تدبیر24: او در حالی این را گفت که اولیایدم عبدعلی- مقتول- بعد از اتمام مهلت یکهفتهای
بار دیگر 10روز به محمد فرصت دادند تا مبلغ 380میلیونتومان را آماده کند. بخشی از
این پول با کمک مردم نیکوکار فراهم شده و قرار است مابقی آن از طریق قبیله متهم
تقبل شود. آنان در جلسهای که روز دوشنبه در دادسرای اهواز تشکیل شد چندین سند
ملکی را برای انتقال به اولیایدم ارایه دادند اما قرار شد این املاک در مدت 10روز
ارزشگذاری شود. برادر مقتول در گفتوگو با خبرنگار ما جزییاتی را از روند برگزاری
جلسات صلح و سازش توضیح داد.
قبل از هر چیز توضیح دهید درگیری برادرتان و محمد چطور اتفاق افتاد؟ آیا آنها از قبل با هم اختلافی داشتند؟
آنها اختلافی با هم نداشتند. دوست بودند درواقع آن ماجرا یک حادثه بود. داشتند با
هم شوخی میکردند که کارشان به دعوا کشید و محمد هم یک ضربه به برادرم زد که
متاسفانه جانش را از دست داد. محمد داغ بزرگی روی دل خانواده من گذاشت.
او بعد از دستگیری به قتل اعتراف کرد؟
بله، در همه مراحل پرونده قتل را گردن گرفت و گفت به برادرم چاقو زده است.
شما تا قبل از رفتن محمد پای چوبهدار رضایت ندادید و این کار را به ثانیههای آخر موکول کردید. چرا؟
عبدعلی، خیلی برای ما عزیز بود. خیلی دوستش داشتیم. همه ما تا زمانی که محمد پای
چوبهدار نرفت لباس عزای برادرم را از تنمان در نیاوردیم و عزادار بودیم. داغی که
خانواده مقتول دارند خیلی سنگین است، گذشت از کسی که تو را به روز سیاه نشانده کار
سادهای نیست.
اما شما بالاخره این کار سخت را انجام دادید و توانستید با بخشش پیام مثبتی به جامعه بدهید.
وقتی حکم تایید شد و به مرحله اجرا رسید بزرگان قبیله محمد پیش بزرگان قبیله ما
آمدند و درخواست بخشش دادند. تا آن زمان کسی بهصورت جدی برای بخشش محمد پیش ما
نیامده بود. پدرم قبول نکرد. او پارهتنش را از دست داده بود. من هم قبول نکردم.
برادر برای ما خیلی مهم است گفتیم قصاص میکنیم تا انتقام خون برادرمان را بگیریم
و کسی جرات نکند روی دیگری چاقو بکشد. من و پدرم صبح روز تعیینشده به محل اجرای
حکم رفتیم. خیلی از محمد نفرت داشتم. او به من و پدرم خیلی التماس کرد. گفت بچگی
کردم و نفهمیدم. گفت من را به حرمت خون پسرتان ببخشيد. گریهها و التماسهایش خیلی
زیاد بود پدرم طناب را دور گردنش انداخت وقتی داشت اهرم را میکشید، با خودم گفتم
این جوان پشیمان است ایکاش پدرم ببخشد یکدفعه دستهای پدرم شل و اهرم باز شد و
اعدام انجام نگرفت. بعد که با پدرم صحبت کردم گفت، وقتی دیدم از کارش پشیمان شده
است، تصمیم گرفتم او را ببخشم.
افراد زیادی از کاری که شما انجام دادید خوشحال شدند و خیلی از مردم برای پرداخت دیه کمک کردند.
ما خوشحال هستیم که مردم ایران را خوشحال کردیم البته دیهای که ما طلب کردیم برای
خودمان نیست.
پس قصد دارید این مبلغ را به چه کاری اختصاص دهید؟
ما دو دلیل برای این کار داشتیم. اول اینکه میخواهیم این پول را صرف امورخیریه
برای عبدعلی کنیم دوم اینکه محمد باید تاوان این کار را بدهد. اینطور نیست که کسی
را بکشی و خیلی راحت بخشیده شوی. جوانان باید بدانند آدمکشتن بدون هزینه نیست و
باید تاوان آن را بدهند. ما جان محمد را بخشیدیم اما از تنبیه او دست برنداشتیم.
مبلغ زیادی از این مبلغ توسط مردم پرداخت شده است اگر خانواده محمد نتواند بقیه پول را تهیه کند شما همچنان بر سر بخشش باقی میمانید.
خدا کند ما شرمنده محبت مردم نشویم و بر پیام خودمان باقی باشیم البته خانواده
محمد اسنادی به شعبه اجرای احکام فرستاده بودند که برای کارشناسی رفته است ما
10روز مهلت دادیم کارشناسی اسناد انجام شود. بسیار امیدواریم همچنان بر بخشش محمد
باقی باشیم. البته من از محبت مردم هم که در این مدت ما را تنها نگذاشتند بسیار
ممنون هستم.
رسم خاصی برای مذاکره و بخشش میان قبیله شما و سایر قبایل وجود دارد درباره اینکه مذاکره برای رضایت چطور انجام شد، توضیح میدهید؟
بعد از اینکه ما از قصاص صرفنظر کردیم، بزرگان قبایل جمع شدند، تعداد زیادی از
شیوخ قبایل بودند البته نه فقط قبیله ما و محمد بلکه از قبایل دیگر هم آمده بودند.
احترام شیوخ قبایل بر همه واجب است و اگر آنها حرفی بزنند دیگران قبول میکنند.
آنها به پدرم گفتند چه مبلغی پیشنهاد میکنی پدرم مبلغ یکمیلیاردو200میلیونتومان
را پیشنهاد کرد. بعد هرکدام از بزرگان جمع از پدرم خواستند به حرمت او مبلغی کم
کند مثلا شیخی گفت بهخاطر من 200میلیونتومان و شیخ دیگر 300میلیونتومان و... .
این رسم ماست که روی حرف شیوخ حرف نزنیم. ما هم قبول میکردیم. بعد هم سر مبلغ
380میلیونتومان به توافق رسیدیم. هم شیوخ قبیله محمد قبول کردند و هم ما قبول
کردیم. این پول توافق همه قبایل بود.
شیوخ دیگر قبایل چرا وارد این ماجرا شدند؟
به هر حال اختلاف ممکن است بین اهالی هر قبیلهای با قبیله دیگر به وجود بیاید، در
آن صورت باز به شیوخ دیگر نیاز است تا میانجیگری کنند. معمولا هم برای دیه مبلغ
بالا میگویند چون هر شیخی مطابق رسم مبلغی از آن را میاندازد (کم میکند) به
همین دلیل پدر من هم اول مبلغ یکمیلیاردو200میلیونتومان را پیشنهاد داد.
پیراهن عزا را بالاخره درآوردید؟
پدرم بعد از گذشت در مراسم اعدام، رخت سیاه را درآورد. انشاءالله محمد هم آزاد
شود. امیدوارم قسمتش، زندگی باشد.