تدبیر24:سام سکوتی بداغ - عادت کردهایم وقتی قلم به دست می گیریم تا ورق سياه كنيم و یا سرانگشتان خود با صفحه کلید آشنا مي كنيم مخاطب خود و یادداشت را در نظر بگیریم و برای اقناع یا شماتت فرد و یا گروهی زباله هاي كاغذي و يا الكترونيكي توليد كنيم که امیدوارم در کنار توجه به این جامعه ي مورد نظر و در میان سیاسینویسی، معضلات اجتماعی و فرهنگی را هم بیشتر و برجستهتر از پیش در زندگی رسانه ای خود جان ببخشيم!
پس از رکود شدید اقتصادی در دور دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و تورم افسار گسیخته ای که رخش را هم یارای رسیدن به گرد آن نبود، ورشکست شدن بسیاری از صنایع و شرکت ها و تعطیلی هر روزه ي واحد های تولیدی و یا تعدیل نیروها در شركت هاي خصوصي و دولتي، یکی از مشاغلی که مردم جهت نان آوری بدان روی می آوردند، انجام کارهای ساختمانی و خشت روی خشت نهادن بود که متاسفانه مدتی است آن هم دیگر کساد شده است و از آجر هم نمی شود نان در آورد.
اصل بیست و هشتم قانون اساسی می گوید: هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند.
دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای همه ي افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید.
و حال سوال بنده و جمع کثیری از جوانان از دولت تدبیروامید این است که که در ایجاد اشتغال تا چه میزان موفق بوده است؟
استاندار گیلان در جمع فرمانداران فرمودند کارنامه ي شما بر اساس شاخص اشتغال مورد بررسی و قضاوت قرار خواهد گرفت و امروز سوال از استاندار محترم گیلان است که آیا تمامی فرمانداران شما در امر اشتعال زایی موفق عمل كرده اند که هیچ تغییری انجام نگرفته است؟ اگر چنین است می شود آمار افراد جذب شده در دوره ي فرمانداری خود را منتشر کنند تا خدای ناکرده این دستور فقط در مورد خانواده ي مسئولین اجرایی نشده باشد كه شفافيت لازمه ي دوام و قوام دولت است.
سیاست زمانی می تواند کارکرد درستی داشته باشد که در خدمت مردم باشد و سیاسیون زمانی موفق تعریف می شوند که تلاش ها و فعالیتهایشان گرهای از زندگی مردم باز کرده باشد، حال میخواهد اصول گرا باشد یا اصلاحطلب، خیلی به حال مردم تفاوت نمیکند و احزاب و تشکلها و جبههها که تشکیل شدهاند و یا در حال تشکیل شدن هستند در کنار برنامه ریزی برای کسب قدرت سیاسی بهتر است به طرح ها و برنامه های اقتصادی هم نیمنگاهی داشتهباشند که بر اساس آنچه نیاز امروز جامعه ي ایران است فارغ از تئوریهای اثبات شده و نشده و ایسم های قدیم و جدید، اقتصاد زیر بناست و تا مبنای اقتصادی درستی نداشتهباشیم، سیاست ما هم عرصه ي آرمانها خواهد بود تا واقعیتها.
تا معیشت درست نشود تمامی آمارهای قشنگ ارائه شده به دلیل بدبینی مردم کشور به سیستم آماری ( ميراث دولت گذشته) و ملموس نبودن آمارها در زندگی جز چند عدد توخالی هیچ تاثیری در زندگی ما نخواهد داشت.
قبول داریم که دولت خشت نوی خود را نمیتواند بر روی خشت های کهنه ي قدیمی قرار دهد و تمامی دکل ها( ببخشید خشتها ) را یا بردهاند و یا چنان خراب کردهاند كه بايد پي ريخت اما انتظار داریم دولت کمی بیش از دو سال گذشته به وضع معیشت مردم توجه کند.