مديريت مسموم دولتي و انحصاري خودروسازي در ايران از يك طرف در نيم قرن گذشته منابع ملي زيادي را از بين برده و از طرفي نه تنها نتوانسته رضايت ملت را جلب كند بلكه هيچ درصدي از تجارت بازار خودرو جهاني را بدست نياورده است
تدبیر24:مهدی آیتی - حدود 50 سال از شروع صنعت خودروسازي در ايران مي گذرد. همزمان با ايران در كشورهاي ديگري در جهان خودروسازي شروع شد اما همه آن كشورها نظير چين، كره و هند به مراتب از ما در جايگاه بالاتر و بهتري قرار دارند، چرا؟
در كشورهاي بلوك شرق هم خودروسازي بصورت متمركز بر روي يك يا چند مدل توانسته نوعي خودرو ملي را براي ملت خودش محصول سازي كند و از آن جمله شوروي سابق و كوبا مي باشند.
آفت خودروي ملي ايران در طول سالهاي گذشته چه قبل و چه بعد از انقلاب، انحصاري بودن و دولتي بودن آن است.
تا زماني كه دو موضوع زيان بار صنعت انحصاري و صنعت دولتي را كنار نگذاريم همين آش خواهد بود و همين كاسه!
امروز صنعت خودروسازي كشور مواجه است با يك كارنامه ناموفق و محصولاتي مونتاژ و بي كيفيت و يا محصولاتي از توليدات داخلي و قطعه سازي كه همگي آنها نه داراي استانداردهاي ملي هستند و نه استانداردهاي بين المللي.
امروز صنعت 50 ساله خودروسازي ايران نه ملي است و نه مونتاژ بلكه تنها صنعتي است با تكنولوژي و فناوري هاي عقب مانده و از مد افتاده و داراي يك خانواده بزرگ و عيال وار كارگري كه حجم عظيمي از سود خودروسازي را بصورت غيراقتصادي مي بلعد و در هزينه هاي جاري مستهلك مي نمايد.
مديريت مسموم دولتي و انحصاري خودروسازي در ايران از يك طرف در نيم قرن گذشته منابع ملي زيادي را از بين برده و از طرفي نه تنها نتوانسته رضايت ملت را جلب كند بلكه هيچ درصدي از تجارت بازار خودرو جهاني را بدست نياورده است.
امروز خودروي ملي، خودروي شتر – گاو – پلنگ است. خودروي بي كيفيت، گران، با مصرف سوخت بالا، با آلايندگي بالاتر از استاندارد و بدون هيچ گونه ايمني لازم در جاده ها.
امروز خودروي ملي ما به دليل انحصاري بودن هم گران فروشي مي كند و هم كم فروشي. نه پاسخگوي شكايات خريداران و مصرف كننده است و نه ضمانت و خدمات پس از فروش را انجام مي دهد!
زورگويي و ظلم خودروسازي داخلي در اين سالها به ملت آنقدر زياد است كه اگر روزي روزگاري دستگاهي عادله و بيطرف بتواند آن را بررسي كند بر همه معلوم خواهد شد كه چه ظلم و فسادي در صنعت خودروسازي داخلي ايران اتفاق افتاده است؟
در دنيا كشورهاي در حال توسعه و پيشرفته در سياست گذاري خودروسازي به دو دسته تقيسم مي شوند:
1- آن دسته از كشورها كه صد درصد يك يا چند خودرو را به طور كامل توليد مي كند مثل آمريكا، آلمان، فرانسه و ژاپن.
2- كشورهايي كه بخشي از يك يا چند خودرو را مي سازند و يا به صنعت قطعه سازي مبادرت مي ورزند. مثل چين، كره، هند و مالزي.
در مقايسه با دو دسته كشورهاي فوق الذكر، ايران نه در دسته اول قرار مي گيرد و نه در دسته دوم زيرا ايران نه خودروي قابل قبول دنيا را مي تواند بسازد و نه قطعه ساز مورد تاييد خودروسازان جهان است.
در يك كلام مي توان گفت حاصل عملكرد غلط مديران دولتي و انحصارگرا در ايران در نيم قرن گذشته چيزي نيست جز از راه ماندگي اين صنعت مهم و عقب ماندگي و زيان بار بودن آن و نارضايتي عموم مردم و حيف و ميل منابع ملي و در آخر بوجود آمدن مافياي خودروسازي داخلي آن هم با شعار: "خودروي ملي – افتخار ملي!"