پس از عدم صدور مجوز برای حضور حریر شریعتزاده، نوازنده و همسر سالار عقیلی روی سن در جریان کنسرت مشهد در سال گذشته، سالار عقیلی اقدام به افشای لیستی نمود که بر اساس این لیست گروهی از خوانندگان ممنوع الفعالیت میشدند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مقابل ممنوع الفعالیت شدن این لیست از خوانندگان ایستاده بود.
تدبیر24: پیگیری ها همان زمان مشخص نمود، در لیستی که شعبی از یکی از نهادها به وزارت فرهنگ و ارشاد ارسال کرده بود، با این استدلال که پخش صدای خوانندگان در شبکههای ماهوارهای ممنوعیت دارد، هر خوانندهای که صدایش از این شبکهها پخش شده بود، ناقض این ممنوعیت تشخیص داده شده بود و بر همین اساس ۳۰ خواننده سنتی و پاپ نام برده شده بود که باید ممنوع الفعالیت میشدند؛ خوانندههایی که گسترهشان از همایون شجریان و تهمورس پورناظری تا احسان خواجه امیری و سالار عقیلی وسعت یافته بود.
برای نمونه، پخش «چرا رفتی» با نوای همایون شجریان و موسیقی تهمورس پورناظری از شبکههای ماهوارهای، میتواند مصداق ممنوع الفعالیتی این دو تن باشد، حال آنکه پخش این آهنگها با همکاری این خوانندگان و حتی رضایت آنها نیست و اتفاقاً در بسیاری از این پخشها، نقض قانون کپی رایت رخ میدهد و بنابراین با توجه به آنکه استدلال و مستند محکمی برای مقابله با فعالیت این خوانندگان نبود، مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توانستند مقابل ممنوع الفعالیتی ایشان بایستند و ماجرا منتفی شد.
در طول سال گذشته اما اتفاقات حساسیت برانگیز دیگری در حوزه موسیقی رخ داد که برخی از آنها در معرض توجه قرار گرفت و برخی از آنها مسکوت ماند. لغو مکرر کنسرتها و جنجالهای کاذب بر سر تکخوانی یک خواننده زن که از اساس حقیقت نداشت، باعث شد برخی حواشی دیگر دیده نشود و از آن جمله میتوان به عدم صدور مجوز آلبوم و کنسرت برای برخی خوانندهها و پاک کردن صورت مسئله درباره برخی از آنها اشاره کرد.
محمد معتمدی خبر انتشار دو آلبوم موسیقی یکی با همکاری آوا مشکاتیان و دیگری مجموعه ای بازسازی شده از تصانیف قدیمی موسیقی ایرانی را در رسانه ها اعلام کرده بود که این دو آلبوم نیز هنوز در بازار موسیقی منتشر نشد و سپس خبر از انتشار آلبوم موسیقی «عبور» بر اساس آثار اجرا شده کنسرتی به همین نام آمد؛ قطعاتی که ظاهراً برای کسب مجوز در نیمه دوم سال 1393 به دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شده است.
در شرایطی که وعده مدیر دفتر موسیقی صدور مجوز سه چهار روز برای آلبومها بود، این آلبوم نیز شش ماه در دفتر موسیقی ماند تا در نهایت در روزهای اخیر شاهد انتشار یادداشتی از سوی محمد معتمدی خواننده این آلبوم باشیم؛ نامهای همراه با گلایه که صرفاً بر آلبوم آخر متمرکز بود و درباره علت عدم صدور مجوز برای آلبومش نقدی اعتراض آمیز را مطرح کرده بود.
در متن این نامه آمده بود: ««تقریبا شش ماه از شروع اولین اقدام برای گرفتن مجوز آلبوم «عبور»می گذرد. شش ماه زمان کمی نیست. عمر مفید ما هنرمندان در بهترین حالت از تعداد محدودی از همین شش ماه ها تشکیل می شود. البته هنوز مجوزش را نگرفته ام. اعتراضی هم ندارم و مطمئنم آن کسانی که این قدر بر فعالیت من و امثال من حساسیت و وسواس دارند قطعا خیرخواه فرهنگ عمومی جامعه اند.
اما سوال اینجاست آیا تا به حال اندیشیده ایم که عمل و رفتار ما با اهداف و آرمان های ما همسو هستند و یا کارکردی کاملا متضاد دارند؟ در عرصه مدیریت کلان فرهنگی، مسلما آنچه در جهتدهی فرهنگ جامعه تاثیر خواهد داشت رفتار و عمل ماست و نه آرمان و آرزوی ما. امروزه امواج صدها شبکه ماهواره ای از سراسر جهان، هر شبانه روز هزاران قطعه موسیقی و تصویر را بدون وقفه و با بهترین کیفیت به خانه ها و تلویزیون های ما ارسال می کنند و حتی برای ثانیهای هم منتظر هیچگونه مجوزی از هیچ نهاد و ارگانی نمی مانند.
در چنین شرایطی بنده پس از ماه ها تلاش و صرف هزینه های فراوان و بی بازگشت، یک ساعت موسیقی متناسب با فرهنگ و اعتقادات و باورهای مردم کشورم تولید می کنم، آن هم با شعر و محتوایی کاملا معنوی و عرفانی به امید آنکه در این آوردگاه فرهنگی، کفه ترازو را در حد توانم اندکی به نفع فرهنگ بومی کشورم سنگین تر کنم.
حال سوال اینجاست که در این نبرد و در برابر این سیل بنیان کن فرهنگ های وارداتی، چرا موسیقی من، موسیقی برآمده از فرهنگ اصیل و ارزشی این آب و خاک، باید بیش از شش ماه در انتظار دریافت مجوز بماند و دست آخر...؟ اگر بر این باوریم که ما در یک نبرد فرهنگی هستیم آیا این کار به معنای بستن دست و پای نیرو های جبهه خودی و آب به آسیاب نیروی مهاجم ریختن نیست؟ آیا اگر کسی می خواست عرصه را برای جولان نیروی مهاجم فراهم کند کاری جز این می کرد؟ باز هم می پرسم: در چنین شرایطی آیا یقین داریم که عمل و رفتار ما با آرمان و آرزوی های ما همسو هستند؟»
در این میان ظاهراً پروسه اداری صدور این آلبوم شش ماه نبوده و مسائل دیگری مطرح است که اگر به طور رسمی تایید شود، چالشی برای فعالیت محمد معتمدی خواهد بود. گمانهزنیها حکایت از آن دارد که اجرای مشترک محمد معتمدی با یک خواننده زن اسپانیایی مسئله ساز شده و این احتمال میرود به واسطه انتشار فیلم این کنسرت، روند فعالیت معمول معتمدی به چالش کشیده شده است.
محمد معتمدی و «روزاریو ترمندیتا / Rosario la Tremendita» در شهریورماه 1393، کنسرت قصیده را در جشنوارهای در اتریش برگزار کردند اما ظاهراً برگزاری این کنسرت چندان دردسرساز نشد، تا اینکه یکی از شبکههای ماهوارهای فارسی زبان اقدام به پخش فیلم کامل این کنسرت نمود و همین مسئله منجر به طرح مباحثی شده است. باید دید در نهایت این موضوع رسماً تایید خواهد شد یا در روزهای پیش رو با صدور آلبوم این خواننده، مشکلات مرتفع خواهد شد.