تدبیر24 : هجمه به آقای هاشمی به بهانه یک اظهارنظر کوچک ایشان درخصوص تعیین استانداران چیزی نیست جز زدن عقبه دولت برای تضعیف ائتلاف جدید سیاسی میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایان. برخی اصولگرایان در حالی مشغول طرحریزی دور جدید هجمه به آقای هاشمی هستند که خود نهتنها کوچکترین نقشی در بالا کشیدن این دولت در مسند قدرت نداشتهاند که حتی در تقابل با آن نیز حرکت کرده و خواهند کرد. برخی اصولگرایان نمیتوانند ماهیت تقابلی خود با اردوگاه سیاسی جدید که دولت یازدهم محصول آن است را برای مدتی زیاد پنهان کنند. البته کسی هم از آنها توقع ندارد که این ماهیت آشکار نشود. اما مساله در نوع آشکار شدن آن و شیوه در پیش گرفتن رقابت است.
در نظامهای دموکراتیک تقابل سیاسی به دلیل وجود احزاب چندان در حوزههای بالایی قدرت که منافع ملی را اداره میکند راه نمییابد. در ایران اما به دلیل نبود احزاب قوی این نهادها به تبلور عینی اردوگاههای سیاسی تبدیل میشوند. در این شرایط این افراد هنوز توپخانه خود را مستقیما سمت دولت نشانه نگرفتهاند و سعی دارند تا با روشهایی ابتدا عقبه آن را از کار بیندازند. این عقبه در دو سطح وجود دارد؛ یکی عقبه مردمی و دیگر عقبه سیاسی. عقبه مردمی دولت با ایجاد بنبست در سیاستهای کلان دستگاه اجرایی مورد هجمه قرار میگیرد، همانند اتفاقی که هم اکنون بر سر سیاست خارجی کشور به وقوع پیوسته است. چیزی که میدانیم و رقبا هم میدانند مطالبه عمومی از این دولت بوده است. در یک بیان ساده عدم موفقیت این دولت اقبال عمومی را از تیم آقای روحانی بر میگرداند و این موقعیتی برای اصولگرایان رقیب است.
وجه دیگر این رقابت غیر دموکراتیک نیز زدن عقبه سیاسی دولت است. هجمههای مکرر به آقای هاشمی یا خاتمی یا کلیت اصلاحطلبان در همین چارچوب قابل تفسیر است. این اتفاق، یعنی هجوم به عقبه سیاسی دولت و تضعیف آن میتواند آقای روحانی را به عنصری تنها در محاصره اصولگرایان تبدیل کند. هجمه به آقایهاشمی برای یک توصیه بسیار معمولی در شرایطی است که خود دولت عنوان کرده که از انتقادات استقبال خواهد کرد. حال آنکه آقایهاشمی نه انتقاد بلکه یک توصیه معمولی و البته کاملا مشخص و صحیح را مطرح کردهاند. سوال اینجاست که آیا به نظر اصولگرایان تمایل آقای روحانی برای انتقاد از دولت فقط گروه خاصی را شامل میشود؟
اینکه برخی از بزرگان اصولگرا و ریش سفیدان این طیف نیز توصیهها و انتقاداتی را به دولت مطرح کردهاند را باید از چه منظری دید؟ آیا آنها حق انتقاد دارند و آقایهاشمی ندارد؟ مگر نه اینکه خود آقای روحانی بارها در زمان انتخابات تاکید داشتند که با مشورت مداوم آقایهاشمی وارد صحنه شده و کار رقابت را ادامه دادهاند؟ این افراد خود بهتر از هر کسی جواب این سوالات را میدانند، اما افسوس که همچنان اصرار دارند تا بر مسائل دیگری جز رای مردم برای رقابت سیاسی تکیه کنند.