سه‌شنبه ۰۶ آبان ۱۴۰۴ - 2025 October 28
- آیا پناهیان تذکر میگیرد؟
- آموزش کودکان برای فردای بهتر سرزمین
- جهان در آستانه‌ی بازچینش رقابت
- FATF و بحث اعتمادسازی
- چشمانداز مبهم ۱۴۰۴ بازار مسکن
- لحظه عجیب شرمگین شدن یک انسان
- عليه خاموشي زنان در تاريخ و فرهنگ ايران
- چشمانداز مبهم ۱۴۰۴ بازار مسکن
- اقتصاد دیجیتال و تابآوری زنجیره ارزش پتروشیمی زیر فشار تحریم
- کشاورزان برای تولید انگیزه ندارند
- اسنپبك و تداوم ابهام راهبردي
- منابع انسانی در بزنگاه آینده
- از جيب مشتري به نام خودروساز به كام قطعه ساز
- غزه و گروگان ابدی تاریخ
- هفت بر یک. مهمِ بیاهمیت!
- انقلاب نسل زد
- پیگیری خسارات جنگ ۱۲ روزه در مراجع جهانی
- تندروها فراتر از یک جریان سیاسیاند
آشتی در دادگاه،طلاق خاطره ساز
تدبیر24: زوج جواني با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق توافقي دادند. مرد جوان درخصوص علت آن به قاضي گفت: آقاي قاضي به تازگي متوجه شدم که همسرم با اجبار خانواده‌اش با من ازدواج کرده و خودش هيچ علاقه‌اي به من نداشته است.
وي افزود:چند شب پيش وقتي با هم دعوايمان شد همسرم گفت که هيچ علاقه‌اي به من نداشته و خانواده اش او را مجبور به ازدواج کرده‌اند. از وقتي اين حرف را شنيدم خيلي عصباني شدم و تصميم به جدايي گرفتم. من دوست ندارم با زني که از روي اجبار با من ازدواج کرده است، زندگي کنم. براي همين مي‌خواهم از او جدا شوم.
زن جوان نيز به قاضي گفت: آقاي قاضي آن شب من خيلي عصباني بودم و اينکه گفتم به شوهرم علاقه ندارم از روي عصبانيت بود. درست است که شوهرم انتخاب خانواده‌ام بود و من هيچ نقشي در اين انتخاب نداشتم ولي اينطور هم نيست که اصلا به شوهرم علاقه‌اي ندارم. من به مرور زمان به او علاقه‌مند شدم اما شوهرم به خاطر يک حرف مي‌خواهد از من جدا شود. بعد از صحبت‌هاي اين زن ، قاضي دليل آنها براي جدايي را کافي ندانست و سعي کرد اين زوج را از طلاق منصرف کند. در نهايت مرد جوان نيز وقتي متوجه علاقه همسرش شد از طلاق منصرف شد و اين زوج پس از آشتي دادگاه را ترک کردند.
وي افزود:چند شب پيش وقتي با هم دعوايمان شد همسرم گفت که هيچ علاقه‌اي به من نداشته و خانواده اش او را مجبور به ازدواج کرده‌اند. از وقتي اين حرف را شنيدم خيلي عصباني شدم و تصميم به جدايي گرفتم. من دوست ندارم با زني که از روي اجبار با من ازدواج کرده است، زندگي کنم. براي همين مي‌خواهم از او جدا شوم.
زن جوان نيز به قاضي گفت: آقاي قاضي آن شب من خيلي عصباني بودم و اينکه گفتم به شوهرم علاقه ندارم از روي عصبانيت بود. درست است که شوهرم انتخاب خانواده‌ام بود و من هيچ نقشي در اين انتخاب نداشتم ولي اينطور هم نيست که اصلا به شوهرم علاقه‌اي ندارم. من به مرور زمان به او علاقه‌مند شدم اما شوهرم به خاطر يک حرف مي‌خواهد از من جدا شود. بعد از صحبت‌هاي اين زن ، قاضي دليل آنها براي جدايي را کافي ندانست و سعي کرد اين زوج را از طلاق منصرف کند. در نهايت مرد جوان نيز وقتي متوجه علاقه همسرش شد از طلاق منصرف شد و اين زوج پس از آشتي دادگاه را ترک کردند.
منبع: آفتاب
ارسال به دوستان 
نسخه چاپی 
نظر شما:
نیازمندیها
