بازی دوسر باخت برای جامعه و نظام سیاسی

بازی دوسر باخت برای جامعه و نظام سیاسی

بهاره آروین» مشکل از تعداد ثبت‌نام‌کنندگان اولیه نیست و در دیگر ممالک هم اوضاع کم‌وبیش به همین منوال است. مشکل در ساختاری است که قرار است کاهش این تعداد اولیه به تعدادی محدود و قابل قبول برای برگزاری انتخابات را امکان‌پذیر کند
نامزدهای انتخابات باید پاسخ دهندمساله اصلی آنان حجاب و گشت ارشاد است یا معیشت و فقر

نامزدهای انتخابات باید پاسخ دهندمساله اصلی آنان حجاب و گشت ارشاد است یا معیشت و فقر

شهیندخت مولاوردی» نامزدها باید پاسخ بدهند مساله اصلی برای آنها حجاب و گشت ارشاد است یا اینکه معیشت، زنانه شدن فقر، زنانه شدن اعتیاد، زنانه شدن آسیب‌های اجتماعی، زنانه شدن ایذر، زنانه شدن سالمندی و... هم برای آنها دارای اهمیت است.
سه‌شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 June 18
کد خبر: ۵۱۹۸
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۲

دام پزشك مرموز براي زنان ثروتمند

پزشك مرموز وقتي با دختران ثروتمند آشنا مي‌شد با ازدواج موقت آنان را به دام شوم مي‌كشاند.چندي پيش دختر 31 ساله‌اي در حالي كه چهره‌اي تكيده داشت خود را به دادسراي سعادت‌آباد رساند و از خواستگارش شكايت كرد
تدبیر24: اين دختر وقتي پيش‌روي بازپرس ايستاد، گفت: كارشناس ارشد پرستاري هستم، حدود چهار ماه پيش كه وارد سايت يكي از داروخانه‌هاي شمال شهر شدم، از آنجا كه در جست‌وجوي كار براي خواهرم بودم، خيلي اتفاقي با يك مرد ناشناس كه مي‌گفت جراح دندانپزشك و استاديار دانشگاه است آشنا شدم و مي‌گفت مي‌تواند براي خواهرم كار پيدا كند.وي افزود: آن مرد آراسته و شيك‌پوش بود و رفتار باكلاس وي باعث شد خيلي زود به وي اعتماد پيدا كنم. از آن روز به بعد هر از گاهي با او تلفني در ارتباط بودم تا اين‌كه پس از يك ماه به من ابراز علاقه‌مندي كرد و پيشنهاد ازدواج داد.از آنجا كه خانواده‌ام در تهران نيستند و من و خواهرهايم به تنهايي در تهران زندگي مي‌كنيم از وي خواستم مهلت بدهد تا موضوع را با پدر و مادرم در ميان بگذارم. وقتي ديدم حميد مرد مـهربان و خانواده دوستي بوده و از موقعيت اجتماعي خوبي نيز برخوردار است، موضوع خواستگاري‌اش از من را با پدر و مادرم مطرح كردم و توانستم موافقت آنان را جلب كنم.حميد به تنهايي براي خواستگاري به خانه‌مان آمد. همه تعجب كرديم چرا كه مادرش همراهش نبود. وي گفت: مادرش بيمار شده و پس از بهبودي براي آشنايي بيشتر به خانه‌مان مي‌آيد. همه‌چيز به خوبي و خوشي گذشت و من به اميد اين‌كه با بهترين مرد دنيا قرار است زندگي زير يك سقف را آغاز كنم سر از پا نمي‌شناختم و خيلي خوشحال بودم و هميشه تصور مي‌كردم خوشبخت‌ترين عروس دنيا مي‌شوم.مدتي كه گذشت يك روز حميد با ناراحتي به خانه‌مان آمد. وقتي ديد نگران حالش هستم ادعا كرد به خاطر يك دوره كوتاه پزشكي بايد به اروپا سفر كند اما چون دستش خالي است مي‌خواهد انصراف دهد.

من كه به وي خيلي علاقه‌مند بودم تصميم گرفتم به او كمك كنم و 3 ميليون تومان پول به حسابش واريز كردم و چند النگوي طلايي كه داشتم را به وي دادم تا براي دوره پزشكي به اروپا برود.همين كه پول و طلاهايم را به نامزدم دادم، به‌طور عــــجيبي رفت و آمدهايش به خانه‌مان زياد شد. از آنجا كه من هم در يك خانواده سنتي بزرگ شده بودم، پدر و مادرم دوست نداشتند تا با هم محرم نشده‌ايم او به خانه‌مان بيايد به‌خاطر همين مجبور شدم موضوع را به حميد بگويم. وي با شنيدن حرف‌هايم از موضوع استقبال كرد و گفت: بهتر است هر چه زودتر با هم صيغه محرميت بخوانيم. همان لحظه با موبايلش تماس گرفت و پس از اين‌كه تلفن را قطع كرد گفت با هم محرم شديم، نيازي نيست در اين رابطه هم با كسي حرف بزني!
ما‌ه‌ها از نامزديمان گذشت اما خبري از سفر حميد به اروپا نشد، اين در حالي بود كه من تا حدودي حتي توانسته بودم جهيزيه‌ام را آماده كنم تا اين‌كه يك روز سراغ پول و طلاهايم را از وي گرفتم، ناگهان در كمال ناباوري مرا تهديد كرد اگر از وي شكايت كنم آبرويم را خواهد برد چرا كه ارتباط من با وي پنهاني بود و خانواده‌ام فكر نمي‌كردند حميد من را اغفال كرده است. بام آرزوهايم فرو ريخته بود و حميد با فريــبم توانسته نه تنها از من كلاهبرداري كند بلكه مرا به دام شيطاني‌اش بكشاند.
با ادعاهاي اين خانم پرستار، بازپرس پرونده به تيمي از كارآگاهان پليس دستور داد تحقيقاتي را براي دستگيري پزشك مرموز انجام دهد.
در حالي كه تلاش پليس براي رديابي اين دندانپزشك مرموز ادامه داشت، دو زن ديگر نيز به دادسراي سعادت‌آباد مراجعه و شكايت‌هاي مشابهي را مطرح كردند.
بنابراين كارآگاهان موفق شدند در اواخر شهريور سال جاري حميد را در يك عمليات غافلگيرانه دستگير كنند و از مخفيگاهش تعدادي مهر دندانپزشكي و كانون‌ وكلاي دادگستري به دست آورند.
تحقيقات پليس نشان داد اين مرد 32 ساله سراغ دختران ثروتمند رفته و خود را جراح دندانپزشك معرفي كرده و پس از اين‌كه آنان را به عقد موقت خود درآورده با فريب و نيرنگ از آن‌ها دست به كلاهبرداري چند ميليون توماني زده است.
همچنين در ادامه تحقيقات ميداني مشخص شد اين مرد پزشك نيست و فروشگاه تجهيزات پزشكي دارد و با استفاده از علم پزشكي كه داشته زنان ثروتمند را فريب داده و خود را پزشك معرفي كرده است.حميد در بازجويي‌ها خود را بي‌گناه دانست و گفت: من كلاهبرداري نكرده‌ام و اين سه زن با خواسته خودشان به عقد موقت من درآمده‌اند و من به هيچ كدام قول ازدواج دائم نداده‌ام.

منبع:روزنو

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: