تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۵۲۳۰
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۲

هفتصد پرونده فساد در فوتبال

دایی دیروز در این ‌باره گفت: «اولا حکمی که درباره مولایی و حاتم که شفاف حرف‌هایشان را زدند داده شده به نظر صحیح نیست آن‌ها قصد کمک داشتند ...

تدبیر24: در روزی که فساد در فوتبال به صفحات بیشتر روزنامه‌ها راه یافته و سخنان نمایندگان مجلس و مقامات ورزش در این باره مورد توجه روزنامه‌ها قرار گرفته، شرق نوشته: به نظر می‌رسد به غیر از محسن قهرمانی چند داور دیگر هم درگیر این پرونده و پرونده‌های مشابه باشند. دایی دیروز در این ‌باره گفت: «اولا حکمی که درباره مولایی و حاتم که شفاف حرف‌هایشان را زدند داده شده به نظر صحیح نیست آن‌ها قصد کمک داشتند و این موضوع را پیگیری می‌کنیم و من اصلا آن را قبول ندارم درثانی از همه می‌خواهم فقط در هیاهوی محسن قهرمانی غرق نشوند تا خیلی چیز‌ها که آقایان انجام دادند فراموش شود، باید به همه چیز رسیدگی کنیم اما متاسفانه همه در هیاهوی قهرمانی در حال غرق‌شدن هستند. غیر از قهرمانی مسایل دیگری نیز هست که باید آن‌ها را بررسی کرد، پرداختن به مسأله قهرمانی همه چیز را حل نمی‌کند و به نظر من یک اراده و عزم ملی می‌خواهیم تا این مسأله را ریشه‌کن کنیم».

یکی از افراد درگیر مرتضی کریمی، کمک داوری است که سال گذشته محروم شده است. فدراسیون دو داور به نام‌های ایلدروم و کرمانشاهی را موقتا محروم کرده است. محرومیت ایلدروم کمک‌داور بازی سپاهان ـ پرسپولیس فنی اعلام شده، اما احتمالا محرومیت کرمانشاهی داور چهارم این بازی به بازی مشکوک تیم «نفتون» برمی‌گردد. همچنین نام یک داور مطرح دیگر هم به میان آمده که احتمالا در روزهای آینده نامش علنی می‌شود. در مورد بازی‌های مشکوک هم نباید فقط به بازی‌های راه‌آهن به قضاوت قهرمانی محدود شد. پخش چند بازی مهم که سرنوشت قهرمان‌های لیگ و جام حذفی را در سال‌های اخیر مشخص کردند و حتی یک داربی بحث‌برانگیزهم در میان است. درباره چندین مربی و مدیر سر‌شناس هم پرونده‌هایی باز شده که مشخص نیست آیا فدراسیون فوتبال قصد دارد به آن‌ها ورود کند یا خیر.

در جلسه روز دوشنبه کمیسیون اصل ۹۰ که با حضور جمعی از اهالی فوتبال و مسئولان مجلس شورای اسلامی برگزار شد، از وجود ۶۸۶ پرونده فساد در فوتبال خبر داده شد. نکته جالب این است که تعداد ۵۰۰ پرونده به دلیل نبود مدارک کافی و عدم وجود مدارک مستند، غیرقابل طرح اعلام شده است. همچنین از ۱۸۶ پرونده باقیمانده ۱۶۰ پرونده به قوه‌قضاییه ارسال شده که ۱۰۸ حکم نیز صادر شده است. سایر پرونده‌ها نیز در حال بررسی است.

در این میان، برخی ‌افراد درگیر با پرونده‌های تبانی از مسئولان فدراسیون انتقاد می‌کنند و می‌گویند آن‌ها بنا بر دلایلی تمایل ندارند تمامی حقایق افشا شود. علی مولایی، دیروز در این‌باره گفت: «روز اولی که همراه علی حاتم به‌عنوان شاهد نزد علیپور رفتیم، بعد از گفتن اطلاعات، حاتم به علیپور گفت: «ما هرچه می‌دانستیم به شما گفتیم. اگر واقعا می‌خواهید پیگیری کنید، از این‌ها استفاده کنید». در‌‌ همان لحظه علیپور به ضرس قاطع گفت: «مطمئن باشید تا آخر این پرونده می‌رویم و همه‌چیز را روشن می‌کنیم». حالا من از شما می‌پرسم آخر این پرونده این است؟ محرومیت من؟ مگر رویانیان سال گذشته به شما یکسری مدارک درباره تخلف داوران نداد؟ چرا‌‌ همان موقع پیگیری نکردید؟»

حاتم، مدیر اجرایی سابق راه‌آهن، دیگر متهم پرونده قهرمانی راه‌آهن هم چنین نظری دارد: «دست‌های پشت پرده‌ای هست که باز هم نمی‌خواهد مسایل روشن شود، رگ و ریشه‌هایی در فدراسیون وجود دارد که می‌خواهند باز هم مسایل لاپوشانی شود، مگر می‌شود کسی به عنوان شاهد برود و او را محکوم کنند».

صادق درودگر، سرپرست سابق تیم استیل‌آذین درباره اظهارات خانبانی، روان‌شناس پیشین استیل‌آذین مبنی بر اینکه در بازی دو فصل پیش استیل‌آذین و شاهین بوشهر پیشنهاد دریافت رشوه ۱۵‌میلیون‌تومانی به این باشگاه شده بود، عنوان کرد: «این پیشنهاد بود و به ما گفتند ۳۰‌میلیون‌تومان از شما می‌گیریم تا بازی را برایتان در بیاوریم. اینکه آقای خانبان گفته ۱۵‌میلیون خبر ندارم و می‌دانم پیشنهاد ۳۰‌میلیون‌تومان بود. آن موقع من سرپرست تیم بودم و این موضوع را به شریفی، رئیس کمیته انضباطی وقت فدراسیون اطلاع دادیم و پس از آن هم به آقای علیپور گفتیم. آن‌ها گفتند این مسأله را پیگیری خواهند کرد، اما دیگر خبری نشد». یکی از افراد مطلع از پرونده‌های فساد در این‌باره به «شرق» گفت: «این نگرانی وجود دارد که سرنخ برخی ماجرا‌ها به خود فدراسیون برسد. پای بعضی‌ها به شرط‌بندی‌ها باز شود. چند نفر از بزرگان متهم شوند. پس بهتر است خیلی جلو نروند» اما علیپور تأکید دارد این پرونده‌ها تا آخر پیگیری خواهد شد. قرار است قوه قضاییه هم وارد این پرونده شود.

بانک مرکزی برای حذف صفر‌ها آماده شده است

ماجرای پاک شدن صفر‌ها از اسکناس‌های ایرانی، بحث جدیدی نیست. روزنامه بهار در این باره نوشته: چند سالی است که این طرح به صورت کاملا جدی مطرح شده و در جلسه ۱۹ تیر سال ۹۰ هیأت دولت، حذف چهار صفر از پول ملی به تصویب رسید و زمان اجرای حذف آن نیز ابتدای ۹۳ اعلام شد. اما اکنون خبری از اجرای رفرم پولی در سال آتی نیست، دولت یازدهمی‌ها زمان اجرای این مصوبه را تغییر داده‌اند و رئیس سازمان تولید اسکناس و مسکوک بانک مرکزی زمان پاک شدن صفر‌ها از پول ملی را پس از تثبیت تورم اعلام می‌کند و به این ترتیب به نظر می‌رسد اجرای این طرح تا اطلاع ثانوی به تأخیر افتاده است. این تأخیر به معنای تعطیل شدن برنامه‌های اجرای طرح نیست و به نظر می‌رسد با وجود این‌که دولتی‌ها زمان اجرای رفرم پولی را تا تثبیت تورم ۴۰‌درصدی به تأخیر انداخته‌اند اما مراحل اجرای طرح پیش رفته و بانک مرکزی اسکناس‌های جدید را طراحی کرده است. مجید صنیعی در این‌باره با اعلام خبر طراحی اسکناس‌های رفرم پولی، گفت: «با اجرای برنامه رفرم پولی، هفت تا هشت قطعه اسکناس در ابعاد ۱۴۲ در ۷۱ میلی‌م‌تر که به اندازه اسکناس‌های ۵۰ تومانی قدیم خواهد بود، با تصاویر مشاهیر فرهنگ و ادب ایران یا بناهای تاریخی منتشر خواهد شد».

او ادامه داد: «با اجرای برنامه رفرم پولی و حذف چهار صفر، اسکناس‌هایی که چاپ خواهد شد با مضرب ۱، ۲، ۵، ۱۰، ۲۰، ۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰ و ۵۰۰ خواهد بود اما این‌که واحد پول ریال، تومان، دینار و... باشد، مشخص نیست و این موضوع باید در مجلس به تصویب برسد».

عباس هشی اقتصاددان در مطلبی با تیتر «اول تورم، بعد صفر‌ها» برای همین روزنامه نوشته: کاهش ارزش پول ملی یک اتفاق بد اقتصادی است که بر زندگی مردم اثر بسیاربدی دارد. این به این معناست که زندگی اقتصادی، معیشت اقتصادی و زندگی اجتماعی مردم دچار مشکل می‌شود و توان اداره یک خانواده برای ایفای تعهدات نسبت به حفظ، نگهداری و مفید بودن اعضای خانواده برای اجتماع را با مشکلات زیادی مواجه می‌کند. در واقع کاهش ارزش پول ملی بد‌ترین بلایی است که ممکن است بر سر اقتصاد یک کشور بیاید. سابقه حذف صفر‌ها از پول ملی را قبلا در کشورهایی مانند آلمان داشتیم که در آن دوران آلمان‌ها با ۱۰۰ مارکی سیگار روشن می‌کردند. همین بلا بر سر ژاپن و روسیه هم آمد. کاری که یلتسین در روسیه کرد این بود که به روش ناصر الدین‌شاه که برای حل مشکل گرانی نان، دستور داد نانوا را به داخل تنور بیندازند، رئیس بانک مرکزی روسیه را برکنار کرد. به همین دلیل حفظ ارزش پول ملی هر کشوری وظیفه بانک مرکزی آن کشور است. حفظ ارزش پول ملی در واقع حفظ قدرت خرید مردم است. حال آن‌که اگر اقتصاد کارآمد باشد، تولید و صنعت کارآمد باشد، وضع مردم بهتر می‌شود، انضباط مالی، سنجش مالی، شفافیت مالی برقرار می‌شود، پذیرش حق حساب خواهی و حسابرسی عموم مردم از مدیران نهادینه می‌شود و در‌‌نهایت زیر بنای توسعه‌های اقتصادی با حفظ ارزش پول ملی ساخته می‌شود و در این‌باره این بانک مرکزی است که مسئول اجرای سیاست‌های مورد نظردر چهارچوب چشم‌انداز و برنامه‌های تدوین شده است. در واقع می‌توان گفت که انتظار مردم از دولت و بانک مرکزی ارتقای ارزش پول ملی است و نه کاهش ارزش پول ملی؛ زیرا مردم می‌خواهند قدرت خریدشان بالا برود.

بانک مرکزی کشورهای مختلف جهان همگی عضو صندوق بین‌المللی پول هستند و برای بررسی ارزش پول ملی و بررسی ارزش برابری آن با پول ملی یک کشور دیگر، یک فرمول مشخص توسط این صندوق بین‌المللی تعریف می‌شود و در واقع براساس نرخ تورم دو کشور مورد نظر می‌توان با این فرمول ارزش برابری آن‌ها با هم را به دست آورد. بنابراین اینجا دو عامل مطرح می‌شود؛ یکی وظیفه بانک مرکزی برای محاسبه ارزش برابری ارزهای خارجی با ارزش پول ملی کشور و دیگری اهمیت نرخ تورم برای محاسبه نرخ ارز خارجی در یک کشور. پس مولفه اصلی حفظ ارزش پول ملی، کنترل نرخ تورم است و در صورتی که تورم کشور اول نسبت به کشور دوم ثابت بماند، به ارزش پول ملی افزوده می‌شود و این مرتبط با توسعه اقتصادی آن کشور است. حال اگر تورم رو به رشد باشد، نتیجه‌گیری این است که این تورم ناشی از ناکارآمدی اقتصادی دولت‌ها، بی‌نظم و انضباطی ناشی از عدم اعتقاد به حسابدهی و حسابرسی دولت‌ها توسط مردم است. وقتی دولت‌ها ناکارآمد باشند و دولت خودش علاوه بر وظیفه حاکمیتی و نظارتی در امور اقتصادی دخالت کندو وارد فعالیت‌های اقتصادی شود، هدف دولت کسب سود و درآمد برای خودش است و برای این مسأله مانع فعالیت‌های اقتصادی مردم می‌شود. در کشورهای کمونیستی این اتفاقات لازم و ملزوم هستند و در این کشور‌ها چنین مسائلی طبیعی است ولی در کشورهایی مانند کشور ما که شعارمان احترام به حقوق مردم، سرمایه و صاحبان سهام است، نباید شاهد چنین اتفاقاتی باشیم. ما می‌گوییم دولت مردمی روی کار آمده ولی توجه داشته باشیم که دولت مردمی فقط دولتی نیست که با رای مردم روی کار بیاید بلکه دولتی هم هست که به مردم پاسخگو باشد. در واقع وقتی دولت چشمش به فعال اقتصادی باشد، نمی‌تواند سر مردم کلاه بگذارد، چون به آن‌ها نیاز دارد و باید دولت برای مردم خرج کند. این اتفاق سیکل دولت مردمی است. در دولت مردمی فعالیت‌های اقتصادی مال مردم است.

زنگ خطر برای بزرگان اصولگرا

کار‌شناسان سیاسی در گفت‌وگو با «تهران امروز» وضعیت موجود در اردوگاه اصولگرایان را مورد بررسی قرار داده‌اند. روزنامه نزدیک به قالیباف در این باره نوشته است: تأثیر انتخابات گذشته همچنان در بدنه اردوگاه اصولگرایی وجود دارد. تشکل‌های اصولگرا و چهره‌هایی که تا قبل انتخابات خرداد امسال صدر اخبار سیاست داخلی کشور را به خود اختصاص داده بودند، ‌این روز‌ها بیشتر سکوت توام با گوشه‌نشینی را تجربه می‌کنند. هر چند به نظر می‌رسد چهار ماه برای بازیابی و تجدید قوای اصولگرایان زمان زیادی محسوب نمی‌شود، ‌اما ناظران معتقدند ادامه وضعیت انفعال فعلی برای اصولگرایان مناسب نیست. چرا که آن سوی می‌دان، اصلاح‌طلبان به واسطه فضایی که به دست آورده‌اند به شدت فعال بوده و در حال انسجام ظرفیت‌های پیدا و نهان خود برای آوردگاه‌های سیاسی آینده از جمله انتخابات مجلس شورای اسلامی هستند.

امیر محبیان تحلیلگر مسائل سیاسی و فعال اصولگرا در گفت‌وگویی که با تهران امروز داشت با تأیید وضعیت انفعال اصولگرایان گفت: ‌بروز وضعیت کنونی برای اصولگرایان تابع دلایل و عواملی است که تا آن عوامل شناسایی ‌و دلایل واکاوی نشود، امکان رفع مشکل وجود ندارد. وی در ادامه ضمن تشریح دلایل وضعیت کنونی اصولگرایان گفت: به گمان من انفعال و اختلاف موجود بعضا ریشه در مبانی فکری و در تشخیص مفهومی از مسائل دارد. به عبارتی اصولگرایان در تعریف اصولگرایی و اصول اختلافات جدی با هم دارند و اگر در مفهوم اصول با هم اشتراک داشته باشند،‌ در مصادیق اصول اختلافاتی بین آنان به‌چشم می‌خورد. بنابراین بعضی از مشکلات ریشه در شناخت اولیه و تعاریف نخستین از مفهوم اصولگرایی دارد. این فعال سیاسی اصولگرا همچنین افزود: اختلاف دیگر برخاسته از نوع رویکرد و روش برگزیده برای تحقق اهداف یا مدل‌های مختلف در حل مشکلات است. شناخت مسأله چیزی است و انتخاب راه‌حل مسأله، چیزی دیگر. محبیان برخی اختلافات اصولگرایان را برخاسته از منش‌های آنان دانست و گفت: به ‌عبارتی رفتارهای متفاوت بین اصولگرایان باعث بروز منش مختلف و اختلاف منشی در برخورد با مسائل شده است.

وی همچنین به تفاوت اصولگرایان بنا به اقتضائات سازمانی اشاره کرد و گفت: به عبارتی راه‌حلی که یک عضو مؤتلفه مطرح می‌کند، به دلیل اختلافات سازمانی ممکن است با راه‌حل و رویکرد یک عضو جمعیت ایثارگران تفاوت داشته باشد. بعضی دیگر از اختلافات به اختلاف منافع جریان‌های گوناگون بر می‌گردد. به عبارتی هر کدام، منفعت را چیزی تعریف کردند که برای میل به آنان تلاش می‌کنند و پاره‌ای از تعارضات به تعارض منافع بازگشت می‌کند.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تأکید کرد: تا ما نتوانیم تعریف درست و نقشه جامعی از وضع کنونی اصولگرایان و نیز آنچه که به عنوان وضع مطلوب شناخته می‌شود، ارائه کنیم نخواهیم توانست راه‌حل دقیقی برای حل معضلات کنونی ارائه نماییم. به عبارتی تا مسأله را درست واشکافی نکنیم نخواهیم توانست راه‌حل درستی به دست بیاوریم.

محبیان در پاسخ به این سؤال که منشور اصولگرایی که در وهله اول از سوی اصولگرایان پذیرفته شده بود چرا نتوانست منجر به همگرایی اصولگرایان شود‌، گفت: منشور اصولگرایی مجموعه‌ای کلی از آن چیزی است که خوب است و اگر‌‌ همان را برای اصلاح‌طلبان نیز تجویز کنیم شاید مخالفی نداشته باشد. اساسا کلیات محل وفاق است. آنچه باعث اختلاف می‌شود جزئیات است. این تحلیلگر مسائل سیاسی همچنین به نقش‌ افراطیون در حاشیه رفتن اصولگرایان اشاره کرد و گفت: جریانات افراطی در همه گروه‌ها و گرایش‌ها وجود دارند. اما جریان کلی و غالب باید به نحوی عمل کند که هیچ‌گاه جریان افراطی نتواند متن را مدیریت کند. متاسفانه جریان اصولگرایی به دلیل عدم تعریف درست از اصول خود، هر که آن اصول را فریاد بزند اصولگرا‌تر می‌داند، نه آنکه هرکس بهتر از آن اصول دفاع کند. برای همین با اولین فریاد یک افراطی، اصولگرایان میدان را به او وا می‌نهند و هر که عقلانی ولی از سوی دیگر آرام سخن می‌گوید را به حاشیه می‌رانند.

جالب آن که لطف‌الله فروزنده سخنگوی جمعیت ایثارگران که از محدود چهره‌های حزبی اصولگرا بود که در دولت گذشته وارد کابینه شد در گفت‌وگویی که با تهران امروز داشت، انفعال اردوگاه اصولگرایی را تأیید کرد. اما وی وضعیت فعلی اصولگرایان را طبیعی و ماحصل انتخابات گذشته خواند و گفت: بالاخره اصولگرایان در انتخابات گذشته اختلاف کرده و از این ناحیه آسیب دیدند. در انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته شرایط برای اصولگرایان فراهم بود ولی چون اختلاف کردند و روی یک کاندیدا توافق نکرده، متفرق شده و بالاخره نتوانستند نتیجه موردنظر را در انتخابات بگیرند. بنابراین بخشی از انفعال موجود فضای انتخابات ناشی از فضای انتخابات گذشته است. این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه گفت: کسی که فعالیت سیاسی دارد باید بداند که در این کار «فراز و نشیب» و «موفقیت و عدم موفقیت» است. مخصوصا نگاه ما که اسلامی است و کار سیاسی نوعی تکلیف محسوب می‌شود.

راهکار فروزنده برای برخورد فعال اصولگرایان با مسائل روز آسیب‌شناسی است. وی می‌گوید: اگر اصولگرایان بخواهند فعال برخورد کنند اولا باید آسیب‌شناسی کرده و مشخص کنند چه آسیب‌هایی وجود دارد. طبیعتا باید بر اساس آن آسیب‌شناسی، راهبرد خود را انتخاب کنند. عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران با بیان اینکه وضعیت فعلی اصولگرایان مشابه وضعیت اصلاح‌طلبان قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم است، ‌ افزود: قطعا در آینده نزدیک اصولگرایان فعالیت خود را از سر خواهند گرفت. اما حتما باید یک سازوکار طراحی کرد. بالاخره باید این سازوکار بین بدنه اصولگرایان هماهنگی ایجاد کند. اینکه این سازوکار باید به چه شکل باشد تا بتواند بین اصولگرایان جایگاه مرجعیت پیدا کند، به شرایط سیاسی کشور بستگی دارد.

هرچند فروزنده در انفعال اردوگاه اصولگرایان با محبیان هم نظر است،‌ اما امیرحسین قاضی‌زاده سخنگوی جبهه پایداری می‌گوید: «این تحلیل را قبول ندارم». وی با بیان اینکه انتخاب مردم جریانی است گفت: نظر و رأی مردم در عرض یک ‌سال، ۱۸۰ درجه تغییر نمی‌کند که بگوییم بعد از انتخابات مجلس که به اصولگرایان رأی دادند، ‌در انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته به اصولگرایان پشت کرده‌اند. قاضی‌زاده گفت: برخی عوامل و بازی‌سازی‌هایی شامل تفرقه بین اصولگرایان و اتحاد جبهه مقابل به عدم موفقیت اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر کمک کرد ولی سهم آن اندک بود.

وی افزود: در این ماجرا بحث‌های اقتصادی کشور و اتفاقاتی که در دو سال آخر دولت احمدی‌نژاد رخ داد و نیز دعوای ممتد و اعصاب خردکن دولت و مجلس بسیار تأثیرگذار بود. این عضو شورای مرکزی پایداری سکوت فعلی اصولگرایان را طبیعی دانست و گفت: موضوعات فعلی این شرایط را اقتضا می‌کند.

محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در گفت‌وگو با «تهران امروز»، دلیل انفعال تشکل‌ها و چهره‌های اصولگرا را شکست در انتخابات اخیر دانست و گفت: اگر در انتخابات ریاست‌جمهوری تشکل‌ها و شخصیت‌های اصولگرا به ائتلاف تن می‌دادند و حاضر می‌شدند با عقل جمعی به یک نامزد برسند، ‌جریان‌های اصولگرا پیروز میدان ریاست‌جمهوری بودند.

دبیرکل حزب مؤتلفه راجع به راهکار برون رفت از شرایط فعلی گفت: معتقدیم راه‌حل قضیه برای تحرکات جدید تشکل‌های اصولگرا این است که از همین الان برای آن دسته از انتخابات‌هایی که پیش رو داریم با تفکر ائتلاف با یکدیگر وارد میدان فعالیت شوند. اگر چنین اتفاقی بیفتد مجددا شاهد تحرکات اصولگرایان خواهیم بود. حبیبی خواستار تشکیل شورای هماهنگی جریان‌های اصولگرا شد و گفت: منظورم از این شورا، اصطلاح حزب فراگیر و از این قبیل نیست. مقصودم چیزی شبیه شورای هماهنگی نیروهای انقلاب است که بعد از تسلط نیروهای دوم‌خردادی در دولت اثرگذار بود. البته ممکن است سازوکارهای آن زمان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب امروز خیلی نتیجه بخش نباشد. بنابراین باید سازوکاری متناسب با شرایط سیاسی روز شکل بگیرد. اما اساسا چنین شورا و تشکیلاتی به منظور هماهنگی و انسجام اصولگرایان لازم است.

انفعال فعلی اردوگاه اصولگرا معلول هر علتی باشد، ‌آنچه ضرورت دارد ادامه نیافتن این وضعیت است. راهکارهای زیادی برای احیای مجدد اصولگرایان در عرصه سیاست ایران وجود دارد که هر کدام نیازمند بسترهایی است. با این وجود آنچه مبرهن است اینکه باز هم رهبران و بزرگان اصولگرا می‌توانند همانند گذشته نقش‌آفرین بوده و ضمن می‌انداری، ‌اجازه ندهند اختلاف در این اردوگاه ادامه پیدا کند.

برخی نمایندگان خیانت در امانت کرده‌اند

روزنامه بهار با تیتر فوق به سخنان نماینده کاشان در مجلس پرداخته و نوشته: تغییر رویکرد دیپلماسی در آمریکا و ایران، زمینه‌های لازم را برای تنش‌زدایی بین دو کشور فراهم کرد؛ اقدامی که از سوی مردم دو کشور مورد استقبال قرار گرفت و باعث شد جناح‌های حامی اوباما و روحانی جایگاه مردمی خود را در کشور محکمتر کنند. عباسعلی منصوری آرانی، عضو کمیسیون امنیت ملی، ضمن حمایت از عملکرد تیم دیپلمات ایران در نیویورک به «بهار» می‌گوید: «دولت‌های روحانی و اوباما توانستند محبوبیت خود را افزایش دهند که این محبوبیت در دومین نوبت به سود جناح‌های حامی خود تمام می‌شود و در ازای آن باعث انزوای جناح تندروی داخلی می‌شود، بنابراین بدیهی است که مخالفان از عملکرد دولت استقبال نکنند».

این نماینده مجلس در این باره گفته است: این جلسه باید محرمانه می‌ماند و جزییات آن به هیچ عنوان نباید در جایی مطرح می‌شد ولی متأسفانه شاهد هستیم که بعضی از نمایندگان و رسانه‌ها به جزییات این جلسه درست و غلط پرداختند که کار اصلا خوبی نبود و بهتر بود به محرمانه بودن این جلسه احترام گذاشته می‌شد. آقای ظریف در این جلسه با توجه به وجهه محرمانه‌ جلسه با صداقت به بیان جزییات پرداختند بنابراین لازم بود اصل صداقت و امانت رعایت می‌شد.

وی در پاسخ به این ‌که «گفته می‌شود در این جلسه مباحثی همچون هولوکاست، مذاکره ظریف ـ کری و گفت‌وگوی تلفنی اوباما ـ روحانی مهم‌ترین چالش‌های جلسه بوده است»، می‌گوید: بهتر است در این زمینه بحثی نشود، همین که چنین مباحثی به رسانه‌ها رسیده، مشخص است که برخی نمایندگان مرتکب خیانت در امانت شده و از صداقت وزیر سوءاستفاده کرده‌اند. با این حال می‌توانم بگویم که علاوه بر این مباحث، صحبت‌های دیگری نیز مورد نقد و بررسی قرار گرفت که از گفتن آن‌ها معذورم.

 

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: