تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 04
کد خبر: ۵۰۱۴۴
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۸

مشایی وارد می‌شود؟

روز شنبه ٥ اردیبهشت ١٣٩٤، ساعت ١٥، اسفندیار رحیم‌مشایی با کت و شلواری ساده و طوسی‌رنگ و ته‌ریشی بر صورت، پا به ساختمان ولنجک می‌گذارد.
 تدبیر24روز شنبه ٥ اردیبهشت ١٣٩٤، ساعت ١٥، اسفندیار رحیم‌مشایی با کت و شلواری ساده و طوسی‌رنگ و ته‌ریشی بر صورت، پا به ساختمان ولنجک می‌گذارد.

کمی دیرتر از دیگران رسیده اما محمود احمدی‌نژاد، جلسه با وزرای دولت سابق را بدون حضور او آغاز نمی‌کند. مشایی وارد می‌شود، احمدی‌نژاد از صندلی برمی‌خیزد و به سرعت به استقبالش می‌رود، یکدیگر را در آغوش می‌گیرند و بوسه‌ای بر گونه‌های هم هدیه می‌دهند. احمدی‌نژادی‌ها سرپا ایستاده‌اند. مشایی با کمردردش نمی‌تواند با همه مصافحه کند. از همان جا با همکاران سابقش سلام و علیک و خوش و بش می‌کند. تحلیل شرایط کشور، دستور جلسه است؛ جلسه‌ای که احمدی‌نژادی‌ها‌ آن را «جلسات دید و بازدید و گعده‌های خودمانی» نامیده‌اند.

علی نیکزاد وزیر راه و شهرسازی دولت سابق، احمد علیرضابیگی استاندار سابق آذربایجان شرقی، وحید جلال‌زاده استاندار سابق آذربایجان غربی و محمدرضا میرتاج‌الدینی معاون پارلمانی محمود احمدی‌نژاد گویا بیش از دیگران حرف برای گفتن دارند. چرا که فعالیت انتخاباتی را در استان‌های آذری‌زبان کلید زده‌اند. گزارش کار می‌دهند، احمدی‌نژاد هر از چندگاهی نت برمی‌دارد و چیزی می‌گوید. مشایی تنها گوش می‌دهد. سه ساعتی جلسه طول کشیده و او تنها حرف‌ها را گوش می‌کند. احمدی‌نژاد در پایان جلسه از او می‌خواهد دوستان را به فیض برساند. مشایی امتناع می‌کند. اصرار که می‌شود، چند آیه‌ای قرآن می‌خواند و معنا می‌کند. آرزوی توفیق برای دوستانش دارد و در نهایت دو بیتی از گنجوی، شاعر قرن پنجم و ششم می‌خواند:

یک دست به مصحفیم و یک دست به جام

گه نزد حلالیم و گهی نزد حرام

ماییم در این گنبد ناپخته و خام

نه کافر مطلق، نه مسلمان تمام

برخی رسانه‌ها از احیای فعالیت‌های سیاسی اسفندیار رحیم‌مشایی در کنار تحرکات انتخاباتی احمدی‌نژادی‌ها خبر داده‌اند. براساس یکی از این خبرهای منتشرشده، اسفندیار رحیم‌مشایی،‌ عبدالرضا داوری و حمیدرضا بقایی از حوزه انتخابیه تهران کاندیدای انتخابات مجلس دهم خواهند شد.

سایت دولت بهار وابسته به جریان محمود احمدی‌نژاد بلافاصله این خبر را تکذیب کرد و نوشت: «در حالی که مهندس اسفندیار رحیم‌مشایی اعلام کرده است که در سیاست ورود نخواهد کرد، برخی رسانه‌ها به بازنشر خبر کذب یک سایت درباره حضور وی در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی پرداخته‌اند.‌ مهندس رحیم‌مشایی در گفت‌وگو با دولت بهار، ضمن ابراز تعجب از انتشار چنین خبرهای دروغی، تاکید کرد من اعلام کرده‌ام در سیاست ورود نخواهم کرد.»

انتشار این نقل قول از اسفندیار رحیم‌مشایی در کنار اظهارات چهره‌هایی همچون عبدالرضا داوری و علی‌اکبر جوانفکر درباره خداحافظی رحیم‌مشایی از سیاست، تردیدی را درباره بی‌علاقگی اسفندیار دولت سابق برای حضور در سیاست باقی نمی‌گذاشت اما این سوال همچنان طراوت داشت که اگر مشایی از سیاست خداحافظی کرده پس چرا در جلسات هر شنبه احمدی‌نژاد و وزرای دولت سابق شرکت می‌کند؟ بهترین راه حل برای رسیدن به پاسخی برای این پرسش، گفت‌وگو با اسفندیار رحیم‌مشایی بود. همین بود که در تماسی تلفنی از او می‌پرسم از سیاست خداحافظی کرده‌اید؟ می‌خندد و می‌گوید: «پس از پایان کارمان در دولت تصمیم گرفته‌ام حرف سیاسی نزنم.» می‌پرسد چه اتفاقی افتاده است؟ می‌گویم: «برخی خبرها از احتمال کاندیداتوری شما برای انتخابات مجلس از تهران خبر داده‌اند.» تعجب می‌کند به گونه‌ای که اصلا از ماجرا خبر ندارد. می‌گویم: سایت دولت بهار به نقل از شما گفته است که «اعلام کرده‌ام در سیاست ورود نخواهم کرد.» باز هم می‌خندد و می‌گوید: «من، بعد از پایان ریاست‌جمهوری با هیچ جایی مصاحبه نکرده‌ام و با این سایت هم حرف نزده‌ام و هرگز نگفته‌ام به سیاست ورود نمی‌کنم.» می‌پرسم حالا با همه این حرف و حدیث‌هایی که درباره خداحافظی شما از سیاست وجود دارد آیا به واقع از سیاست خداحافظی کرده‌اید؟

مکثی می‌کند و می‌گوید: تصمیم ندارم حرف سیاسی بزنم. به او می‌گویم چرا با این سکوت، خود را سوژه اخبار می‌کنید؟ بلندتر از قبل می‌خندد و می‌گوید: «این کشور پر از سوژه است. چرا مدام مشایی را سوژه می‌کنید؟ من که کاری به کسی ندارم چرا برایتان مهم است که من از سیاست خداحافظی کرده‌ام یا نکرده‌ام؟» توضیح می‌دهم که در فضای رسانه‌ای و سیاسی چه خبرهایی گفته و شنیده می‌شود و چرایی سوال‌ها را بیان می‌کنم. می‌پرسم همچون گذشته بیش از آنکه فعالیت سیاسی داشته باشید به فعالیت‌های فرهنگی علاقه‌مندید؟ پاسخ می‌دهد: «پیش از آنکه وارد دولت شوم و از جوانی فعالیت‌های فرهنگی اولویتم بوده و اگر به سیاست هم ورودی داشته‌ام بنا به انجام تکلیف بوده است. اما درباره اینکه بخواهید بدانید از سیاست خداحافظی کرده‌ام‌ یا نه هیچ جوابی ندارم بدهم.»

در کمال احترام نمی‌خواهد حرفی بزند اما باز هم به سوالم گوش می‌دهد: اینکه برخی مدعی شده‌اند رابطه شما با آقای احمدی‌نژاد همچون سابق نیست، صحت دارد؟ می‌گوید: «اگر رابطه‌مان مثل گذشته نبود من الان از کجا می‌آیم؟ من و آقای دکتر احمدی‌نژاد دو برادریم و برادری‌مان تمام نمی‌شود.» درخواست گفت‌وگوی حضوری و طرح همه پرسش‌های پرحاشیه را می‌کنم، مخالفت می‌کند اما می‌گوید برای نشست دوستانه آمادگی دارد. می‌گوید: «اوایل هفته به تهران می‌آیم و پیش از اینکه به رامسر برگردم می‌توانید به دفترمان تشریف بیاورید.» خداحافظی می‌کند و این تردید را به یقین بدل می‌سازد که او هست و تنها تفاوتش با گذشته در آن است که دیگر بی‌گدار به آب نمی‌زند. هر چه هست این مرد محبوب محمود احمدی‌نژاد سکوت کرده و به این راحتی‌ها سکوتش را نخواهد شکست. سکوتی که شاید راهبردی برای آینده باشد.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: