تدبیر24 : فرهاد عزیزی - دلنوشته ای به مناسبت شهادت 175 شهید غواص سروده ودر قستی از
این شعر ( تو رفتیو حالا میراث خوارها؛ یه جور عجیبی دم از جنگ میزنن! ) به
برخی دلواپسی های بی مورد اشاره کرد , متن کامل این شعر را در ادامه
میتوانید در ادامه بخوانید:
یکم گوش کن . . .
تو دستاتو بستن به دستای خاک ؛ که برگشتنت مثل رویا بشه
که کارون به ایثار تو شک کنه ؛ یکی مثل من اینجا تنها بشه
به من خیره میشی یه جور عجیب ؛ یه حسی بهم میگه تو دلخوری!
یه جایی درست اونور غصه هام ؛ تو تنها داری غصمو میخوری
چقدر ناصبورم که برگردییو ؛ برات حرف دارم یکم گوش کن..
آخه اینجا خیلی چیزها فرق کرد ؛ دیگه اون روزها رو فراموش کن!
تو رفتیو حالا میراث خوارها؛ یه جور عجیبی دم از جنگ میزنن!
ببین چیزی دیگه مثل قبل نسیت! همه راحت اینجا بهم انگ میزنن..
چقدر حرف دارم ولی وقت نیست ؛ بهم شک نکن این دم آخری...
دارم بغض سی سالمو میشمارم ؛ بزار فکر کنم که تو هم بهتری!!!
تو رو روی دست میارن برام ؛ با دستایی که توی خاک ریشه بست
یه روز تنها دستاتو بستن حالا ؛ یه ایران رو تابوت تو میشه دست!!!
منو درد این سوگواره ی سر به مهر؛ برام رنج موند و فقط رنج و رنج
همه غصه های جهان یک طرف ، کنار تو میشه صد و هفتاد و پنج..