ارایهشدهاش را فروختیم. مشخصه بارز
کارهای او نوآوری در فرم بود و با مواد مختلف کار کرده بود. این هنرمند از این پس
مورد حمایت گالری گلستان و مجموعهدارانی که از او کار خریدند قرار خواهد گرفت.
به نظر میرسد طبقه متوسط ایرانی که از تحصیلات دانشگاهی برخوردار است و به لحاظ درآمد موقعیت متوسطرو به بالا دارد، اشتیاق جالب توجهی به هنرهای تجسمی، گالریگری و مشارکت در بازار هنر دارد. شاخصههای این گروه نوآمده به این عرصه را چه میدانید؟
در این نمایشگاه همهجور آدمی خرید کرد. لزومی هم ندارد که حتما تحصیلات دانشگاهی
داشته باشید تا از هنر و زیبایی خوشتان بیاید. از خانم و آقای مسنی که گفتند سالی
یکبار اینجا میآیند و هر سال برای خانهشان یک نقاشی در حد بودجهشان میخرند تا
خریدار جوانی که پرداختش را موکول به روز حقوق گرفتنش کرد یا زوجهای جوان که برای
زیباترکردن خانهشان کار خریدند تا مجموعهدار مهمی که اول وقت آمد و 12 کار از
جوانان خرید، یا چند نفر گذری که دیدند گالری شلوغ است و برحسب کنجکاوی وارد شدند
و با دست پر خارج شدند. همهجور مخاطبی داشتیم. بنا بر این، شاخصه خاصی وجود
نداشت. فقط هنردوست بودند و از زیبایی لذت میبردند. امسال هم مثل هر سال 10، 12
کار را بهطور اقساط فروختیم که این کار در گالری گلستان رایج است. امسال کمتر کسی
میپرسید «اگر این را بخرم آیا سال دیگر گرانتر میشود؟» بیشتر برای دلشان خرید
کردند و اینجور خریدها بیشتر به من میچسبد! یا شاید هم دیگر یاد گرفتهاند و میدانند
کاری را که میخرند سال دیگر گرانتر میشود و دیگر سوال نکردند.
چندین مجموعهدار با ارایه بخشی از گنجینههایشان با شما در این رویداد مشارکت کردند هم از فروششان بگویید و هم اینکه آنها چه نوع آثاری از «100 اثر 100 هنرمند»خریداری کردند؟
چهار مجموعهدار کارهای خوبی ارایه کردند که تقریبا 90درصد آثار به فروش رسید. دو
نفرشان با بخشی از پولی که از فروش آثارشان به دست آوردند فقط از جوانان خرید
کردند و این چرخش پول در وادی هنر بسیار لازم است.
در گفتههای پراکندهای که این روزها از شما منتشر شده، جوانان هنرمند را برنده اصلی این دوره دانستهاید، بیشتر کار چه دسته از هنرمندان جوان به فروش رسیده و چرا آثارشان با اقبال خوب بازار مواجه میشود؟
امسال 70درصد فروش ما از آثار جوانان بود. هم جوانان هنرمندی که سالهاست با گالری
گلستان همکاری میکنند و وفادار به ما باقی ماندهاند و هم چند جوان تازهکار که
یکی از آنها« کیوان بیرانوند» است، که میگوید تکنیک مجسمهسازی را از اینترنت یاد
گرفته (حالا بگویید اینترنت بدآموزی دارد!) آنقدر تمرین کرده که بالاخره موفق شده
و الان تحت حمایت آقای تناولی است که حسابی دارند در جهت آموزش و حمایت جوانان
فعالیت میکنند و همیشه خیرشان هم به هنردوستان رسیده و هم به هنرمندان جوان. این
هنرمند جوان در این نمایشگاه دو اثر فروخت و من آینده خوبی برایش پیشبینی میکنم.
اهل خرمآباد است و پر از شور برای کار.
کشف استعدادها را یکی از اهداف همیشگی گالری گلستان خواندهاید. گویا این دفعه هم هنرمندان شهرستانی بهخصوص مشهدیها در گالریتان گل کردهاند؟
آثار جوانان به دلیل نوآوری و قیمت پایینتر، بسیار مورد استقبال قرار گرفت. همه
جور کاری از آنها به فروش رسید؛ از انتزاعی تا فیگوراتیو، از کلاسیک تا مدرن. من
امسال بیش از هر سال در انتخاب آثار سختگیری کردم و واقعا کیفیت کارها بالا بود.
امسال از آبادان، مشهد، اصفهان، شیراز، خرمآباد و قم در این نمایشگاه هنرمند
داشتیم. اصفهانیها و مشهدیها بیش از همه مورد استقبال واقع شدند.
و باز هم تعدیل قیمتها و ارایه آثار با قیمتهای پایینتر از نُرم بازار، شعار همیشگیتان بود. آیا در این دوره به سطحی که دوست داشتید رسیدید؟
قیمتها مناسب بود و یکی از دلایل فروش بالا همین امر بود. همه میخواهند قیمتهای
حراجها را معیار قرار دهند که از نظر من درست نیست و باز باید تکرار کنم که حراج
یک اتفاق است؛ اتفاقی مغتنم و لازم اما قیمتهای حراجها نباید معیار باشد. قیمتها
را من گذاشتم، البته با تفاهم با صاحب اثر. بعضی اوقات راحت قیمت من را میپذیرفتند
و گاهی هم باید چانهزنی میکردم که بدترین مرحله کارم است و بهشدت اعصابخردکن.
از بس حرفها و اعمال غیرمنطقی میبینم. بهعنوان نمونه دختر جوانی کارش را ششمیلیونتومان
گذاشته بود و وقتی با اعتراض من روبهرو شد، پرسید چند بگذارم و من گفتم 800هزارتومان
و بهراحتی قبول کرد! یعنی پنجمیلیونو200هزارتومان تخفیف داد... .
خانم گلستان! «100 اثر 100 هنرمند» هویت خاصی برای خود پیدا کرده است. اکنون این رویداد با 21 دوره برگزاری کهنسالترین رویداد تجسمی ایران به حساب میآید. آیا فکر میکردید به این موقعیت برسد؟
باید بگویم «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی» که البته حلوای امسال بسیار شیرین بود
یا اینکه بگویم «کار نیکو کردن از پر کردن است.» بههرحال زحمت کشیدیم، فکر و
برنامهریزی کردیم و البته استمرار را هم فراموش نکردیم. هر سال این نمایشگاه را
برگزار میکنیم و باریبههرجهت نبودیم؛ چون مقوله هنر برایمان جدی است. مخاطب، هم
ما و هم کار ما را جدی گرفت و این نتیجهای فرخنده بود. مقوله اعتماد متقابل هم از
همه مهمتر است. انتخاب و چیدن آثار کار آسانی نبود. من بهتنهایی 350سیدی را در
عرض 10روز تماشا کردم تا توانستم آثار نمایشگاه را انتخاب کنم. تحویل گرفتن، قیمتگذاری
و چیدن هم که جای خود دارد.
چرا «100 اثر 100 هنرمند» را تابستان 71 برپا کردید آن هم در مرداد و شهریور داغی که معمولا گالریهای تهران در تعطیلات بهسر میبرند؟
چون فصل آمدن مسافرها و فراغت بیشتر اشخاص و البته تعطیلی گالریهای دیگر است...
و جالبتر اینکه حالا دیگر« 100 اثر 100 هنرمند» شما 280 اثر از 177 هنرمند شده است گویا درهای این رویداد همچنان به روی چهرههای جدید باز است؟
در گالری گلستان، هم در نمایشگاههای انفرادی و هم در نمایشگاه «100 اثر 100
هنرمند» همیشه به روی هنرمندان جوان، بااخلاق و منضبط باز است.
به نظر میرسد که اگر همینطور جلو برویم برای دورههای بعدی« 100 اثر 100 هنرمند» به گالری بسیار بزرگتری نیاز داریم. آیا گالری گلستان را در مساحتی بزرگتر خواهیم دید؟
شاید. هم دلمان صاف است، هم خدایمان بزرگ. تا تقدیر چه بخواهد.
آزاده جعفریان
منبع:روزنامه شرق