جناب آقای دکتر روحانی همانگونه که مطلع هستید، تعامل موثر با مخاطب و ایجاد ارتباطی قوی با دیگر رسانه ها از شاخصه های اصلی یک تیم اطلاع رسانی پویا در هر دولتی می باشد. اهمیت این تیم و تأثیر بسزایی كه می تواند بر جامعه و رسانه ها بگذارد، تاثیر مستقیم بر سیاستگذاریهای دولت در اذهان عمومی دارد. زیرا این سامان دهی، هدایت و جریان سازی در امر اطلاع رسانی، می تواند دولت را در کاهش فشارهای افكار عمومی و حساسیتهای آن نسبت به مسائل مختلف روبرو سازد.
حال با این مقدمه می توان گفت: بی توجهی دولت به رسانه ها خصوصا رسانه های همسو چقدر می تواند دستاوردهای دولت را در نزد مردم مورد چالش قرار دهد. به نحویکه بی برنامگی، موازی کاری و تشدد تصمیم گیری در تیم رسانه ای دولت باعث فرصت طلبی رسانه های زرد و تندرو می شود و این خلا اطلاع رسانی توسط تعدادی رسانه نما با هدف انتقال جهت دار اخبار و گزارشات مغرضانه برای مخاطبان تشنه به اطلاعات پر می گردد.
در واقع این عدم اطلاع رسانی با نبود خلاقیت، ابتکار عمل و خلق فرصتها به وجود می آید. بنابراین وقتی نمی توان با برنامه ای مدون چالشهای رسانه ای را به فرصت ها بدل کرد متاسفانه ناخود آگاه و به شکل معکوس در ذیل این آشفتگی ها فرصتهای رسانه ای خود به چالش های رسانه ای تبدیل می شود.
آقای رئیس جمهور کمی واضح تر سخن می گویم؛ اگر تیم رسانه ای دولت در رد این موضوعات مطرح شده برنامه ای داشت، ما اینک شاهد این هجمه سنگین توپخانه ای رسانه های دلواپس نبودیم. زمانیکه ما برای پخش مستندهای پرشمار هسته ای در جعبه جادویی که هدفی جز القای شکست در مذاکرات با چاشنی توهین به جنابعالی و مذاکره کنندگان ندارد، برنامه ای نداریم و سکوت و خمودگی را تا جای ادامه می دهیم تا دست آخر صدای مذاکره کنندگان و مردم را می شنویم، قطعا می بایست با پذیرش اشتباهات، دست به تغییر رویکردها و روشها بزنیم. حال این سوال متصور است که واقعا تاکنون چند مستند از رشادتها و دستاوردهای مذاکره کنندگان غیور، شجاع، امین و متدین هسته ای توسط تیم رسانه ای دولت ساخته شده و در معرض دید افکار عمومی قرار گرفته است!؟ آقای رئیس جمهور نگارنده چندی پیش با انتشار یاداشت هايی با موضوعات "رسانه ملی و القای شکست در مذاکرات" و "از سرافرازی تا سرافکندگی در رسانه ملی" با انتقاد نسبت به رویکرد رسانه ملی و ارائه آماری مجهول در خصوص رضایت مندی حداکثری بینندگان از این مستند ها پیشنهاد دادم تا تیم رسانه ای دولت در پایگاه اطلاع رسانی خود در خصوص عملکرد صدا وسیما نسبت به دولت و مذاکره کنندگان هسته ای یک نظر سنجی برپا کند تا مشخص شود نگاه مردم نسبت به عملکرد بدبینانه این روزهای تلویزیون چیست؟ تا شاید با این عمل تشت رسوایی این نظر سازی ها از بام به زمین افتد و پشت پرده این سیاه نمایی ها بیشتر برای مردم آشکار شود.
حال اینجانب به صورت مشخص دو پیشنهادی ارائه می دهم که قطعا نیاز به پختگی بیشتری دارد و شاید جای بیانش نه در اینجا بلکه در اتاق های فکری است که متاسفانه با تغییر کاربری تبدیل به اتاق های استراحت شده است!
پیشنهاد اول، اگر در بحث اطلاع رسانی فقط با تمرکز در دستگاه دیپلماسی بخواهیم از ظرفیت نیروی انسانی این وزارتخانه استفاده کنیم می توانیم یک انقلاب رسانه ای به وجود آوریم. به این نکته توجه فرمائید: یک وزیر چند معاون دارد؟ یک معاون چند مدیرکل دارد؟ یک مدیر کل چند رئیس اداره دارد؟ یا این وزارتخانه چند سازمان دارد؟ هر سازمان چند کارشناس ارشد دارد؟ اگر صرفا به جمع گلچین شده این مدیران بگویم: شما نه هر روز، نه هر هفته، بلکه فقط ماهی یک بار در خصوص دستاوردها و اهداف دستگاه دیپلماسی یک یاداشت و یا مصاحبه در رسانه ها داشته باشید دیگر نکته ای از دید مردم پناه نمی ماند و به نحوی تمام این مستندها و بداخلاقی های رسانه های دلواپس در نزد مردم خنثی می شود. متاسفانه دولت بجای فراهم کردن فرصتهای لازم برای صحبت کردن مدیران ارشد خود بیشتر بدنبال ساکت کردن آنها است! چرا باید به امثال آقایان جهانگیری، ترکان، بانک، آشنا، کلانتری، ابوطالبی و غیره گفت تا آنجا که می شود سخن نگوئید! درست است که هر سخن و یاداشتی می تواند تبعات خاص خود را داشته باشد، ولی صرفا دیکته نانوشته غلط ندارد.
اما پیشنهاد دوم، آقای رئیس جمهور دولتی که روزانه بیش از صد ها خبر تولید می کند و می خواهد در زمینه دیپلماسی از یک بازیگر منطقه ای به یک بازیگر بین المللی تبدیل شود و بر این حسب پرکارترین وزارتش، وزارت خارجه است؛ متاسفانه با یک سخنگوی در دولت که خود مشغله بسیار دارد و یک سخنگو در وزارت خارجه که ظرفیتهای لازم را ندارد دولت نمی تواند به اهداف عالیه خود برسد.
توجه شود که دولت آمریکا برای اطلاع رسانی و ارتباط با رسانه ها 4 سخنگو دارد! "جاش ارنست" سخنگوی کاخ سفید، "جان کربی" سخنگوی وزارت خارجه، "ماری هاف" معاون سخنگوی وزارت خارجه و "آلن ایر" سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه. دقت شود که طرف آمریکایی صرفا مختص کشور ما یک سخنگو دارد و ماموریت ایشان این است که فقط فارسی صحبت کند، غذای ایرانی بخورد، راجع به آداب و رسوم ایرانی حرف بزند، از ضرب المثل ها، اصطلاحات و تیکه کلمات ایرانی استفاده نماید، انگشتر عقیق دست کند و در آخر همانند یک اسب تروا به جامعه رسانه ای و اجتماعی ما رسوخ کند. حال حسب این برنامه ریزی دقیق و حساب شده طرف آمریکایی می تواند در امر اطلاع رسانی با فعالیت، خلاقیت، همراه با برنامه و در دست داشتن ابتکار عمل هر چالشی را به فرصت تبدیل کند. بنابراین مشخصا پیشنهاد می شود در جهت بهبود روندی فعلی دو سخنگوی دیگر به دستگاه دیپلماسی اضافه شود. یکی سخنگوی انگلیسی زبان و دیگری سخنگوی عربی زبان تا با یک کار هماهنگ بتوانند مواضع و نظرات نظام جمهوری اسلامی ایران را بهتر به ملل جهان انتقال دهند.