یک نویسنده و روزنامهنگار درباره پرداختن حداکثری به اخبار حوادث در اغلب رسانهها، درباره علت این امر معتقد است: رسانههای ما این روزها نیازمند به دست آوردن کامل و حداکثری مخاطب هستند؛ در غیر این صورت امواج رسانهها برای هوا پخش میشود و گیرندههای درونیشان امواجی را که در گوش آنها ارسال میشود دریافت نمیکنند.
تدبیر24: یک نویسنده و روزنامهنگار درباره پرداختن حداکثری به اخبار حوادث در اغلب رسانهها، درباره علت این امر معتقد است: رسانههای ما این روزها نیازمند به دست آوردن کامل و حداکثری مخاطب هستند؛ در غیر این صورت امواج رسانهها برای هوا پخش میشود و گیرندههای درونیشان امواجی را که در گوش آنها ارسال میشود دریافت نمیکنند.
علی آقاغفار - نویسنده و روزنامهنگار - دربارهی نحوهی انتشار اخبار حوادث در رسانهها به گونهای که در عین جلوگیری از تشنج در جامعه، به جلب اعتماد مخاطب منجر شود، گفت: شما وقتی یک میوهای را میچینید آن میوه رسیده است و از وجودش استفاده میکنید. تحقق این امر مستلزم این است که شما مدتها قبل بذر مربوطه را کاشته و خوب به آن رسیده باشید و همچنین به موقع باغبانی شده باشد تا زمانی که آن میوه را به شما بدهد. در ارتباط با رسانهها نیز اگر قرار باشد آرامش را به مردم انتقال بدهند این طور نیست که ظرف یک هفته یا دو ماه به آن رسید. بلکه نیازمند این است که بین مردم و رسانه یک اعتماد متقابل صد درصدی ایجاد شود.
او ادامه داد: وقتی رسانهها به هر دلیلی، عادیترین خبرها را که هیچ تشنجی ایجاد نمیکند، بر اساس یکسری سیاستها یا یکسری مصلحتها و مصداقها به شدت تعدیل میکنند، آن وقت است که حتی قدرت تاثیرگذاری از طریق یک خبر معمولی که میتواند اعتماد مخاطب را به دست آورد را از دست میدهند.
این نویسنده و روزنامهنگار در عین حال گفت: در حال حاضر با فراوانی شبکههای اجتماعی، رسانهها اگر بخواهند حتی دقایقی بعد از حادثه به آن خبر بپردازند، خبرشان کهنه شده است. در بسته و سیمان و سنگی هم وجود ندارد. خیلی وقتها در بسیاری از شبکههای اجتماعی برخی از مطالب گذاشته نمیشود، علتش این است که از فیلتر شخصی آن فردی که خبر را میگذارد رد میشود. یعنی سیاست کلان رسانهای اعمال نمیشود و در این زمینه شخص است که تصمیم میگیرد.
آقاغفار با اشاره به اخباری که ممکن است برای مخاطبان دلهره ایجاد کنند، گفت: اگر قرار باشد مردم با اخبر بد به هم بریزند و دلهره پیدا کنند، علتش این است که پیش از آن، این واکسن به آنها تزریق نشده است؛ یعنی باید بسیاری از خبرهایی که تلخ و آزاردهنده است، اما ما میدانیم که مردم را واکسینه میکنند، منتشر کنیم. وقتی این خبرها منتشر میشود، اعتماد متقابل پیدا خواهد شد. در حال حاضر هر خبرگزاری و رسانه مکتوب و رسانه رسمی هر خبری را اعلام میکند تقریبا اکثر مخاطبان جست وجو میکنند تا ببینند اصل خبر چیست و مطمئن هستند که آن خبر از یک فیلترهایی عبور کرده است. در نتیجه اگر این اعتماد به دست بیاید مشکل حل میشود. به عنوان مثال شما در حوزه ورزش میبینید که هیچ دلیلی ندارد نتیجه بازی دو تیم فوتبال پنهان بماند. حتی بازی آنها را مستقیم پخش میکنند و یک برنامه تلویزیونی هم شدیدا آنها را انتقاد میکند و هیچ اتفاقی هم نمیافتد. اینها همه نمونههای خوبی است که اگر رسانهها گام به گام اعتماد مخاطب را به دست بیاورند، سختترین و تلخترین خبرها را هم میتوانند بدهند چون دیگر مخاطبان به راستگویشان اعتماد کردهاند و آن موقع است که به توصیههایشان عمل میکنند.
او سپس گفت: این طور نیست که مردم فقط بنشینند و خبرها را بشنوند؛ به عنوان مثال مگر ما بر سر کمبود آب مشکل نداریم. مگر رسانهها درباره این کم آبی کم هشدار میدهند. اعتقادم بر این است که آن اعتمادی که باید باشد، نیست. ما ابتدا باید با ارائه خبرهایی که حتی هیچ خطری برای مخاطب ندارند، شروع کنیم به کاشتن بذر؛ حتی در خبرهای مهم، رسانهها باید کمی دست از آن احتیاط افراطی بردارند و مردم را درجریان بگذارند. به دلیل اینکه دیگر چیزی برای پنهان کردن ندارند.
این نویسنده و روزنامهنگار همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا گرایش مردم به دنبال کردن اخبار حوادث، آیا میتواند دلیلی بر سیاست گریزی آنها باشد و یا اینکه رسانهها آنها را به سمت چنین اخباری سوق میدهند؟ گفت: اعتقادی به سیاستگریزی ندارم چون بسیاری از حوادث را که افراد با عینک خاصی نگاه میکنند، حتی آن را هم سیاسی میبینند اما نکته اینجاست که رسانه میخواهد روی پا بایستد و رسانهای که میخواهد روی پا بایستد، باید مخاطبش آن را ببیند. برای مخاطب هم چیزی جذاب و جالب است که به او تلنگر آنی بزند و قلابی بیاندازد و او را نگه دارد.
آقاغفار همچنین دربخش دیگری از گفتوگوی خود گفت: معتقدم رسانهها اصلا به حرف مخاطبانشان گوش نمیدهند آنها به دنبال جذب مخاطب هستند و برای جذب مخاطب از روشهای زیادی مثل راهاندازی نشریات زرد به ویژه در حوزه ورزش، استفاده میکنند.
او سپس در پاسخ به اینکه وضعیت اطلاعرسانی رسانهها در حوزهی حوادث را چگونه ارزیابی میکند، گفت: حوادثی که خبرنگاران خودشان در جریان هستند، خوب است. به دلیل اینکه خودشان وارد ماجرا میشوند به ویژه اینکه خبرنگاران جوان هستند و سر پر شوری دارند؛ منتهی بسیاری از خبرهای ما در حوزه حوادث زیرمجموعه اقدامات پلیس قرار میگیرد و حادثهای است که پلیس باید بیاید و بر آن نظارت کند. در اینجاست که ما این مشکل را داریم که بسیاری از سیاستهایی که داریم برای این است که تشنج در جامعه ایجاد نشود و پلیس بسیاری از مواد اولیه حوادث را در اختیار خبرنگاران نمیگذارد و خبرنگاران مجبورند با حدس و گمان جلو بروند.
وی در بخش دیگری از گفتوگوی خود با اشاره به جریان خفاش شب که هنوز هم در ذهن مخاطبان هست و از یاد نرفته است، یادآور شد: رسانهها آنقدر میتوانند بر مخاطب تاثیرگذار باشند که در این خصوص میتوان به جریان خفاش شب اشاره کرد. سالها پیش نشریهای که معروفترین صفحه حوادث در اختیارش بود، آنقدر توانمند بود که حتی بر روی قاتل اسم گذاشت. عنوان «خفاش شب» که هنوز هم در اذهان مانده است، توسط دبیر سرویس آن نشریه بر روی قاتل گذاشته شد. در نتیجه معتقدم رسانهها بسیار تاثیرگذار هستند. اما نکتهای که وجود دارد این است که برخی از روزنامهها و رسانهها این روزها صرفا به اخبار رسمی بسنده میکنند و شاید یکی از علتهایش این است که منابع زیادی در اختیارشان نیست و دیگر اینکه دیگر خودشان همت نمیکنند وگرنه خبرنگار میتواند برود و خیلی از خبرها را از خیلی جاها دربیاورد.
آقاغفار در عین حال هدفمند بودن رسانهها در پرداختن به اخبار حوادث را یکی از نکاتی عنوان کرد که میتواند بر مخاطب تاثیرگذار باشد.
او یادآور شد: زمانی حدود 12 سال پیش نشریهای هفتگی روی کار آمد که اکثر مطالبش مربوط به حوادث بود اما تمام این حوادث سرد و تلخ و دلسردکننده و درباره مرگ و میر و دزدی بود. در حالی که این اطلاع رسانی علاوه بر اینکه باید آگاهی بخشی باشد باید از یک شاکله هدفمندی برخوردار باشد و فقط اثرات دلزدگی و رعب و وحشت برای مخاطب به جای نگذارد.
وی با تاکید بر اینکه انتشار اخبار در حوزه اخبار حوادث مدیریت میخواهد، گفت: ما باید اخبار حوادث را ندیریت کنیم. متاسفانه بسیاری از مدیران رسانهها و مطبوعات ما در عین اینکه با سواد هستند رسانهای نیستند در حال حاضر دیگر صرف دریافت یک خبر، ارزشی ندارد. مگر خبری که واقعا اختصاصی باشد. تحلیل و پیگیری و آسیبشناسی آن خبر است که جزو ظرافتهای مدیریت در یک رسانه است که باید مدیر، سردبیر و دبیرسرویس یک رسانه اطلاعات کافی داشته باشند و به نوعی حتی پیشبینی کنند.
این نویسنده و روزنامهنگار در بخش دیگر از گفتوگوی خود در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه رسانهها با وجود شبکههای اجتماعی چگونه میتوانند، از عهده اطلاعرسانی صحیح بربیایند و در عین حال برای جلب اعتماد مخاطب از شبکههای اجتماعی هم جا نمانند؟ گفت: اگر زمانی مردم خبرهای طولانی را مینشستند و صبورانه میخواندند دلیلش این بود که آن اخبار برایشان تازگی داشت اما امروزه مخاطب در همه شبکههای اجتماعی عضو است و به عنوان مثال کسی که عضو تلگرام باشد متوجه میشود که بیش از 90 درصد اطلاعات و اخبار تکراری است. خسته میشود و ندیده پاک میکند و این پاک کردن بستن چشم مخاطب بر روی رسانههاست. علت آن هم این است که آن خبر دیگر کهنه است و تازگی ندارد و نمیتواند تاثیر خودش را بگذارد. در چنین شرایطی است که خطر شایعه اعتبار پیدا میکند وقتی شایعه توسعه پیدا کرد، خبری که حتی صحت داشته باشد را تحت تاثیر قرار میدهد.
علی آقاغفار در پایان گفتوگوی خود به دست آوردن کامل و حداکثری مخاطب را یکی از مهمترین عواملی عنوان کرد که رسانهها باید در جذب آن تلاش کنند وگرنه گیرندههای درونی مخاطبان امواجی را که درگوش آنها ارسال میشود دریافت نخواهد کرد.