تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 02
کد خبر: ۵۴۱۴۰
تاریخ انتشار: ۲۰ تير ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۹

اسلام دین شهری

نگاهی به اهمیت راهبردی تحقق شهر اسلامی – ایرانی
تدبیر24:محمدباقر فرهند - بیش از 1400 سال پیش در شبه جزیره عربستان ، در حالیکه اعراب بیابان گرد با حداقل داشته های تمدنی به پرسدیدن سنگ ، خورشید و ماه می پرداختند و در بی قانونی محض زندگی به ظاهر اجتماعی را در کنار یکدیگر تجربه می کردند ، در معدود شهرهای آن دوران که در آن شبه جزیره قرار داشت ؛ مردی از بزرگان قریش ، به نیکنامی و امانت داری مشهور ؛ به اراده الهی و با پیک وحی به نبوت رسید . نبوتی که آخرین سلاله از مجموعه سلسله پاک پیامبران الهی را شامل می شد . وی در شهری به پیامبری مبعوث شد که اصول شهرسازی امروزی را نداشت و سرشار از مولفه های الحاد ، کج فهمی و التقاط بود ، شهری که دختران را زنده به گور می کرد و مردان سیاه را به بردگی می گرفت . آری ! نام پیام آورنده صلح و دوستی ، انسانیت و وحدانیت ، محمد مصطفی (ص) بود . در این راستا اساسا آنچه که دیده می شود ظهور و بعثت پیامبر خاتم (ص) در شهر مکه است . هجرت ایشان و معرفی نمایندگان آن حضرت نیز به شهرهای بزرگ آن دوران در سرزمین حجاز و دیگر شهرهای امپراطوری های بزرگ جهان بوده است . لذا می توان به راحتی به این نتیجه رسید که هدف گذاری رسول خدا در آن دوران حرکت و معرفی دین از دریچه شهرهای آن دوران بوده ، هرچند که این روند منافاتی با ترویج دین مبین اسلام در میان روستا نشینان یا قریه نشینان که اتفاقا به واسطه نوع درآمد و جایگاه اجتماعی ایشان در اطراف شهرها ساکن بودند ( حاشیه نشینان ) نداشت و اسلام عنصری شد برای پیوستن آنان به شهرها و ورود ایشان به حوزه فعالیت های مدنی آن روزگار ، پس به عبارتی می توان اذعان داشت که اسلام از همان ابتدا دینی شهری بوده است .
با نگاهی به روند سیر مطالعاتی ترویج دین مبین اسلام ، فرآیند حرکت روبه رشد عناصر تبلیغاتی دینی در شهرها به خوبی قابل روئیت است . اما در اینجا یک سوال اصلی مطرح می شود و آن این است که آیا شهرهایی که اسلام به آن وارد شده و حتی در شرایط فعلی بعد از گذشت قرن ها از پذیرش اسلام ، شاخصی برای سنجش تحقق یک شهر اسلامی وجود دارد ؟ آیا این شهر را باید با معماری اسلامی شناخت یا با رفتار مسلمانان ؟ در پاسخ به این سوال رویکرد آینده پژوهی محققین را به این سوی می برد که تحقق شهر اسلامی در مسیر گذشته و افق های آینده آن دارای پستی و بلندی های فراوانی بوده است . گاهی شهرها به مثابه ساختمان های آن ارزیابی می شوند و گاهی به شکل انسان ها ؛ علی ایحال آنچه مهم است این می باشد که اسلام برای ترویج خود از معماری شهرها در ابتدای امر به عنوان عنصر تبلیغاتی بهره نگرفته ، بلکه این شهروندان و مومنین بودند که طی سالهای متمادی و حتی قرن ها به ترویج مبانی تفکر اصیل و والای اسلامی در مرزهای جغرافیای اسلام پرداختند . البته تلاقی فرهنگ ها نیز موجبات رونق شهرها و گسترش آنان نیز شده است که در جای خود باید در این خصوص نیز بحث شود . در این حال می توان به جرات گفت که تا به امروز هیچ شهری در تاریخ اسلام ، به تمام و کمال اسلامی ایجاد نشده است . آینده این نگاه نیز قطعی و مسلم نیست، تغییرات ناشی از فن آوری و همزیستی و گاها تعارض فرهنگی آنقدر سریع وگسترده است که ماهیت یک تعریف واحد از شهر اسلامی را نیز به چالش کشیده است . عدم قطعیت و ناپایداری گاها هدف این شهرها را که تحقق زیست مسلمانانه و رفاه و آرامش است را به زیر سوال برده است . در این حال برنامه های عمرانی را نباید جدا از مولفه های شهر اسلامی دید ؛ توسعه اسلامی فرآیندی است که از باورهای مردمان مسلمان تا رفتارهایشان و قضاوت های آنان قابل بحث است . به بیان دیگر نمی توان شهری با ساختمان های اسلامی داشت در حالیکه مردمش رفتار اسلامی نداشته باشند . این شهر صرفا دکوری برای خلق تصور مسلمانی است و نه باور زیست مسلمانانه در چهارچوب انسان مدنی مسلمان .
شهر اسلامی با انسان ها و کالبد زیر ساختی مسلمانی تعریف می شود . شهری که مبتنی بر تفکر خلاق است و در آن تمامی آیه های تمدنی اسلام قابل روئیت و سنجش هستند ، در این شهر است که فرهنگ سازی ، آموزش ، هدایت جامعه و تجهیز منابع انسانی و تامین اعتبارات مالی تماما با مولفه های هویت اسلامی تطبیق دارد . لذا در یک نگاه کلی می توان شهری را شهر اسلامی نام گذاشت که در آن تفکر خلاق ، پژوهش و آینده نگری از مولفه های اصلی آن باشد . جامعه ای که در آن خودباوری ، توانمند سازی ، رقابت پذیری ، امنیت ، مشارکت ، اعتماد ، وجود قوانین متعالی ، محیط زیست سالم و پایدار ، مهربانی و عدالت در کنار تدبیر و امید در میان شهروندانش دیده می شود ، نمادی از یک شهر متعالی اسلامی است. پس آنچه مسلم است ، شهرها را نه دولت ها می سازند و نه بازاری ها ؛ بلکه شهرها را مردم می سازند و باید شهر اسلامی را نیز باورهای منتج به رفتار شهروندان مسلمان بسازد و این راهبرد نهایی تحقق شهر اسلامی در نگاه آینده است 

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: