تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۵۵۳۲۵
تاریخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۶

مثل آب خوردن شوهر خوب پیدا كنید!

مگر ازدواج هم می‌تواند آسان باشد؟ آن هم به آسانی آب خوردن؟!
تدبیر24: ازدواج مثل آب خوردن آسان است، عنوان كتابی از دكتر آناهیتا چشمه‌علایی است؛ عنوانی كه سبب می‌شود شما به عنوان یك دختر مجرد جلوی كتابفروشی میخكوب شوید و به فكر فرو روید که  چطور می توانید به راحتی ازدواج کنید ما هم به بهانه همین كتاب سراغ او رفتیم. دكتر چشمه‌علایی می‌گوید باور دارم كه اگر جوان‌ها بعضی از مهارت‌های لازم را كسب كنند و موانع ذهنی نادرست را كنار بگذارند، به آسانی ازدواج خواهند كرد. او به شما می‌گوید چطور موانع نامناسب ذهنی را شناسایی كرده و آنها را از بین ببرید. اگر از ازدواج در ذهن‌تان یك غول نسازید و موانع ذهنی‌تان را كنار بگذارید، ازدواج هم می‌تواند آسان باشد.  
 
دلشكسته نشوید
 
دل باختن‌های زیاد و به وفور اشتباه است. همه شما در اطراف‌تان آدم‌های مختلفی وجود داشته و دارد. پس با آدم‌های زیادی برخورد داشته‌اید. چه در محل كار، چه در محل تحصیل، در جامعه و. . . .  
 
پس دیگر یك دختر ۱۴ ساله یا یك پسر نوجوان چند دهه پیش نیستید كه به یكباره و با دیدن فرد جدیدی كه با معیار‌های‌تان همخوانی دارد، دل ببازید. مقایسه كردن موقعیت‌های حال حاضرتان با ارتباط‌های قبلی یا حتی مواردی تخیلی كه در فیلم‌ها دیده‌اید هم اشتباه است. گاهی صبر كردن برای رسیدن به یك فرد مناسب‌تر هم درست نیست. به هر حال از فرد مورد نظر شما جذاب‌تر و ایده‌آل‌تر هم وجود دارد. مگر اینكه بخواهید در این نا آگاهی بمانید و مدام صبر كنید‍‍!  
 
 
 مقایسه كردن را كنار بگذارید
 
به مورد‌ها و موقعیت‌هایی كه برای‌تان پیش می‌آید، بهتر فكر كنید. وقتی جوان‌تر هستید به این فكر می‌كنید كه موقعیت‌های دیگری هم برای‌تان پیش می‌آید، پس آنهایی كه در دسترس هستند را نادیده می‌گیرید. از این رو شاید در 35 سالگی به این نتیجه برسید كه در طول زندگی دو، سه بار واقعا از فردی خوش‌تان آمده است! بنابراین اشتباه است كه به موردهایی كه در حال حاضر و در دسترس‌تان است، توجهی نكنید. مدام همه را در ذهن‌تان با هم مقایسه نكنید. یك بار هم لطفا با دقت نگاهی به خودتان در آینه بیندازید. فقط هم نه از بعد ظاهری. . . .
 
شناسایی موانع ذهنی ازدواج
 
بخشی‌ از این موانع كاملا شخصی است چون ممكن است كسی در خانواده‌ای بزرگ شده كه ناسازگاری‌هایی در خانواده از پدر و مادر دیده یا یك ازدواج نا‌موفق برای خواهر یا برادر در خانواده وجود داشته كه در ناخودآگاهش ارزش‌هایی متضاد با ازدواج به وجود آمده است. این برنامه‌ها شخصی است، باید شناسایی و درمان شود. مثلا اینكه اگر مادر خانواده مدام مواردی مثل این جمله را تكرار می‌كرده كه چون ازدواج كردم نتوانستم درس بخوانم یا ازدواج كردن مانع رسیدن به آرزو‌هایم شد. همه این موارد باعث می‌شود باورهای اشتباه بسیاری در سن زیر پنج سالگی شكل بگیرد. مسلما آن دختر یا پسر از سن پایین با باورهای اشتباهی رشد می‌كند.  
 
الان شاید یك فرد 30 ساله باشید اما به واسطه باورهایی كه در سن كمتر از پنج سالگی برای‌تان به وجود آمده، نمی‌توانید تصمیم درستی بگیرید. بنابراین با‌‌‌ همان باور‌ها ذهن‌تان كنترل می‌شود و فرمان صادر می‌كند. راه‌حل درست این است كه صادقانه با این باورهای اشتباه روبه‌رو شوید. به این فكر كنید كه این افكار دیگر پوسیده و تاریخ مصرف گذشته شده است.  
 
آیا هنوز هم ۱۴ ساله هستید؟!  
 
فردی برای مشاوره به من مراجعه كرد. مشكل او این بود كه در مواجهه با هر مردی هر چند برای یك گفت‌وگوی ساده برخوردی تند و ناشایست از خود نشان می‌داد. مدام می‌خواست دعوا راه بیندازد. به او گفتم گفت‌وگوی شما را در همایش با مردی كه به شما مراجعه كرد، دیدم. سوال آن مرد كاملا علمی بود. یك مزاحم خیابانی كه نبود‍‍! ولی شما باز هم خشن برخورد كردید. او در ‌‌نهایت تصویری از دوره نوجوانی‌اش را به خاطر آورد و برایم گفت: «زمانی كه ۱۴ ساله بودم از مردی كه در حال گفت‌وگو با من بود برخوردی ناشایست دیدم.» به او گفتم: «باشد اما آیا هنوز هم شما ۱۴ ساله هستید؟»
 
چطور زشت به نظر می‌رسید؟  
 
ترس از تنها ماندن، ترس از مورد پسند واقع نشدن، ترس از پیر شدن، ترس از ازدواج نكردن، همه این افكار یك فرد را نا‌زیبا جلوه می‌دهد و جذابیت او را پایین می‌آورد چون این احساس باعث می‌شود شما مدام به یك نفر گیر بدهید و اصطلاحا آویزانش شوید. خرج‌ كردن و هدیه‌های سنگین خریدن برای یك مرد باعث جذاب شدن شما نمی‌شود و این موضوع گذرا است. همیشه به این فكر كنید كه یك نفر در دنیا هست كه شما را عاشقانه دوست دارد. همین داشتن شجاعت و اعتماد به نفس است كه آدم‌ها را به سمت شما جذب می‌كند.  
 
كمی به ظاهرتان اهمیت دهید‍
 
منظور از آراسته بودن، جلف بودن یا داشتن آرایش تند و زننده نیست. درست است كه آرایش زیاد آدم‌های زیادی را جذب شما می‌كند اما نه هر مرد محترم و خانواده دوستی را. برای اینكه جذاب به نظر برسید باید كیفیت‌های زنانه را در خودتان تقویت كنید. لطیف باشید. لبخند بزنید، اجتماعی باشید. البته قرار نیست هر فردی كه برون‌گرا و اجتماعی است نسبت به یك فرد درون گرا ازدواج بهتری داشته باشد. درون‌گرا‌ها می‌توانند ازدواج‌های بسیار خوبی داشته باشند، در عین حال خیلی هم بگو و بخندی نباشند. از قالب ناامیدی بیرون بیایید.  
 
لطفا كمی بیشتر دیده شوید‍!  
 
متاسفانه هنوز هم دخترهایی در جامعه داریم كه در گوشه خانه كنج عزلت گزیده‌اند. تمام پسرهای فامیل و در و همسایه یك بار برای خواستگاری از این دختر‌ها پیشقدم شده‌اند و مورد پسند قرار نگرفته‌اند. به نظر شما آن دختری كه گوشه خانه است، شانسی برای ازدواج دارد؟ مسلما خیر. باید در جامعه دیده شود. حتما این مثال را شنیده‌اید كه فردی شب و روز دعا می‌كرد كه بلیت بخت‌آزمایی برنده شود. یك روز ندایی آمد و به او گفت عزیز من ‍! شما اول یك بلیت تهیه كن بعد آنقدر دعا و نذر و نیاز كن ‍! پس باید در جامعه دیده شوید. با حضور در كلاس‌های مختلف، رفتن به ‌مهمانی، گسترده كردن شبكه ارتباطی‌تان و... . زمانی كه موانع ذهنی را كنار بگذارید ازدواج مثل آب خوردن آسان می‌شود چون در ناخودآگاه اثر می‌گذارد و دو نفر به راحتی جذب هم می‌شوند.  
 
در مورد خواستگارتان پیشداوری نكنید  
 
 در جلسات خواستگاری سنتی جبهه نگیرید. قضاوت نكنید. دلهره نداشته باشید. بالاخره باید یك نفر را ببینید كه بفهمید از او خوش‌تان می‌آید یا نه. اگر خواستگاری سنتی را آنقدر بزرگ نكنید و فكر نكنید با یك جلسه خواستگاری مجبور به ازدواج هستید راحت‌تر با این موضوع كنار می‌آیید. جلسه خواستگاری صرفا یك جلسه ‌مهمانی رسمی است كه دو نفر قرار است بیشتر با هم آشنا شوند. از قبل این سد ذهنی را برای خودتان به وجود نیاورید كه چطور می‌شود از یك خواستگار سنتی خوش‌تان بیاید. قرار نیست عشق در لحظه اتفاق بیفتد. عشق ممكن است با ملایمت و شناخت اتفاق بیفتد. قضاوت چه مثبت و چه منفی در مورد كسی كه تا به حال ندیده‌اید آزار‌دهنده است. همچون یك كاغذ سفید با خواستگارتان برخورد كنید.  
 
فهرست  جادو ‍!  
 
زمانی كه با كسی آشنا می‌شوید درمدت دو، سه ماه اول بررسی كنید، ببینید فرد مورد نظر شما چند درصد از خواسته‌های شما را دارد؟ معمولا بالای ۷۰ درصد عالی است. واقعا هم می‌توان این فهرست را با عدد و رقم دربیاورید. درست است كه مهربانی كیفی است و قابل اندازه‌گیری نیست اما اگر نا‌مهربان بودن را یک و با محبت بودن را عدد پنج در نظر بگیرید، بالاخره خواستگار شما باید یك جایی آن وسط‌ها عددی را كسب كند. صادقانه هم عدد تعیین كنید. شاید خواستگار شما در مواردی كه بسیار برای شما مهم است از عدد صد، عددی معادل ۲۰ را كسب كند. خب مسلما این فرد مناسب شما نیست.  
 
به دنبال یك رابطه هدفمند هستید؟  
 
گاهی دختران به دلیل اینكه آمادگی برای ازدواج دارند، محتاطانه‌تر از قبل عمل می‌كنند و در شروع یك رابطه سریع عنوان می‌كنند كه: «ببین من سنم اجازه نمیده كه وارد هر رابطه‌ای بشوم و به دنبال یك رابطه هدفمند هستم!» هرگز از روز اول به یك مرد نگویید كه من قصدم ازدواج است. حتی اگر نیت شما ازدواج است نگویید ما با هم یك رابطه هدفمند را شروع كنیم‍‍! حتی مستقیم مطرح كردن به مردی هم كه نیتش ازدواج است، صحیح نیست. خانم‌ها از‌‌‌ همان ابتدای معاشرت‌ها به فكر ازدواج هستند. مرد را در قالب پدر فرزندشان و شوهرشان می‌پندارند اما مرد‌ها این‌گونه فكر نمی‌كنند. آنها فكر می‌كنند این خانم فقط شوهر می‌خواهد‍‍! وجود من به عنوان یك انسان برایش مهم نیست.  
 
آن مرد پیش خودش فكر می‌كند این دختر فقط می‌خواهد ازدواج كند. اصلا نمی‌خواهد من را كشف كند. دختر باید یك رابطه را هدفمند پیش ببرد ولی نه با بیان مستقیم. چرا؟ فرض كنید یك آقا در جلسه اول خواستگاری به شما بگوید نیت من از ازدواج بر طرف كردن نیازهای جنسی‌ام است. چه رفتار ناشایستی است! البته مرد‌ها خودشان می‌دانند بسیاری از دختر‌ها نیت‌شان ازدواج است. با این وجود می‌توانید یك معاشرت هدفمند را به‌طور نامحسوس و نه به شكلی مستقیم به سمت ازدواج سوق دهید.  
 
اگر حال‌تان خوب نیست، ازدواج نكنید  
 
ازدواج همه چیز نیست اما در خوشبختی و سعادت انسان بسیار تاثیرگذار است. كسی كه قصد دارد ازدواج كند اول از همه باید حالش با خودش خوب باشد و خودش را دوست داشته باشد. در غیر این صورت بهتر است ازدواج نكند. ازدواج دو ستون می‌خواهد كه یك سقف را استوار نگه دارد. نمی‌شود از یك ستون خراب انتظار یك سقف مستحكم را داشت. با ازدواج قرار نیست هدفمند یا خوشبخت شوید در صورتی كه قبل از آن نبوده‌اید‍‍! ازدواج جنبه‌های مختلفی دارد. ظاهر، شغل، جهان بینی، تفریحات، نوع رفتار، سطح اجتماعی وخانوادگی و. . . دو فهرست بنویسید. فهرست اول معیارهای شما از انتخاب همسر. فهرست دوم ویژگی‌های خودتان.  
 
بعد این دو فهرست را كنار هم قرار دهید و بسنجید كه آیا واقعا این دو نفر مناسب هم هستند؟ خودتان حاضر بودید با خودتون ازدواج كنید؟‍! اگر اشكالی در خودتان می‌بینید آن را رفع كنید. اگر هم ایده‌آل شما ۲۰۰ قدم از شما جلوتر است، احتمال و شانس شما برای رسیدن به آن فرد كم می‌شود؛ پس واقع بین باشید.
 

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: