تدبیر24: فرشاد مومنی با تاکید بر اینکه این موضع مداخله در اقتصاد درست در زمانی اتفاق افتاده است که دولت پرچم خصوصیسازی و آزادسازی را به دست گرفته، بیان کرد: این در حالی است که دولت هنوز بسترهای لازم برای خصوصیسازی را فراهم نکرده است.
خصوصیسازی ابزار اقتصادی دولت شده
وی با تاکید بر اینکه در دولت برخوردهای مطلقانگارانه با مفاهیم خصوصیسازی و آزادسازی وجود دارد، گفت: ابزارهای سیاستی در شرایطی میتواند به نفع اقتصاد باشد که به آن آسیبی نرسد. کسانی که مدعی هستند که میخواهند فضا را رقابتی کنند اهتمامی به این موضوع ندارند.
این کارشناس اقتصاد با اشاره به اینکه مشکل دولت کسری مالی است، اظهار کرد: دولت فکر میکند در گوشهای گنجی نهفته است و میخواهد با مفاهیم فوق به آن تجاوز کند، ولی این گنج یک سراب و وهم است.
مومنی با بیان اینکه تا سال 1368 با همه تلاطمهای اقتصادی که بودجه دولت تجربه کرده بود کل سهم هزینههای دولتی از هزینههای تصدیگری بیشتر بوده است، خاطر نشان کرد: دولتها از سال 1368 به بعد سراغ خصوصیسازی رفتند. این در حالی است که الان هزینههای حاکمیتی دولت حدود 27 درصد و هزینههای تصدیگری بالغ بر 70 درصد شده است.
تصدیگری دولت در اقتصاد از میدان به درکردن بخش خصوصی است
این کارشناس اقتصاد ادامه داد: ریشهی اصلی این قضیه این است که دولت فضای کلان اقتصاد را بیثبات کرده است. مردم باید پای لرز خربزهای که خوردهاند بنشینند.
وی با بیان اینکه دولت جدید با اسم دیگری آمده ولی میخواهد کار دیگری را بکند، اظهار کرد: رفتارهای فعلی دولت یازدهم منجر به بیثباتی در فضای کلان اقتصاد است. این جامعه باید چقدر هزینه بدهد تا دوستان ما به نتیجه برسند.
مومنی دربارهی نشست هماندیشی فرآیندهای شکلگیری نهادهای بازار و توسعه آن با بیان اینکه در قلمرو علم اقتصاد و تاریخ اقتصاد مطالعات اندکی دربارهی بازار صورت گرفته و در نظریهی اقتصاد مدرن نقش بازار از نقش بنگاهها مبهمتر باقیمانده است، گفت: مفهوم بازار که یکی از کلیدیترین مفاهیم در علم اقتصاد است، مورد توجه اندکی در پژوهشهای اقتصادی قرار گرفتهاند.
وی ادامه داد: همه ما میدانیم بحث راجع به تئوریها و ویژگیهای مشترک آنها در همه عرصههای علوم با گزارههای مشروط ارائه میشوند.
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه بخش بزرگی از مجادلهها در حوزه روششناسی علوم انسانی قدرت تدوین، پیشبینی است، گفت: همچنین اینکه روشها تا چه حد تحت تاثیر واقعیبودن فرضها قرار میگیرد نیز بخش بزرگی از مجادلهها را تشکیل میدهد.
به گفته وی در قلمرو علم اقتصاد و تاریخ اقتصادی مطالعات اندکی دربارهی مهمترین نهاد اقتصادی یعنی بازار صورت گرفته و در این بین در نظریه اقتصادی مدرن نقش بازار مبهمتر از نقش بازار باقی مانده است.
این کارشناس اقتصاد در ادامه چند تعریف مهم از بازار را ارائه کرده و گفت: مدل تعادل عمومی والراس که در آن به کالاهای تکبعدی، مبادلههای لحظهای و نظارت و اجرای غیرمهم میپردازد یکی از مهمترین تعاریف است.
مومنی در این باره افزود: براساس مجموعه مفروضات بازار به مثابهی یک فضای بدون اصطکاک که همه مبادلات در آن به صورت لحظهای انجام میشود و همچنین در آن عرضه و تقاضای کالاهای مختلف به سرعت تسویه میشوند مدنظر قرار میگیرند.
وی در ادامه به تعریف بازار از نگاه فون مایزز پرداخت و در این باره تصریح کرد: براساس نگاه این اقتصاددان تلقی از بازار به مثابهی یک سازوکار تقسیم کار صورت گرفته و در آن بازار به مثابهی نظام اجتماعی تقسیم کار بر پایه مالکیت خصوصی ابزار و محل مبادلههای بستههای حقوق مالکیت تلقی میشود. البته نگاه به بازار به مثابهی محل مبادلههای بستههای حقوق مالکیت به عنوان تلقی مکانی از بازار از سوی کامونز مطرح شده است.
این اقتصاددان با اشاره به تعریف کاوز که در آن بازار به مثابهی یک نظام هماهنگی مطرح شده است، خاطر نشان کرد: از سوی دیگر بازار به مثابهی یک مشترک لفظی دربارهی سه انگاره مهم از مبادله که براساس آن مبادلههای شخصی محور متکی بر تجارت محلی و تولید کوچکمقیاس، مبادلههای غیرشخص محور متکی بر پیوندهای خویشاوندی و گروگانها و تضمینهای جمعی و مبادلههای غیرشخص محور همراه با نظارت دولت و مرتبط با قراردادهای پیچیده مطرح شده است.
مومنی دربارهی تعریف فوق افزود: تلقی ما از بازار در این تعریف مکانی یا براساس نظام های هماهنگی است، این در حالی است که خود نظامهای هدفمند یکسان نبوده، بنابراین تعریفها در طول تاریخ کاملا متفاوت است.
وی با تاکید بر اینکه در بحث عدم تقارن اطلاعات فرصتطلبی بروز میکند، تصریح کرد: در ادبیات مدرن اقتصاد راجع به بازار مربوط به تلقی سوم از بازار مدنظر قرار میگیرد و دوتای اول مربوط به تلقی از بازار در طول تاریخ میشود.
مبادلهها منحصرا در بازار صورت نمیگیرد
این کارشناس اقتصاد در ادامهی بحث با مطرحکردن دو سوال عمده تصریح کرد: سوال اول این است که آیا با وجود همه تلقیهای متفاوت درباره مفهوم بازار آیا همه مبادلهها لزوما به صورت انحصاری فقط در بازار اتفاق میافتد؟
مومنی در پاسخ به سوال فوق اظهار کرد: خیر مبادلههای غیربازاری به دلایل گوناگون به صورت روزافزون در حال افزایش است هرچقدر مقیاس بنگاهها افزایش پیدا کند وزن اهمیت مبادلههای غیربازاری هم افزایش پیدا میکند. بنابراین همه مبادلهها منحصرا در بازار صورت نمیگیرد.
وی در این زمینه بیان کرد: فقط در ربع پایانی قرن بیستم در انگلستان بالغ بر 80 نوع مبادلهی غیربازاری شناسایی شده که در همه آنها قیمت فاقد نقش تعیینکننده است.
این کارشناس اقتصاد با مطرحکردن سوال دومی مبنی بر اینکه آیا همه بازارها در شرایط رقابت کامل و تعادل پایدار کار میکنند، ادامه داد: خیر ما بازارهای واگرای زیادی داریم و به همین اعتبار مفاهیم بازارهایی فاجعهآفرین، متداول میشود. در سطح نظری بازاری که تلقی سومی است مبتنی بر مجموعه مفروضات نهادی و ساختاری است.
مومنی ادامه داد: مطرحشدن مفهوم هزینهی مبادله از نظر اهمیت در تاریخ علم اقتصاد همزمان با تحول کینزی یاد میشود. کارکرد مفهوم هزینهی مبادله از ابزارهای هماهنگی، ایدئولوژیزدایی میکند.
به گفته وی فاصلهگرفتن از فرض اطلاعات کامل به ظهور هزینهی مبادله، فاصلهگرفتن از فرض مبادله بدون اصطکاک و تعامل به ظهور انتخابهای بد و مخاطرات اخلاقی و در نهایت فاصلهگرفتن از فرض ذرهای بودن بازیگران به ظهور سلسله مراتب و شبکهها میانجامد.
بازار مستقل از نهادها بیاعتبار است
این کارشناس اقتصاد در ادامهی سخنان خود به رابطه بین نهادها و بازارها پرداخته و با تاکید بر اینکه بین بازار و نهادها یک درهم تنیدگی تمامعیار وجود دارد و بازار مستقل از نهادها اعتبار چندانی ندارد، گفت: در اینجا سه استدلال وجود دارد. در استدلال اول خود بازار یک نهاد بوده، در استدلال دوم وجود قاعدههای تاثیرگذار در بازار مطرح است که براساس آن باید گفت بازار خود یک نهاد است که شدیدا طرز عمل آن تحت تاثیر نهادهای بالاتر قرار میگیرد و مشخص میکند چه مبادلههایی انجام شود و چه کسانی مبادلهها را انجام دهند.
مومنی ادامه داد: براساس استدلال سوم طرز رفتارهای بازار تنها تحت تاثیر نهادهای اقتصادی نیست و مناسبات فرهنگی و اجتماعی مثل مناسبات اقتصادی در رفتار بازار تاثیرگذار است.
وی افزود: براساس این استدلال گسترش و عمق بازارها بیش از هر چیز تحت تاثیر نهادهای زیربنایی و حاکم بر مناسبات بازار است. هم بازار و هم مبادلههایی که در آن صورت میگیرد سرشار از انواع روابط پیچیدهی سیاسی – اقتصادی و اجتماعی است.
تاثیرگذاری طرز عمل جامعه مدنی در بازار
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه نقش تعیینکننده طرز عمل جامعه مدنی بر طرز رفتار بازار به ویژه در زمینهی درماندگیهای بازار اهمیت دارد، بیان کرد: این در حالی است که در موارد شکست و درماندگی بازار در بین اقتصاددانان اتفاق نظر وجود دارد. اصل درماندگی بازار به رسمیت شناخته شده است.
به گفته مومنی حتی کارکرد آزادانه بازار تحت تاثیر نحوهی مراقبت دولت از قراردادهای بین واحدهای خصوصی بوده و از سوی دیگر انقلاب هزینه مبادله و ایدئولوژیزدایی از ابزارهای هماهنگی است.
وی دربارهی این نکته تاکید کرد: هم در شرایط درماندگی بازار و هم در غیاب مداخلههای ثمربخش دولت بازار میتواند دچار ناکارآمدیها و گمراهی شود.
این کارشناس اقتصاد با بیان اینکه وقتی کالاها در بازار از حالت یک بعدی خارج شده و مبادله با طیف وسیع از هزینهها روبهرو میشود، تصریح کرد: این هزینهها در عملکرد اقتصادها تاثیرگذار هستند. هزینهی کسب اطلاعات، هزینهی اندازهگیری ویژگیها، هزینهی تضمین مخاطرات و هزینههای اجرای ناقص از جمله هزینههای تاثیرگذار در عملکرد اقتصادها هستند.
مومنی با تاکید بر اینکه دنیای واقعی، دنیای حکمرانی چند سطحی و چند گزاری است که بر حسب نوع مبادلات از نظر پیچیدگیها و افق زمانی قراردادها و هزینهی مبادله رویکردها و رویههای ترکیبی را حاکم کرده است، گفت: اگر هزینههای تضمین مخاطرهها و عدم اطمینانها بالا باشد، مبادلههای پیچیده شکل نمیگیرد و فرصتهای رشد محدود میشوند.
این کارشناس ادامه داد: ما در دنیای واقعی به اعتبار واقعیتی به عنوان هزینهی مبادله با حکمرانی چند سطحی و چند کارگزاری روبهرو هستیم یعنی بازیگران اقتصاد در بخشی از مبادلههای خود با نوعی مبادله از نظر پیچیدگی روبهرو بوده و هم از نظر بنگاهها و یا دولتها با پیچیدگیهایی روبهرو میشود.
وی با بیان اینکه اگر هزینههای تضمین مخاطرهها و عدم اطمینانها بالا باشد، مبادلههای پیچیده شکل نمیگیرد و فرصتهای رشد محدود میشود گفت: در مقابل اگر اجرا ضعیف باشد، بنگاهها بر محور سرمایهی اندک، افق کوتاهمدت برنامهریزی و مقیاس کوچک تولید سامان مییابند.
مومنی دربارهی درماندگی بازار در برابر چالشهای اجرا گفت: مهارآزمندی مدیران، دشواری و هزینههای سنجش عمل کارگزاران، مسالهی نفع شخصی کارگزاران و پیچیدگیهای ترویج روحیه کارآفرینی در میان مدیران از چالشهای پیشرو در اجرا است.
بازار آزاد یک افسانه است
این کارشناس اقتصاد با تاکید بر اینکه عنوان بازار آزاد مابه ازای بیرونی ندارد، خاطر نشان کرد: وجود نظری و تجربی افسانه بازار آزاد در سطح نظر اعتقاد دارد که همه تئوریها به صورت گزارههای مشروط مطرح میشود. در هیچ جای جهان شروط افراطی و به غایت غیرواقعی اقتصاد بازار وجود خارجی ندارد و این تئوری فقط یک جا تحقق عینی یافته و آن هم در کتابهای درسی بوده است.
وی ادامه داد: اینکه فکر میکنند بازار آزاد در برخی کشورها وجود دارد به این دلیل است که برخی از قاعدهها آنقدر بدیهی، طبیعی و اجتنابناپذیر است که فکر میکنند مداخلهای صورت نمیگیرد.
دستیابی به توسعه از کانال دولت تجربه موفق توسعهیافتگی
به گفته مومنی به اعتبار کاستیهایی که عنوان بازار آزاد و جنبه رواشناختی دارد در طول تاریخ، هر کشوری که برنامهی توسعه خود را براساس افسانه بازار آزاد طراحی کرده، بدون استثناء ناموفق بوده و تجربههای موفق توسعه کشورها از کانال دولت به موفقیت رسیدهاند.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه طرز عمل نهادهای پشتیبان بازار به مثابه عنصر تعیینکننده در راستای کسب دانش و مجرای تبلور نفع شخصیت اظهار کرد: ظهور سازمانهای متناسب با GM در برابر مافیای نهادهای پشتیبانیکننده بازارهای توسعهگرا، نهادهای خالق بازار، نهادهای تنظیمکننده بازار، نهادهای تثبیتکننده بازار، نهادهای مشروعیت بخش به بازار در طرز عمل نهادهای پشتیبان بازار حائز اهمیت است.
وی در انتقادی که به نگاه او مبنی بر نقش موثر دولت در توسعهیافتگی شد، پاسخ داد: در سطح نظر گفته میشود که در هیچ جای دنیا از طریق راهرفتن روی یک پا، توسعه رخ نمیدهد کسانی که توانستهاند به شکل متوازن روی دو پای بخش خصوصی و دولتی راه بروند، توسعه پیدا کردهاند.
مومنی افزود: مطلقانگاری دربارهی مداخله دولت اشتباه است و بهطور کلی همه دولتها به دو وجه در اقتصاد مداخله میکنند. مداخله حاکمیتی و مداخله از موضع تصدیگری.
این کارشناس اقتصاد دربارهی مداخله دولت از موضع حاکمیتی ضمن اشاره به اینکه این مداخله بسترساز توسعه است، گفت: هرچقدر مداخله دولت از منظر حاکمیتی افزایش یابد، بهتر است چون دولت نیروی محرک هرچه بیشتر بخش خصوصی میشود.
وی با بیان این که آنچه که بسیار مضمون است مداخله دولت از موضع تصدیگری است بیان کرد: از این موضع هرچه مداخله دولت بیشتر شود، از میدان بهدر کردن بخش خصوصی افزایش مییابد.