نخستین نکتهای که باید درنظر بگیریم این است که ایران نیز مانند آمریکا یک کشور با نظامی پیچیده است و روندها به سادگی نیست.
تدبیر24: تومـــاس ال. فریدمــــن، روزنامهنگار سرشــناس و باسابقه آمریکایی از روزنامه نیویورکتایمز طی یک گفتوگوی مفصل با باراک اوباما، رئیسجمهوری این کشور، زیر عنوان «دکترین اوباما و ایران»، به مساله پرونده هستهای ایران و تفاهم اخیر که در لوزان سوئیس به دست آمد پرداخته است.
همانگونه که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در کنفرانس خبری پایانی مذاکرات لوزان نیز گفت، هر کشوری براساس منافع و برای توجیه افکار عمومی خود این بیانیه را ترجمه و تفسیر خواهد کرد اما از آنجا که این برای نخستینبار است که یک رئیسجمهوری در ایالات متحده، یک مساله محرمانه دیپلماتیک را مفصل و با جزئیات برای افکار عمومی توضیح داده است و باتوجه به اطلاعات، مواضع و دیدگاههای تازهای که از سوی اوباما در این گفتوگو مطرح شده است،
در این ترجمه تلاش شده است تا جای ممکن وفاداری به متن اصلی رعایت شود و تنها بخشهایی که مربوط به مسائل داخلی آمریکا یا شامل مسائل غیرمرتبط بوده است مورد ویرایش قرار گرفته یا حذف شده و برخی توضیحات لازم از سوی مترجمان در داخل پرانتز افزوده شده است. فریدمن در مقدمه این مصاحبه با ذکر خاطرهای از سفر 20 سال قبل خود به ایران، اینطور نتیجهگیری کرده است که شعار «مرگ بر آمریکا» ریشهای عمیق در ایران دارد و به آسانی قابل حذف نیست؛ لذا با این دیدگاه رئیسجمهوری آمریکا و دستاورد دیپلماتیک دولت اورا به چالش کشیده است. در ادامه متن گفتوگوی نیویورکتایمز را میخوانید:
عصر شنبه (4 آوریل 2015 و 15 فروردین 94) به دعوت رئیسجمهوری اوباما به دفتر بیضی کاخ سفید (محل کار رئیسجمهوری آمریکا) رفتیم و در گفتوگویی دوستانه و خوب درباره اینکه چه فرآیندی طی هفته گذشته طی شد تا با ایران به یک تفاهم هستهای دستپیدا کنیم و اینکه او چگونه توانست میان تهدیدها و فرصتها توازنی ایجاد کند که مورد توافق ایران نیز قرار بگیرد، به بحث و بررسی پرداختیم. در این گفتوگو بخش مورد توجه خود من [فریدمن] جایی بود که طی آن توانستم به یک «دکترین» در سیاست خارجی دولت اوباما پی ببرم که با آنچه آمریکا در مقابل کوبا و کرهشمالی انجام داد بسیار متفاوت است و میتوان از آن بهعنوان «دکترین اوباما» نام برد.
دکترین اوبامایی چیست؟
رئیسجمهوری آمریکا در تشریح دکترین خود در مساله هستهای ایران گفت: «آمریکا به اندازه کافی قدرت دارد که هرجا بخواهد، بتواند درگیر شود اما داشتن قدرت و استفاده از آن دو مساله مجزاست که مردم درک درستی از آن ندارند.» او تشریح کرد: «بهعنوان مثال مساله تقابل با کوبا را درنظر بگیریم، آمریکا میتواند به این کشور حمله کند یا هر بخشی را تصرف کند اما برای اینکه این کار موجه باشد باید بسنجیم که آیا چنین اعمالی به سود منافع آمریکاست؟ و این سود میتواند جبران هزینههایی که پرداخت میشود را داشته باشد یا خیر؟ اگر پاسخ این سوال منفی باشد ما سیاستهای خود را مورد بازبینی قرار میدهیم تا به بهترین خروجی دست پیدا کنیم. حال کشور ایران را در نظر بگیرید که در مقایسه با کوبا باید بگویم ایران کشوری بزرگتر و به همین نسبت خطرناکتر [برای منافع آمریکا] است و قبلا نیز دیدهایم که میتواند به منافع آمریکا آسیب برساند اما نباید فراموش کنیم که بودجه دفاعی ایران در حدود 30 میلیارد دلار اما بودجه نظامی ما نزدیک به 600 میلیارد دلار است. اگر میخواهید بدانید دکترین من چه بوده در یک جمله بگویم: ما از درگیری باکی نداریم اما قبل از آن تمام روشهای بهتر را بررسی میکنیم.» اوباما در پاسخ به منتقدان این روش گفت: «تفکری وجود دارد که معتقد است ایران سر سازگاری و پایبندی به توافقات ندارد و با توافق نمیتوان با آن روبهرو شد که اینجا لازم به یادآوری است که ما تمامی توان خود در منطقه را نابود نمیکنیم و توان نظامی ما همواره وجود دارد اما قبل از آنکه از آن استفاده کنیم باید توافق ایران را راستیآزمایی کنیم. در صورتیکه ایران به توافق خود پایبند باشد خب ما هم توانستهایم از راهی بسیار امنتر و کم هزینهتر با تهران تعامل کنیم و در همین زمان از همپیمانانمان نیز دفاع کنیم.»
رئیس دولت آمریکا درباره مواضع رژیم صهیونیستی نیز گفت: «تفکر اسرائیل این است که با توجه به تجربیات تلخ تاریخی درباره یهودیان همواره تمایل به گسترش توان نظامی و دفاعی خود دارد و آنها هم خوب میدانند که برای دفاع از خود نباید متکی به کشور دیگری باشند و اظهار نگرانیشان برای من قابل درک است اما ما هم با مذاکرات هستهای ثابت کردهایم که در صورت هر تهدیدی نسبت به همپیمانانمان در آنجا حضور داریم و از آنها دفاع میکنیم.» او افزود: «روی سخن من با مردم اسرائیل است و به آنها میگویم بهترین راه برای اطمینان از اینکه برنامه هستهای ایران صلحآمیز است، مذاکره دیپلماتیک با این کشور است و راهی مطمئنتر وجود ندارد.»
در این بخش از سخنان، احساسات، صلابت و اطمینان خاصی در صدای رئیسجمهوری بود که من [فریدمن] تا به حال نشنیده بودم؛ این بخش از سخنان اوباما با نظرهای مخالفان دولت اسرائیل و بخش عمدهای از جامعه یهودیان آمریکا که عقاید چپ میانه دارند، همخوانی نزدیکی دارد.
اوباما افزود: «شنیدن این سخنان که دولت من تمام تلاش خود را برای حفظ همپیمانانش نکرد، برای من سخت است و این سخنان دوستانه و در چارچوب نگرانیهای تاریخی ما برای یهودیان نیست.»
کشورهای عربی نگران داخل باشند
درباره آنچه نگرانیهای کشورهای عربی مانند عربستان سعودی از یک ایران هستهای است و تهدیدی که آنها از جانب همسایه خود احساس میکنند، رئیسجمهوری آمریکا چنین توضیح داد: «جمعیت این کشورها در برخی موارد شامل بخش زیادی از جوانان بیکار، سرخورده، متعصب و پوچ گراست که در اغلب موارد تفکرشان این است که هیچ نقطه امید و سازوکار سیاسی برای رسیدگی به ظلمهای اجتماعی وجود ندارد؛ چنین نیرویی در داخل این کشورها، بسیار خطرناکتر از تهدیدی است که از سوی ایران متوجه آنهاست، درواقع خطر داخلی برای آنها بسیار محتملتر از حمله ایران است. لذا کار ما با این کشورها در دو بخش است: یکی اینکه برای آنها جا بیندازیم که تهدیدات خارجی را رفع میکنیم و دیگر اینکه متقاعدشان کنیم که روابطشان را با ما توسعه دهند تا با توسعه در ساختار سیاسی داخلشان، بتوانیم به جوانان نشان دهیم که انتخابهای دیگری به جز داعش نیز میتوانند داشته باشند. این یک تعامل دشوار خواهد بود اما راه دیگری برای کشورهای عربی وجود ندارد.»
تفاهم با اجازه و نظارت رهبری ایران بود
اوباما با تاکید بر این موضوع که هنوز کار تمام نشده است گفت: «سختترین موانع سیاسی و مخالفتها در ایران و آمریکا هنوز در راه است و ما کار دشواری برای به پایان رساندن این مذاکرات پیشرو داریم.» او در این گفتوگو از سناتور باب کورکر، رئیس کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا بهعنوان فردی منطقی که صادقانه نگرانیهایی در این زمینه دارد یاد کرد و اظهار امیدواری کرد بتواند با او راهی برای راضی کردن سناتورها بیابد.
اوباما در میان رئیسجمهوریهایی که در سالهای پس از انقلاب ایران به روی کار آمدهاند، بیشترین ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با رهبری ایران را داشته است و در این میان نامهنگاریهای مستقیمی نیز انجام شد، در این میان پرسشی که مطرح است این است که برداشت شما از رهبری ایران چیست و چه کسی در تهران تصمیم نهایی را اتخاذ میکند؟
«نخستین نکتهای که باید درنظر بگیریم این است که ایران نیز مانند آمریکا یک کشور با نظامی پیچیده است و روندها به سادگی نیست. در همین حال سالها بیاعتمادی و تردید بین دو کشور جریان داشته است که نمیتوان توقع داشت به یکباره از بین برود. در مکاتباتی که من با رهبر عالی ایران داشتم به این نتیجه رسیدم که به آسانی نمیتوان فکر ایشان را خواند اما آنچه در این نامهها مشهود است این است که تمام روند مذاکرات هستهای و حتی بیانیه نهایی این دور از مذاکرات، با اجازه ایشان انجام شده است و از جزئیات آن مطلع هستند. موضوع دیگر این است که ایشان نیز معتقد است که ایران باید جزئی از جامعه جهانی باشد پس تغییراتی را نیاز دارد.»
قدرت ایران در داشتن سلاح هستهای نیست
در داخل ایران هم بحثهایی در این باره وجود دارد که چگونه این کشور باید با چارچوب این تفاهم هستهای کنار بیاید، آقای رئیسجمهور پاسخ شما به مردم ایران در این مورد که این تفاهم به نفع آنها است، چیست؟
رئیسجمهور گفت: «اگر ایران به درستی میگوید که دنبال سلاح هستهای نیست، اینجا دو گزینه وجود دارد که انتخاب درست برای آنها این است که با اتکا به نبوغ مردمش و با استفاده از منابع طبیعی خود به جایگاه برتری در سطح جهان دست پیدا کنند. ایران برای اینکه مرکز ثقل قدرت منطقهای باشد نیازی به سلاح هستهای ندارد. در این رابطه آن چه که میخواهم به مردم ایران بگویم این است: برای کسب قدرت در منطقه نیازی به ضدیت ندارند. منظور من این است که در حقیقت ایران همه پتانسیلهای لازم برای کسب قدرت منطقهای را دارد. اگر این کشور بازیگری مسوولیتپذیر در جهان باشد با در نظر گرفتن پتانسیلهای قدرت ایران از قبیل اندازه و وسعت و منابع طبیعی و انسانی، این کشور پتانسیل تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای موفق را دارد و من امیدوارم که مردم ایران متوجه این نکته باشند.»
رئیسجمهور افزود: «واضح است که بخشی از روانشناسی ایران ریشه در تجارب گذشته دارد. احساس اینکه مداخلات ایالات متحده آمریکا یا غرب در گذشته این کشور را تضعیف کرد. در جریان اتفاقات تاریخی همچون سرنگون کردن نخستین دولت ملی و دموکراتیک ایران (دولت دکتر مصدق) یا حمایت آمریکا از شاه یا حمایت آمریکا از صدام حسین در جریان جنگ بیرحمانه 8 ساله عراق علیه ایران. بنابراین بخشی از آن چیزی که من به تیم مذاکرات هستهای آمریکا توصیه کردم، این بود که این دیدگاه منفی ایرانیها نسبت به تجربیات تلخ گذشته را در نظر بگیرند و این را در نظر داشته باشند که بعضی اوقات و با توجه به آن تجربه تاریخی گذشته ایرانیها واکنشهایی داشته باشند و فکر کنند این واکنشها تنها راهی است که جلوی تکرار حوادث ناگوار گذشته را میگیرد... . اگر ما موفق شویم توافق نهایی هستهای را با ایران حاصل کنیم نیروهایی در داخل ایران که به دنبال توسعه علمی و اقتصادی و ایجاد اشتغال هستند قویتر خواهند شد. من به صراحت میگویم هدف ما از رسیدن به توافق هستهای با ایران همانطور که برخی افراد ادعا میکنند تغییر رژیم در ایران نیست.»
اوباما افزود: «حتی اگر رفتار ایران تغییری نکند این توافق یک توافق خوب است. به نظر من حتی اگر بر فرض همانند نتانیاهو معتقد باشیم حاکمیت ایران قابل اعتماد نیست، این توافق یک توافق خوب است و ما در مسیر درستی قرار داریم. این توافق بهترین گزینه برای ماست. در حقیقت حتی اگر بر این باور باشیم که ایرانیها همه مخالف ما هستند بهترین راه برای کسب اطمینان از برنامههای هستهای آنها این توافق است که به ما اجازه میدهد برای یک دوره بلندمدت از چند و چون برنامههای آنها مطلع باشیم و آنها را از دستیابی به سلاح هستهای بازداریم.»
ایران میتواند به درخواست بازرسی اعتراض کند
چند نکته بسیار حساس ابهامی در مورد چارچوب تفاهم هستهای اخیر برای من [فریدمن] روشن نیست و از رئیسجمهور خواستم تا آنها را تفسیر کند. من [فریدمن] پرسیدم که اگر با وجود توافق ما گمان بردیم که ایران در حال خلف وعده است و برای مثال درباره احتمال وجود یک برنامه هستهای مخفیانه در یک پایگاه نظامی جنوب شرق این کشور مشکوک شدیم، آیا در چارچوب این توافق ما این حق را داریم که اصرار کنیم در آن پایگاه نظامی به روی بازرسان بینالمللی گشوده شود؟
رئیسجمهور گفت: «در وهله اول آنچه میخواهیم روی آن توافق کنیم ما را قادر خواهد ساخت از کل زنجیره هستهای موجود در ایران از معدن اورانیوم گرفته تا تمام تاسیسات هستهای این کشور ازجمله نطنز، بازرسی کنیم. این بدان معناست که دیگر بحث بازدید از یک یا دو یا پنج مکان مشخص نیست بلکه ما قادر خواهیم بود آنچه که آنها در سراسر این زنجیره انجام میدهند را ببینیم و در واقع، اگر آنها هماکنون بخواهند یک مرکز مخفی جدید راهاندازی کنند باید برای آن یک چرخه تامین سوخت جدید هستهای ایجاد کنند.
نکته دوم اینکه ما در حال راهاندازی یک کمیته تدارکات برای بررسی آنچه آنها در برنامههای هستهای خود انجام خواهند داد اعم از واردات یا تعیین اینکه چه نیازهایی برای برنامه هستهایشان دارند هستیم و نکته سوم اینکه بله همانطور که شما گفتید ما در حال ایجاد سازوکاری هستیم که بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای بتوانند به هر مکانی که برای بازرسی نیاز دارند، دسترسی داشته باشند.» رئیسجمهور البته افزود: «این چیزی است که ما توقع داریم. البته ایران میتواند نسبت به درخواستهای بازرسی ما اعتراض داشته باشد. مکانیسمی که ما به دنبال آن هستیم این است که اعتراضهای ایران در آن در نظر گرفته شود اما این کشور حق وتوی نهایی درخواستهای بازرسی را نداشته باشد. درواقع مکانیسمهای بینالمللی عادلانهای در این باره وجود دارد که مشخص میکند آیا باید از مکانی بازرسی وجود داشته باشد یا نه، و اگر این مکانیسمها تعیینکننده باشند ایران نمیتواند بگوید: «نه شما نمیتوانید این مکان یا آن مکان را بازرسی کنید.» بنابراین ما دنبال چیزی فراتر از بازرسیها در قالب اجرای پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی هستهای هستیم. ما میخواهیم حتی از آن هم فراتر برویم و بازرسیهایی از ایران صورت بگیرد که در تاریخ آژانس بینالمللی انرژی هستهای سابقه نداشته است.»
درصورت پایبندی تهران تحریمها لغو میشود
بسیاری از مردم از جمله خودم [فریدمن] متن صحیحی از این توافق را مشاهده نکردهایم. نکته دیگری که به نظر میرسد هنوز حلنشده باقی مانده بحث تحریمها است: دقیقا چه زمانی تحریمهای اقتصادی علیه ایران لغو خواهد شد؟ توافق از چه زمانی اجرا خواهد شد؟
اوباما: «هنوز جزئیاتی هست که باید روی آنها کار شود. اما از نظر من در چارچوب اصلی این توافق از ایران خواسته شده تا قدمهای لازم را بردارد: تاسیسات غنیسازی فردو، سانتریفیوژها و... در صورت انجام این اقدامات تحریمهای سازمان ملل معلق میشود. با این حال تحریمهای مربوط به موشکهای بالستیک و تکثیر آن جزء تحریمهایی هستند که همچنان پابرجا خواهند ماند.
در همین حال اگر تخطی از توافق صورت گیرد ما آماده خواهیم بود تا دوباره ضربه محکم تحریمها را به ایران وارد کنیم. اگر هم هیچ تخطی از توافق لوزان صورت نگیرد در آن صورت به غیر از تحریمهای تسلیحاتی، ایران این فرصت را خواهد داشت تا از زیر بار سنگین تحریمها خارج شود. باید توجه داشت که نظارت ثابت و مستمر همیشه این فرصت را در اختیار ما قرار میدهد که در صورت سرپیچی ایران اقدام لازم را برای مقابله با آن انجام دهیم.»
به گفته اوباما تحریمهای آمریکا علیه ایران که به موضوعات دیگر مربوط میشود پابرجا خواهد ماند. «تحریمهای مشخصی هستند که هیچ ارتباطی به برنامه هستهای ایران ندارند و اعمال آنها هم ادامه خواهد یافت. درواقع اگر ما بتوانیم توافق با ایران را نهایی کنیم و ایران نیز به آن پایبند باشد موفق به انجام کار بزرگی شدهایم، اما مطمئنا نمیتواند به مشکلات ما با ایران پایان ببخشد. و طبعا ما همچنان به تلاشهایمان با شرکا و دوستان خود برای فشار بر ایران در دیگر زمینهها ادامه خواهیم داد. این اقدامات ممکن است نیاز به زمان داشته باشد. اما این عقیده دولت و شخص من است که با این مسائل راحتتر میتوان روبهرو شد. اگر پرونده هستهای ایران را حل کرده باشیم و در صورتی که موفق به انجام این کار شویم ممکن است ایران هم با استفاده از مزایای رفع تحریمها بیشتر بر مسائل اقتصادی و مردم خود متمرکز شود و سرمایهگذاریهای خارجی را جذب کند.»
اوباما با اشاره به متحدان سنی آمریکا در منطقه تصریح کرد همانطور که آمریکا میخواهد به کمکهای خود برای تقویت تواناییهای نظامی این کشورها ادامه دهد، آنها نیز باید توانایی پیاده نظام خود را برای حل بحرانهای منطقهای افزایش دهند. او دراینباره گفت: «مهمترین بخش مکالمات و مذاکرات من با رهبران کشورهای حوزه خلیج [فارس] این است که چگونه میتوان بر قابلیتهای دفاعی خود بیفزایند. به نظر من اگر نگاهی به آنچه در سوریه میگذرد بیندازیم بهطور مثال تمایل زیادی وجود دارد تا آمریکا وارد ماجرا شود و کاری انجام دهد، اما سوال اینجاست که چرا اعراب خودشان برای مقابله با نقض حقوق بشر دست به کار نمیشوند؟ یا چرا کاری در قبال اقدامات بشار اسد انجام نمیدهند؟ فکر میکنم میتوانم این پیغام را به این رهبران بدهم که آمریکا در حمایت از آنها متعهد است و این اطمینان را در آنها ایجاد کنم که آمریکا اجازه نخواهد داد تا قدرتی خارجی به کشورشان حمله کند. اینگونه حمایتها میتواند نگرانی آنها را کاهش دهد و در نتیجه مذاکرات کمتنشتر و موثرتری با ایران داشته باشند. اما نمیتوانم تعهد دهم که آنها را در اینگونه مسائل داخلی خود هم همراهی کنم. مسائلی که نتیجه بیتوجهی و رعایت نکردن حقوق مردم کشور خودشان است. بزرگترین تهدیدی که کشورهای منطقه با آن روبهرو هستند از سوی ایران نیست، بلکه ناشی از ایجاد نارضایتی درونی در این کشورهاست.»
نامه اخیر سناتورها فاجعه بود
اخیرا مرزهای سنتی میان قوای مجریه و مقننه آمریکا در حوزه سیاست خارجی با دعوت رهبر کنگره از نتانیاهو برای سخنرانی در کنگره و سپس نامه 47 سناتور آمریکایی خطاب به رهبران ایران از بین رفت. سناتورها به رهبران ایران هشدار دادند که توافق دولت آمریکا با ایران حمایت آنها را همراه نخواهد داشت و از سوی کنگره با آن مخالفت خواهد شد. شما این ماجرا را چگونه میبیند؟
اوباما: « من نگران این هستم که برخی مرزها در حوزه سیاست خارجی با اینگونه اقدامات از بین برود. احساس میکنم نامهای که به مقامات ایران نوشته شد نامناسب بود. در زمان ریاستجمهوری بوش هم بسیاری از دموکراتها با حمله به عراق مخالف بودند، اما هیچکدام از آنها برای رهبران کشورهای عربی و اروپایی نامهنگاری نکردند.
نامهنگاری اخیر واقعا اقدامی فاجعهبار بود.» با وجود هر آنچه در گذشته رخ داده، اوباما میگوید: «در حال حاضر کلیدیترین بخش منافع آمریکا در منطقه نه نفت است و نه قلمرو. هسته مرکزی منافع ما در حال حاضر این است که همه در صلح و آرامش زندگی کنند، همپیمانانمان مورد حمله قرار نگیرند، بمبهای بشکهای بر سر کودکان فرود نیایند و آوارگی گستردهای رخ ندهد. منافع ما در این است که منطقه روال عادی زندگی و فعالیت را طی کند. این پروژهای بزرگ است و از نظر من ساختار توافق با ایران حداقل یک گام برای آغاز این پروژه است.»