چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم از من می خواهد دوستانش را تحمل كنم و مرتب با آنها رفت و آمد داشته باشم. شوهرم دو دوست دارد كه آنها هم ازدواج كرده اند و متاهل هستند. ولی من اصلا از همسرهای دوستان شوهرم خوشم نمی آید و دوست ندارم كه با آنها رفت و آمد كنم. حالا در این میان شوهرم مرا مجبور می كند كه به این رفت و آمدهایم ادامه دهم و با آنها دوست باشم.
تدبیر24: چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم از من می خواهد دوستانش را تحمل كنم و مرتب با آنها رفت و آمد داشته باشم. شوهرم دو دوست دارد كه آنها هم ازدواج كرده اند و متاهل هستند. ولی من اصلا از همسرهای دوستان شوهرم خوشم نمی آید و دوست ندارم كه با آنها رفت و آمد كنم. حالا در این میان شوهرم مرا مجبور می كند كه به این رفت و آمدهایم ادامه دهم و با آنها دوست باشم.
وی افزود:هرچه به او می گویم من از این ها خوشم نمی آید فایده ای ندارد و حرف خودش را تكرار می كند. هر شب آنها را به خانه مان دعوت می كند و یا وقتی به خانه می آید می گوید آماده شو باید به خانه آنها برویم. تمام مسافرت هایمان با آنها است و من هم همیشه باید عذاب بكشم.
زن جوان ادامه داد:بار آخر سر همین موضوع با شوهرم درگیر شدم و شوهرم در كمال ناباوری به من گفت وضعیت همین است و اگر نمی توانی تحمل كنی برو، من هم شوكه شدم و وسایلم را جمع كردم و به خانه مادرم رفتم. دو هفته است در خانه مادرم هستم ولی شوهرم به دنبال من نیامده است. برای همین تصمیم به جدایی گرفتم.
بعد از صحبت های این زن قاضی شوهر او را هم به دادگاه احضار كرد تا صحبت هایش را بشنود.